به گزارش خبرنگار مهر، نفیسه عروجی متولد سال ۱۳۵۶ دانش آموخته رشته مدیریت و مدیر عامل تعاونی تولیدی پوشاک سنتی شهر اصفهان است. او کارش را از تسهیلگری در روستاها شروع کرد و زمانی که برای توانافزایی زنان به روستاها میرفت، دریافت که بسیاری از چیزهایی که هویت روستایی به شمار میرود، مثل پوشش یا خاطراتی که اهالی روستا دارند در حال نابودی است.
هر دار قالی که از این خانهها حذف میشد علاوه بر حذف بخشی از فرهنگ، معیشت خانواده را هم دچار مشکل میکرد. همین مشاهدهها انگیزهای شد تا خانم عروجی به سمت اشتغالزایی حرکت کند و برای احیای صنایع دستی و سنتی در اصفهان دست به نوآوری بزند.
صنایع دستی همیشه علاقه و دغدغه او بوده است. پوشاکی که خودش استفاده میکرد همیشه زبانزد بود و روی طرحش خیلی کار میکرد. به همین دلیل تصمیم گرفت کسب و کار به گونهای باشد که موجب توان افزایی زنان روستایی شود. یعنی زمینهای را فراهم کند که چند نفر صاحب شغل شوند.
او سفرهای زیادی به روستاها و مناطق محروم داشت. تفاوت میان اقوام و جذابیتهایی که در هر کدام از آنها بود او را متقاعد کرد که به سمت یک نوآوری برود که همه کارها و محصولات از دل روستاها تأمین شود. مثلاً بهتر بود اگر از هنر سوزن دوزی بلوچستان در کارها استفاده میشد، سفارش انجام کار به خود اهالی سیستان داده شود یا اگر در طراحی لباس از جلیقه کردها استفاده میشد دوخت آن به هنرمندان همان منطقه سفارش داده شود. برای یراقهای مورد نیاز هم به آق قلا استان گلستان رفته و پس از ظرفیت شناسی نوارهای مورد نظر را پیدا کرده و سفارش میدادند. البته طراحی کارها در اصفهان انجام و به محصول نهایی تبدیل میشد.
این شرکت به صورت تعاونی ثبت شده است و بیست و دو نفر را تحت پوشش دارد و از این روش مسیر پایداری برای کسب درآمد آنها تعریف شده است. دوازده نفر از افراد تحت پوشش زنانی هستند که سابقه کیفری دارند و به اعتیاد و سرقت مشغول بوده اند. آنها بعد از آزادی به این تعاونی معرفی شده و پس از آموزش در مجموعه مشغول به کار شدند. فعالیت آنها در کارگاه تا زمانی ادامه پیدا میکند که بتوانند کارگاه خود را مدیریت کرده و مستقل شوند.
رویکرد کسب و کار آنها اجتماعی است و کسب درآمد و پول گزینه آخر است. گرایش این نوع کسب و کار بیشتر سازندگی و رفع مساله است. دغدغه این افراد ایجاد معیشت پایدار برای زنان آسیب دیده بود. کار کردن با این خانمها کمی سخت است. افرادی که زندگی سالمی دارند گیرایی بیشتری دارند و نیازی نیست تا برایشان هزینه شود. مثلاً هزینه ترک اعتیاد ندارند و لازم نیست با خانوادهشان صحبت شود و کار در رابطه با آنها آسانتر پیش میرود.
این دغدغهها بر روی زندگی شخصی خانم عروجی نیز اثرگذار است. بازخوردی که از کار میگیرند دعای خیری است که نصیب آنها میشود و اشتیاق به ادامه دادن این فعالیت را در آنها زنده نگه میدارد. همین که میبینند فرد دیگر مواد مخدر مصرف نمیکند و زندگی سالمی دارد حس خوبی پیدا کرده و تأثیر این اتفاق مثبت را در زندگی خودشان میبینند.
همسر خانم عروجی در به نتیجه رسیدن اهداف او بسیار تأثیر گذار بوده است. حتی در کار هم او را همراهی میکند و در برخی موارد به جای او کار آموزش را دنبال کرده است. روزی او پشت چرخ خیاطی نشست و از ضایعات کارگاه محصول تولید کرد و چون نتیجه کارش مطلوب بود این کار را به خانمها آموزش دادند و حالا کارگاه چهلتکهدوزی آنان در زندان زنان مشغول به کار است و محصولاتش را هم میفروشند.
نگرش این زن و شوهر این بود که در مسیر حل معضلات اشتغال زنان آسیب دیده قدم بردارند. چون اعتقاد دارند اگر یک مادر مرتکب جرم شود و از خانواده فاصله بگیرد آن خانواده متلاشی شده و فرزندان آسیب میبینند.
کار آنها به گونهای است که نه به هویت و اصالت صنایع دستی آسیب وارد شود و نه به پوشاک ایرانی. هویت لباس ایرانی را نیز در طراحیها احیا و شرایط و اقتضائات زندگی امروزی را در آن لحاظ میکنند. مثلاً فرشی که در حال فراموش شدن بود را در اندازه کوچک تولید کرده و به عنوان افزوده به کیف و ترکیب با چرم طبیعی تبدیل به محصول نهایی میشود.
مثال دیگر دکمههای خاتم است. دکمههای ضد آبی که با زیر ساخت چوب تولید شده و این هنر را از ویترین خانه روی لباس آورده و به یک وسیله کاربردی تبدیل کرده است.
مثال دیگر در این زمینه گلیم است که وارد لباس شده است. سربندهایی که اقوام مختلف استفاده میکردند را به روز کردند و در اختیار مصرف کنندگان قرار دادند در همه این موارد از هویت و لباس اقوام استفاده شده است.
محصولات این تعاونی نوآورانه و کاربردی است و هیچ وقت قیمت بالایی روی محصولات نگذاشتهاند به همین دلیل تاکنون هیچ مشکلی برای فروش محصولات خود نداشته اند. خریدار میداند برای چه محصولی و با چه ارزشی پول میدهد.
تمام محصولات آنان شناسنامه دار است و نشان سازمان صنایع دستی را بر روی خود دارد. آنها هم فروش مجازی دارند و هم از طریق سایتهای طرف قرارداد محصولات را میفروشند و در نمایشگاههای داخلی و خارجی هم شرکت میکنند.
آنها یک دفتر برای طراحی کارها و برگزاری جلسات دارند فعالیت کارگاهها زیر نظر بانوانی است که برای آنان کار میکنند و همه کارگاهها در منازل خانمهایی است که به این گروه متصل شدهاند.
همچنین در حال راه اندازی کارخانه تولید کفش هستند و تصمیم دارند در این کارخانه هم از زنان آسیب دیده استفاده کنند. برنامهشان این است که صد نفر از افراد آسیب دیدهای که سابقه کیفری دارند را تحت پوشش خود قرار دهند. نمونه محصولات آماده شده و طی تفاهم نامهای که با یکی از کشورهای همسایه منعقد کردهاند محصولات تولیدی این کارخانه را به آن کشور صادر خواهند کرد.