تاریخ انتشار: ۱۳ آذر ۱۴۰۳ - ۱۵:۰۹

وقتی به حرم رسیدیم، اجازه ندادند از ویلچر خودش استفاده کند و ویلچر دیگری هم نبود. مجبور شدم پیشنهاد بدهم او را روی یک صندلی پلاستیکی بنشانیم و جابه‌جا کنیم.

خبرگزاری مهر، گروه مجله - فاطمه برزویی: «یکی از مسافرانم، زنی ۸۵ ساله و اهل کانادا بود. او علاقه زیادی به بازدید از حرم امام خمینی داشت. اما وقتی به حرم رسیدیم، مشکلاتی پیش آمد که واقعاً برای من ناراحت‌کننده بود. نه تنها اجازه ندادند از ویلچر خودش استفاده کند، بلکه هیچ ویلچر دیگری هم در دسترس نبود. شرایط طوری شد که مجبور شدم پیشنهاد بدهم او را روی یک صندلی پلاستیکی بنشانیم و همراهانم صندلی را جابه‌جا کنند. اما این هم کارساز نبود و در نهایت او پشت در ماند و نتوانست وارد شود.»

وقتی به سفر فکر می‌کنیم، اغلب آن را تجربه‌ای پر از هیجان و کشف‌های تازه تصور می‌کنیم؛ اما برای عده‌ای خاص، سفر چیزی فراتر از برنامه‌ریزی ساده است. افراد دارای معلولیت، با تمام اشتیاق و انگیزه‌ای که برای دیدن مکان‌های مختلف از شهرهای کوچک خودشان تا کشورهای دیگر دارند، در همان قدم اول با موانعی روبه‌رو می‌شوند که شاید هیچ‌گاه به چشم دیگران نیاید. از پله‌های بلند یک هتل گرفته تا خیابان‌هایی که رمپ ندارند، هرکدام از این موانع، تجربه‌ای را که باید لذت‌بخش باشد، به چالشی دشوار تبدیل می‌کنند.

اما آیا واقعاً سفر برای همه باید این‌قدر سخت باشد؟ این سوال، نقطه آغاز گفت‌وگوی ماست.

از هتل‌های قدیمی تا حمل و نقل‌های نامناسب!

«الهام رمضانی»، راهنمای گردشگری با بیش از ده سال تجربه در این باره می‌گوید: «گردشگری دسترس‌پذیر حق همه است.» حرف‌هایش ساده و صمیمی است، اما پشت آن، دغدغه‌ای بزرگ پنهان است. او از تجربه‌هایش در کار می‌گوید و مشکلاتی که افراد دارای معلولیت برای سفر در ایران با آن روبه‌رو هستند را با لحنی واقعی و ملموس به تصویر می‌کشد. به آرامی شروع می‌کند: «زیرساخت‌های گردشگری در ایران هنوز با استانداردهای جهانی فاصله دارند. مثلاً هتل‌ها. هتل‌های جدیدتر تا حدی بهتر شده‌اند، اما در هتل‌های قدیمی، پیدا کردن آسانسور مناسب یا اتاقی که ویلچر بتواند در آن تردد کند، مثل پیدا کردن گنج است. حتی یک چیز ساده، مثل دسترسی راحت به شیر آب، گاهی به یک چالش تبدیل می‌شود.»

صحبت‌های الهام به حمل‌ونقل می‌رسد و چهره‌اش کمی جدی‌تر می‌شود. او ماجرای یکی از تورهایش را به یاد می‌آورد: «یک بار مسافری داشتم که نیاز به ماشین مخصوص برای انتقال از سالن به هواپیما داشت. اما ماشین بسیار فرسوده بود، قفل درها درست عمل نمی‌کرد و او را در وضعیت بسیار سختی قرار داد. این تجربه واقعاً برایم تلخ بود، چون می‌دیدم که چقدر این مسافر اذیت می‌شود.» الهام مکثی می‌کند، انگار می‌خواهد خاطرات دیگر را مرتب کند. بعد می‌گوید: «قطار و اتوبوس هم که اوضاعشان بدتر است. این وسایل اصلاً برای افراد دارای معلولیت طراحی نشده‌اند. بارها پیش آمده که برای یک مسافر خاص مجبور شدم ون کرایه کنم، چون اتوبوس‌ها امکانات کافی ندارند. این برای یک مسافر خیلی ناراحت‌کننده است که حس کند به‌خاطر محدودیت‌های جسمی‌اش، همه‌چیز برایش سخت‌تر است.»

سپس ادامه می‌دهد: «خیلی از این افراد مجبورند فقط با وسیله نقلیه شخصی سفر کنند. اگر هم همراه نداشته باشند، معمولاً باید کسی را استخدام کنیم تا به آن‌ها کمک کند. این‌جور وقت‌ها بیشتر از همیشه حس می‌کنم که چقدر تجهیزات مناسب می‌توانند زندگی آنها را در سفر ساده‌تر کنند.» دوباره به موضوع هتل‌ها برمی‌گردد و با لبخند تلخی می‌گوید: «بارها پیش آمده که برای یک مسافر ویلچری مجبور شدیم چندین بار اتاق عوض کنیم تا بالاخره اتاقی پیدا کنیم که مناسب باشد. این مشکلات باعث می‌شود تجربه سفر برای آن‌ها هیچ‌وقت کاملاً راحت نباشد.»

