تانک مرکاوا جنگ افزار به اصطلاح مقدس صهیونیست‌ها که این روزها تصاویر متعدد انهدام آن در جریان جنگ منتشر می‌شود به نمادی از شکست و گرفتاری صهیونیست ها در باتلاق جنگ غزه و لبنان تبدیل شده است.

به گزارش خبرگزاری مهر به نقل از المیادین، در پی انهدام پی در پی تانک‌های مرکاوای ارتش رژیم صهیونیستی به دست رزمندگان حزب الله در جنوب لبنان و همچنین توسط مقاومت فلسطین در نوار غزه، یکی از سوالات مهمی که اذهان محافل نظامی را به خود مشغول کرده این است که با وجود این تلفات گسترده، چرا ارتش صهیونیستی اصرار به استفاده از تانک‌های مرکاوا دارد.

رژیم اشغالگر در هر تجاوزی که علیه کشورهای عربی انجام داده، از تانک مرکاوا در عملیات‌های نظامی خود استفاده کرده است. با وجود انهدام تعداد زیادی تانک مرکاوا در سال ۲۰۰۶ در جنوب لبنان که محافل صهیونیستی آن را «جشن بزرگ کباب کردن تانک‌ها با استفاده از موشک‌های کورنت حزب‌الله» می‌نامیدند و همچنین در سایه تبدیل شدن غزه به بزرگترین کارخانه بازیافت آهن در نتیجه انهدام تانک‌های مرکاوای ارتش اشغالگر، واقعاً چرا صهیونیست‌ها همچنان به استفاده از این تانک‌ها ادامه می‌دهند.

مرکاوا، ارابه شکست خورده صهیونیست‌ها!

تانک مرکاوا فراتر از اینکه یک ماشین جنگی در ارتش رژیم صهیونیستی به شمار می‌رود، به نمادی نظامی و فرهنگی با ابعاد عمیق اسطوره‌ای برای صهیونیست‌ها تبدیل شده که ادعا می‌کنند «قوم برگزیده خدا» هستند.

یاگیل لیوی، کارشناس صهیونیست در کتابی که درباره استراتژی نظامی ارتش اشغالگر در سال ۲۰۰۷ منتشر کرد، می‌گوید که انتخاب نام مرکاوا برای تانک اصلی ارتش اسرائیل، تنها یک نامگذاری نظامی نبود، بلکه گامی آگاهانه به شمار می‌رفت که هدف از آن ایجاد ارتباط عمیق میان هویت نظامی معاصر و میراث مذهبی قدیمی یهودیان بود و می‌خواست چهره منفی یهودیان را به یک چهره جنگجو و مبارز قوی تغییر دهد.

واژه مرکاوا در زبان عبری به معنای «مرکب یا ارابه پروردگار» است و از رؤیای «حزقیال نبی» در کتاب‌های عهد عتیق گرفته شده است. این رؤیا یک ارابه بهشتی پیچیده را توصیف می‌کند که بر اساس یک سنت معنوی عمیق در یهودیت، به عروج معنوی، تعمق در نشانه‌های آسمانی و ارتباط با حقایق الهی مربوط می‌شود.

اما نکته عجیب اینجاست که ایده تعالی معنوی ارائه شده توسط مرکاوا چگونه می‌تواند با صحنه‌های قطعه قطعه شدن بدن کودکان توسط تانک‌هایی که به این اسم نامگذاری شده، سازگار باشد.

مرکاوا از جنگ اکتبر ۱۹۷۳ به وجود آمد؛ زمانی که رژیم صهیونیستی در جریان درگیری با ارتش مصر که از پرتابه‌های ضد تانک روسی از نوع «ساجر» استفاده می‌کرد، با خسارات زیادی در سطح تانک‌های خود مواجه شد.

ارتش اشغالگر به جای اینکه فکر کند تانک‌ها راه حل همه چیز در جنگ نیستند، تصمیم گرفت تانکی کاملاً صهیونیستی بسازد که اولویت اول آن حفاظت از جان سرنشینانش خواهد بود. به همین منظور بعد از جنگ ۱۹۷۳، رژیم صهیونیستی کمیته‌ای به ریاست ژنرال «اسرائیل تال» تشکیل داد و در آن تصمیم گرفته شد، سازوکاری طراحی گردد که با جغرافیایی فلسطین اشغالی و کشورهای همسایه منطبق باشد و نظامیان صهیونیست بدون ترس از سلاح‌های ضد تانک بتوانند با تانک‌ها به مناطق مورد نظر بروند.

رژیم صهیونیستی می‌گوید که تانک مرکاوا یکی از قدرتمندترین تانک‌های جهان است؛ زیرا علاوه بر قابلیت‌های رزمی پیشرفته حداکثر حفاظت را برای خدمه خود تأمین می‌کند. این تانک طی چندین نسل از مرکاوای ۱ تا مرکاوای ۴ توسعه یافته و از سال ۲۰۰۴ به یکی از اجزای ضروری تسلیحات ارتش صهیونیستی تبدیل شد و قیمت هر یک تانک مرکاوا حدود ۶ میلیون دلار است.

جدیدترین نوع تانک مرکاوا با نام «باراک» به معنای صاعقه، دارای سیستم حفاظت فعال با قابلیت رهگیری موشک‌های ضد تانک و فناوری‌های پیشرفته هوش مصنوعی برای مدیریت جنگ است. این تانک همچنین شامل یک اسلحه ۱۲۰ میلیمتری به همراه سلاح‌های دیگر مانند مسلسل و یک موتور در عقب است که محافظت بیشتری را برای خدمه ایجاد می‌کند.

