به گزارش خبرگزاری مهر، ماشاء الله شمس الواعظین، حجت الله جودکی، سید هادی خسروشاهی و حسن هانی زاده با شرکت در میزگرد بررسی آخرین تحولات مناسبات تهران - قاهره در خبرگزاری مهر به بررسی جدید ترین تحولات روابط دو جانبه دو کشور و چشم اندازهای پیش روی آن پرداختند.
حجت الله جودکی، رایزن فرهنگی سابق ایران در مصر با تاکید برنقش روشنفکران در روابط دو کشور دراین میزگرد بر لزوم شناخت هر چه بیشتر زوایای مختلف برقراری روابط با مصر تاکید کرد و افزود: به یاد داشته باشید که انجام چند ملاقات و دیدار رسمی به برقراری کامل مناسبات تهران - قاهره منجر نمی شود و همانگونه که می دانید تا به امروز دیدارهای بسیاری بین مقامات مختلف ایرانی و مصری در سطوح مختلف انجام گرفته که هیچ یک به از سرگیری مناسبات دو کشور منجر نشده است.
وی افزود: در واقع مسئله تمایل مصر به تعمیق مناسبات همه جانبه با ایران، موضوعی است که در کشور ما مفروض انگاشته شده و این در حالی است که اساسا اظهار علاقه طرف مصری نسبت به این مسئله فرضی غلط است.
نیم قرن قهر دیپلماتیک
جودکی روابط تهران - قاهره طی نیم قرن گذشته را مورد اشاره قرار داد و اظهار داشت: با بررسی روابط ایران و مصر طی نیم قرن گذشته، می توان ادعا کرد که ماه عسل روابط سیاسی بین دو کشور تنها چند سال به طول انجامیده است؛ یعنی در فاصله سال های پس از مرگ جمال عبد الناصر و روی کار آمدن سادات تا پیروزی انقلاب اسلامی ایران. به عبارت دیگر این روابط حدود نیم قرن با قهر مواجه بوده است!
این کارشناس مسائل خاورمیانه افزود: همانگونه که می دانید افسران آزاد پس از پیروزی و سرنگونی نظام سلطنتی در مصر، روابط نسبتا مستحکمی با بلوک شرق بر قرار کردند و از این رو تضاد آنان با کشورهای غربی و اسرائیل روز بروز بیشتر شد. در ایران نیز پس از کودتای آمریکایی 28 مرداد علیه دولت ملی مصدق، روابط ویژه ای با غرب و به تبع آن با اسرائیل برقرار شد و به عبارت دیگر شاه هم پیمان بلوک غرب شد.
انجام چند ملاقات و دیدار رسمی به برقراری کامل مناسبات تهران - قاهره منجر نمی شود و تا امروز دیدارهای بسیاری بین مقامات دو کشور در سطوح مختلف انجام گرفته که هیچ یک به از سرگیری مناسبات دو کشور منجر نشده است |
وی ادامه داد: با توجه به مقدمات مذکور دو کشور ایران و مصر نیز به اوج تضاد با یکدیگر رسیدند؛ با اوج گیری جنگ سرد میان دو نظام سیاسی ایران و مصر، گام های غیردوستانه ای علیه یکدیگر برداشته شد؛ عبد الناصر به حمایت از مخالفان سیاسی ایران برخاست و کار به جائی رسید که این مخالفان در مصر دوره های آموزش نظامی برای سرنگونی شاه دیدند. عبد الناصر رسما از شورشیان جدائی طلب عرب جنوب ایران حمایت کرد و آنها را مسلح نمود و نام خیلج فارس را هم به خلیج عربی تبدیل کرد.
جودکی همچنین گفت: علی رغم تیرگی روابط سیاسی ناصر و شاه، فعالیت های جمال عبد الناصر از سوی مردم ایران با نگاهی متفاوت ازحکومت شاه مورد ارزیابی قرارمی گرفت. روشنفکران ومبارزان ایران ازاقدامات ضد امپریالیستی و ضد صهیونیستی ناصر حمایت می کردند، البته نگاه انتقاد آمیزی هم نسبت به ناصر وجود داشت و در همان چارچوب انقلابیون مذهبی ایران که علیه شاه فعالیت می کردند، همواره اعدام سید قطب را خطای سیاسی ناصر قلمداد می نمودند.
وی در ادامه اظهار داشت: با پیروزی انقلاب اسلامی در ایران و حاکم شدن گفتمان انترناسیونالیستی بر سیاست خارجی ایران ( در اینجا باید به بدفهمی معنای صدور انقلاب و استفاده غرب از این شعار برای ایجاد ترس در میان کشورهای عربی اسلامی اشاره کرد) و دگردیسی سادات به سمت بلوک غرب و روابط صمیمانه میان او و شاه ایران و سرانجام اتخاذ سیاست صلح با رژیم صهیونیستی، روایط دو کشور مصر و ایران به دستور امام خمینی(ره) قطع شد و از این تاریخ به بعد خصومت بر روابط دو کشور سایه افکند.
تحرک اهل فرهنگ در حاشیه تقابل اهل سیاست
این کارشناس مسائل خاورمیانه افزود: در تمام مدتی که اهل سیاست در دو کشور ایران و مصر به تقابل مشغول بودند، دغدغه اهل فرهنگ در ایران و مصر چیز دیگری بود. آنها بی سر و صدا و به دور از جنجال های سیاسی در جهت تحکیم روابط دو ملت قدم برمی داشتند؛ یکی ازیادگارهای خوب و ماندگار این دوران، «دار التقریب بین المذاهب الإسلامیة» است که تلاش فراوانی در جهت شناخت صحیح مذاهب اسلامی از یکدیگر به ویژه شیعه و سنی داشت.