زیرساخت‌های فراموش شده برای معلولین

یکی از مسافران الهام زنی مسن و پرشور بود که علاقه داشت از کاخ سعدآباد دیدن کند. این کاخ با معماری تاریخی‌اش، پله‌های زیادی دارد و هیچ رمپ یا سطح شیب‌داری برای ویلچر در نظر گرفته نشده است. با این حال، او اصرار داشت که تا جایی که ممکن است از بخش‌های مختلف کاخ بازدید کند. الهام می‌گوید: «این‌طور مسافران همیشه انگیزه زیادی دارند. برای من، دیدن اشتیاق آن‌ها الهام‌بخش است، اما هر بار با این سوال مواجه می‌شوم که چرا زیرساخت‌های ما نمی‌توانند نیازهای این افراد را برآورده کنند.»

او توضیح می‌دهد که مشکل فقط به بناهای تاریخی ختم نمی‌شود. «درست است که تغییرات اساسی در بناهای تاریخی ممکن نیست، اما تجهیزاتی مثل بالابر یا ماشین‌های مخصوص می‌توانند این چالش‌ها را بسیار کم کنند. به‌ویژه در مکان‌هایی که تعداد زیادی بازدیدکننده دارند، نبود این امکانات اصلاً قابل قبول نیست.» الهام همچنین به تجربه دیگری اشاره می‌کند: «یکی از مسافرانم، زنی ۸۵ ساله و اهل کانادا بود. او علاقه زیادی به بازدید از حرم امام خمینی داشت. اما وقتی به حرم رسیدیم، مشکلاتی پیش آمد که واقعاً برای من ناراحت‌کننده بود. نه تنها اجازه ندادند از ویلچر خودش استفاده کند، بلکه هیچ ویلچر دیگری هم در دسترس نبود. شرایط طوری شد که مجبور شدم پیشنهاد بدهم او را روی یک صندلی پلاستیکی بنشانیم و همراهانم صندلی را جابه‌جا کنند. اما این هم کارساز نبود و در نهایت او پشت در ماند و نتوانست وارد شود.»

الهام معتقد است که این مشکلات ریشه در نبود آگاهی و توجه کافی به حقوق افراد دارای معلولیت دارد. او با لحنی جدی ادامه می‌دهد: «اگر بخواهیم مشکلات این حوزه را حل کنیم، باید از اینجا شروع کنیم که حقوق افراد دارای معلولیت به رسمیت شناخته شود و این فقط به گردشگری محدود نیست.» او با امیدواری می‌گوید: «گردشگری باید برای همه باشد. هیچ‌کس نباید به خاطر محدودیت‌های جسمی‌اش از لذت سفر محروم شود. اگر زیرساخت‌ها درست شوند، می‌توانیم تجربه‌ای برابر برای همه فراهم کنیم.»

قوانینی که اجرایی نمی‌شوند!

او معتقد است که مشکل اصلی، کمبود قوانین نیست، بلکه اجرا نشدن آن‌هاست. می‌گوید: «ما قوانین کافی یا حداقل قوانین لازم را داریم. مشکل اینجاست که این قوانین چقدر اجرایی می‌شوند و چقدر اولویت دارند.» او این مسئله را از زوایای مختلف بررسی می‌کند و مثال‌های متعددی می‌زند: «چه درباره معابر شهری، چه خدمات حمل‌ونقل داخل شهری یا بین‌شهری، یا حتی طراحی مبلمان شهری، اگر قوانین موجود اجرایی شوند، شرایط خیلی بهتر خواهد شد. مثلاً معابر و اماکن اقامتی باید طوری طراحی یا بازسازی شوند که افراد دارای معلولیت جسمی به‌راحتی بتوانند از آن‌ها استفاده کنند.»

الهام در حالی که کمی به فکر فرو رفته، ادامه می‌دهد: «می‌دانم که معلولیت‌ها انواع مختلفی دارند، اما چیزی که بیشتر به چشم می‌آید، مشکلات مربوط به معلولیت جسمی است. ما قوانین ساختمان‌سازی برای این افراد داریم، حتی قوانینی که هتل‌ها را موظف می‌کند استانداردهای خاصی را رعایت کنند. اما مشکل اینجاست که این قوانین به اجرا درنمی‌آیند. اگر همین قوانین موجود را به‌درستی اجرا کنیم، بسیاری از مشکلات حل خواهند شد.»

با نگاهی به گذشته و تجربه‌هایش از تورهای مختلف، شرایط فعلی گردشگری ایران را ناراحت‌کننده توصیف می‌کند: «وقتی به وضعیت فعلی نگاه می‌کنم، شرایط واقعاً نامناسب است. این مسئله فرقی نمی‌کند برای یک مسافر ایرانی باشد یا کسی که از آن‌سوی دنیا به ایران آمده است. وقتی یک مسافر مسیر طولانی‌ای را طی می‌کند و به اینجا می‌آید، باید امکانات مناسبی برایش فراهم باشد. اما متأسفانه ما این سرویس‌ها را نداریم.»

الهام از حس مسئولیتی که به‌عنوان یک راهنمای گردشگری دارد، می‌گوید: «برای من، به‌عنوان کسی که تمام تلاشش این است که مهمانانش احساس راحتی کنند، نبود امکانات مناسب بسیار آزاردهنده است. همیشه سعی می‌کنم طوری برنامه‌ریزی کنم که مسافرانم حس کنند در خانه خودشان هستند و لحظات خوشی را تجربه کنند، اما وقتی امکانات اولیه فراهم نیست، گاهی هیچ کاری از دستم برنمی‌آید.»

او در نهایت با نگاهی امیدوارانه می‌گوید: «اگر همین قوانینی که داریم به‌درستی اجرا شوند، بسیاری از مشکلات حل می‌شود. من امیدوارم که حقوق افراد دارای معلولیت بیشتر دیده شود و به آن‌ها اهمیت بیشتری داده شود. گردشگری نباید برای کسی سخت باشد؛ این یک حق است، نه یک امتیاز.»