کتاب «درس گفتارهایی درباره نقد و نظریه ادبی» نوشته مرجان علی اکبرزاده توسط نشر بایا منتشر و راهی بازار نشر شد.

به گزارش خبرنگار مهر، کتاب «درس گفتارهایی درباره نقد و نظریه ادبی» نوشته مرجان علی اکبرزاده به تازگی توسط نشر بایا منتشر و روانه بازار نشر شده است. این کتاب به گفته نویسنده‌اش در پی کاربردی‌کردن درس نقد ادبی در دانشگاه هاست.

این کتاب در ۶ بخش کلی با عناوین تعاریف و مکتب‌های نقد ادبی، نگاهی به تعاریف نقد ادبی، انواع و سیر تحول آن، مکتب‌های نقد ادبی، انواع نقد ادبی، آشنایی با نقد اسطوره‌شناختی و پژوهشی از منظر این نقد منتشر شده است.

مقالاتی و نوشتارهایی هم که در این‌ ۶ بخش منتشر شده‌اند، به این‌ترتیب‌اند:

«تحلیل قصه اسطوره‌ای «ملک‌محمد، ملک‌احمد و ملک‌جمشید» بر اساس نظریه جوزف کمبل»،نقد بومگرایی یا بوم‌نقّادی و پژوهشی از منظر این نقد؛ «نقد بوم‌گرایی داستان «چرچیل» از مجموعه «اِستِکاتو» اثر عیسی بزرگ‌زاده»، نقد جامعه‌شناختی و پژوهشی از منظر این نقد؛ «تحلیل جامعه‌شناختی شعر شاملو و ابوماضی بر پایه نظریه هنری زالامانسکی»، نقد روان‌شناختی و پژوهشی از منظر این نقد؛ «مواجهه با تنهایی اگزیستانسیالیستی از منظر شمس تبریزی بر اساس دیدگاه اروین یالوم»، نقد زبان‌شناختی و پژوهش‌هایی از منظر این نقد؛ «تحلیل ساختاری داستان کوتاه «مهتاب» از «دو موپاسان» بر اساس نظریه گریماس»، «مؤلفه‌های زبان زنانه در نمایش‌نامه «کوروش کبیر» از پری صابری بر پایه نظریه لیکاف»، نقد فمینیستی و پژوهشی از منظر این نقد؛ «نقد فمینیستی رمان «توپچنار» از انسیه شاه‌حسینی و رمان «و دیگران» از محبوبه میرقدیری» به نگارش درآمده است.

نویسنده در بخشی از مقدمه درباره چگونگی نگارش این کتاب می‌گوید:

«سال‌ها تدریس در دانشگاه و مواجه شدن با گله‌مندی‌های دانشجویانِ تحصیلات تکمیلی درخصوص درس نقد ادبی اعم از؛ حجیم بودن منابع درسی نقد ادبی، دیریاب دانستن و دور از ذهن بودن آن، غیر ایرانی و دور از فرهنگِ خودی بودن آن، کاملاً تئوریک بودن و کلی‌گویی به‌عبارتی غیر کاربردی بودن و مواردی از این دست، من را به عنوان یک معلم بر آن داشت تا در جهت ملموس و کاربردی نمودن، ایرانیزه کردن، خلاصه و قابل فهم نمودن این دانش میان‌رشته‌ای تلاش نمایم. هرچند درخصوص پژوهش‌هایی که به نقد ادبی آثار کلاسیک یا معاصر فارسی از منظر نظریه‌های نقد ادبی غیر ایرانی پرداخته می‌شود، پیوسته انتقادهای سزاوار و ناسزاواری وجود داشته است اما اگر نظریه‌های نقد ادبی از محدوده‌های تنگ نظریه‌پردازی پای فراتر ننهاده، کاربردی و ملموس نباشد و نتوان آثار کلاسیک و معاصر ادب فارسی را در دستگاه فکری آن‌ها و از منظر آن نظریه‌ها بررسی نمود، آیا این نظریه‌ها توسط دانشجویان به‌درستی درک خواهد شد؟ فایده کاربردی این نظریه‌ها چیست؟ آیا بدین ترتیب این نظریه‌ها سالیانی دراز در انبار محفوظاتِ ناکارآمد بایگانی نخواهد گشت؟ به فراموشی سپرده نشده؟ سرانجام جز کالبدی بی‌جان از آن‌ها چیزی به یادگار نخواهد ماند؟»

اکبرزاده در بخش دیگری از این مقدمه این‌طور نوشته است:

«درست است که بعضی از پژوهش‌هایی که از منظر نظریه‌های نقد ادبی بر آثار کلاسیک یا معاصر فارسی، صورت می‌گیرد روح نظریه ادبی خارجی را درک نکرده و در نتیجه مکانیکی و ماشینی به نظر می‌رسد اما نباید به خاطر وجود چنین تحقیقات به چاپ رسیده‌ای اصل مطلب یعنی کاربست نظریه‌ها در متون ادب فارسی را یکسره انکار نمود. بنابراین در امر آموزش چاره‌ای جز ساده‌تر کردن، تلخیص و انتقال روح و اصل و لبّ مفاهیم به مدد مثال‌ها وجود ندارد و از سوی دیگر برای خودی کردن و تقریب نظریه‌های نقد ادبی و نیز به منظور بیش از پیش جهانی نمودن آثار ارزشمند ادبای سرزمین خود راهی جز تحلیل این آثار ادبی از منظر نظریه‌های نقد ادبی وجود ندارد البته به شرط آنکه پژوهشگر به فهم عمیقی از هر نظریه و نیز درک عمیقی از آن اثر ادبی دست زده باشد. در این کتاب علاوه بر ارائه اجمالی تعاریف، سیر تحول و تاریخچه‌ای از نقد ادبی پس از بیان ساده و خلاصه‌ای از شش نظریه مطرح نقد ادبی به ارائه حداقل یک پژوهش از منظر همان نظریه بر اثری معمولاً فارسی بپردازد تا غامض و دیریاب بودن نقد ادبی با تقریب آن به میراث ادب فارسی و ایرانیزه نمودن آن برای مخاطبان فراهم آید.»

این کتاب با ۳۸۰ صفحه و شمارگان ۵۰۰ نسخه عرضه شده است.