از دیگر ویژگی‌های این تانک جدید نوع مرکاوا می‌توان به سیستم کنترل آتش و سیستم تعلیق هیدرو پنوماتیکی پیشرفته اشاره کرد که امکان حرکت در شرایط جغرافیایی مختلف را فراهم می‌کند. این تانک همچنین می‌تواند نیروهای اضافی را در داخل خود حمل کند و به گونه‌ای طراحی شده که شناسایی و هدف‌گیری آن در نبردهای زمینی دشوارتر می‌شود.

طراحان تانک مذکور همچنین یک سیستم تهویه داخلی به تانک اضافه کرده‌اند تا نظامیان در هنگام ارتکاب جنایات از داخل این تانک احساس شادابی و خنکی داشته باشند.

مرکاوا یا تصویر صهیونیست‌ها از خودشان؟

تانک مرکاوا از زمان آغاز به کار با چالش‌های زیادی در چندین میدان جنگ مواجه بوده است. در حمله رژیم اشغالگر به لبنان در سال ۱۹۸۲ ارتش رژیم صهیونیستی در جنگ زمینی در مقابله با تاکتیک‌های مقاومت با چالش‌های متعددی مواجه گشت. همین امر مهندسان صهیونیست را بر آن داشت تا در برخی از جنبه‌های طراحی تانک مرکاوا تجدید نظر کنند.

ارتش اشغالگر در جریان انتفاضه دوم فلسطین در سال ۲۰۰۰ از تانک مرکاوا ۳ در مناطق مسکونی استفاده کرد که انعطاف پذیری و توانایی محدودی برای سازگاری با محیط جنگی شهری داشت.

اما سال ۲۰۰۲ نقطه عطف غم انگیزی در تاریخ تانک‌های مرکاوای ارتش صهیونیستی بود؛ جایی که چندین تانک مرکاوا این ارتش در نوار غزه با استفاده از سلاح‌های نسبتاً ابتدایی مقاومت فلسطین منهدم شدند. این حوادث رژیم صهیونیستی را بر آن داشت تا سیستم حفاظتی «تروفی» را برای این تانک‌ها توسعه دهد که یک سیستم دفاعی پیشرفته بوده و هدف از آن رهگیری موشک‌های ضد تانک قبل از رسیدن به تانک است.

اما بزرگترین چالش تانک‌های مرکاوای ارتش اشغالگر مربوط به جنگ جولای سال ۲۰۰۶ با لبنان است؛ جایی که ارتش صهیونیستی در سطح تانک‌های مرکاوا متحمل خسارات هنگفتی شد و جنوب لبنان تبدیل به گورستان تانک‌های مرکاوای رژیم صهیونیستی گشت.

این تلفات پی در پی، نقاط ضعف بدنه تانک‌های ارتش رژیم صهیونیستی را آشکار کرد. مقاومت فلسطین هم با استفاده از این خلأ‌های تانک مرکاوا ارتش صهیونیستی شروع به ساختن موشک‌های ضد تانک از جمله راکت‌های یاسین ۱۰۵ کرد که توانست به شکل قابل توجهی بر سیستم‌های حفاظتی پیشرفته تانک مرکاوا غلبه کند و چالشی جدید و خطرناک را برای ماشین جنگی رژیم صهیونیستی که از گذشته تاکنون به عنوان نماد برتری نظامی این رژیم در جنگ زمینی به شمار می‌رفت، ایجاد کند.

رزمندگان مقاومت لبنان در نبردهایی که اکنون در جنوب این کشور میان حزب الله و ارتش صهیونیستی جریان دارد، ده‌ها تانک مرکاوای ارتش اشغالگر را منهدم کرده‌اند و این روند همچنان ادامه دارد. این میزان از تلفات تانک مرکاوای ارتش اشغالگر، سوالات جدی را در مورد تأثیر این تانک در جنگ‌های مدرن و توانایی آن در انطباق با روش‌های جنگی پیشرفته گروه‌های نظامی مختلف ایجاد می‌کند.

اما رژیم صهیونیستی با وجود خسارات فراوانی که در سطح تانک‌های مرکاوا متحمل شده، به توسعه و تولید این تانک همچنان ادامه می‌دهد. برخی کارشناسان معتقدند که شاید این اصرار صهیونیست‌ها صرفاً ناشی از ملاحظات نظامی و اقتصادی نباشد؛ بلکه ناشی از یک اصرار استراتژیک و خرافات عمیق تاریخی است.

به همین دلیل است که تحلیلگران می‌گویند، ادامه تولید و توسعه تانک مرکاوا در واقع بازتاب دیدگاه رژیم صهیونیستی از خودش است؛ رژیمی متوهم که تصور می‌کند دیوارهای عایق و قوی دارد و نظامیان آن از پشت سپرهای آهنی می‌جنگند و توسط جنگنده‌های بالای سرشان محافظت می‌شوند و شکست ناپذیر هستند. اولین گلوله‌ای که رزمندگان مقاومت از مرزها به سمت این نظامیان شلیک کردند، همه توهمات اسرائیل را بر باد داد.

در واقع مرکاوا نماد زنده‌ای از رژیم صهیونیستی است که همزمان با فرو رفتن در یک باتلاق و چاه عمیق همچنان اصرار دارد به کندن بیشتر این چاه ادامه دهد؛ نه اینکه توقف کند و به فکر نردبانی برای بیرون آمدن باشد.