وی اقدامات شیخ محمود شلتوت و محمد تقی قمی در این دوران را ستود و ادامه داد: در همین زمان مدرسه ای که ایشان تاسیس و اندیشمندانی که در دار التقریب تربیت و به جامعه تقدیم نمودند، به واقع قابل تحسین است؛ در آن مقطع قمی سمبل فرهنگ ایرانی است که پا به پای اندیشمندان الازهر فعالیت کرد. بر اثر فعالیت ایشان بسیاری از کدورت های میان شیعه و سنی و متعاقب آن در میان مردم ایران و مصر بر طرف شد.
جودکی تصریح کرد: شاید بتوان ادعا کرد که نویسندگان اسلامگرای مصری رتبه نخست را در تاثیر گذاری بر روشنفکران دینی ایران در دهه های پنجاه تا هفتاد میلادی داشته اند. به عنوان مثال خطیب قدرتمندی چون فلسفی در گفته هایش از منفلوطی شاهد مثال می آورد ونویسندگان پژوهشگر دینی ازفرید وجدی سخن می راندند و ازهمه مهمتر اکثر ایشان متاثر ازاندیشه های اتوپیائی سید قطب بودند. این تاثیرتا آن حد بود که ایشان نکات افتراق و تضاد اندیشه ای خود را با سید قطب فراموش می کردند و عاشقانه برخی از گفته های وهمی و خیالی او را تکرار می نمودند.
رایزن فرهنگی سابق ایران در مصر همچنین گفت: همگان به خاطر دارند که سید قطب در یکی از کتاب هایش ادعا کرده بود که اگر تنها یک روستا را در اختیار داشتند، آن را به گونه ای اسلامی به عنوان شاهد صادق گفته های شان به عنوان مدل اسلامی ساخته و به دنیا عرضه می نمودند. این گفته چنان تاثیری بر ایرانیان داشت که برخی از ایشان ادعاهای مشابهی ارائه کردند و حتی گفتند که اگر فقط یک ساعت رادیو و تلویزیون را در اختیار داشتند، چنین و چنان می کردند!
وی در ادامه درباره تفاوت فرهنگی دوران ناصر و سادات اظهار داشت: جمال عبد الناصر در دوران حکومتش به مسئله ملی گرائی عربی یا پان عربیسم اهمیت زیادی می داد و همین مسئله باعث دوری و نزدیکی وی با برخی کشورهای عربی و اسلامی می شد، این سیاست باعث شده بود تا کشورهایی چون عربستان سعودی و شیخ نشین های حاشیه خلیج فارس با وی رابطه خوبی نداشته باشند.
انفعال روشنفکران در سایه سیاست
جودکی همچنین نگرش متفاوت فرهنگیان وسیاستمداران را مورد اشاره قرار داد و افزود: حقیقت آن است که متاسفانه اهل سیاست طی نیم قرن گذشته همواره برطبل جدایی دوملت کوبیدند وبا اقدامات خود بردامنه سوء تفاهمات افزودند. درمقابل اگر چه روشنفکران تلاش کردند تا این خلا را پر کرده و موجبات شناخت دو ملت را از یکدیگر فراهم نمایند ولی متاسفانه آن ها از همه توان خود استفاده نکردند و در اکثر اوقات تابعی از متغیر سیاست بوده اند.
این کارشناس مسائل خاورمیانه تاکید کرد: به اعتقاد من امروز دو ملت ایران و مصر باید عینک سیاستمداران را به دور بیندازند و از دریچه فرهنگ و تمدن به یکدیگر بنگرند و فرصت ها را برای شناخت و پیوند با هم از دست ندهند. متاسفانه باید اذعان کرد که هنوز بسیاری از اندیشمندان ایرانی و مصری برای یکدیگر ناشناخته اند و مردم از ترجمه آثار آن ها بهره ای ندارند.
وی افزود: اقدامات روشنفکران دو کشور ممکن است نتایج عاجل در بر نداشته باشد اما به هر حال راه را برای تصحیح خطاهای اهل سیاست هموار می کند. اکنون این سئوال از سوی بسیاری از روشنفکران دو کشور مطرح می شود که چرا ایران و مصر نباید با یکدیگر رابطه سیاسی داشته باشند؛ در حالی که ایران با کشورهای غربی و عربی رابطه دارد و مصر نیز با آمریکا و اسرائل دارای روایط حسنه می باشد. آیا این بدان معناست که سیاستمداران دو کشور ترجیح می دهند به جای برقراری روابط سیاسی با یکدیگر، با دشمنان خود رابطه داشته باشند؟ آیا مسئولان سیاسی دو کشور به تالی فاسد این اقدامات اندیشیده اند؟
فقر اطلاعاتی دستگاه دیپلماسی نسبت به مصر
رایزن فرهنگی سابق ایران در مصر با تاکید بر لزوم شناسایی صحیح و دقیق دو کشور از یکدیگر، ادامه داد: حقیقت آن است که تازمانی که این شناخت صحیح حاصل نشود؛ انتظار تحول و پیشرفت در روابط دو کشور محال است؛ متاسفانه باید اعتراف کرد که دستگاه دیپلماسی کشورمان برای شناخت کشور و ملت مصر تنها به گزارشاتی متکی است که اعضای دفتر حفاظت منافع جمهوری اسلامی ایران در قاهره به مرکز ارسال می کنند.
جودکی همچنین گفت: ضعف دستگاه دیپلماسی ایران در این خصوص در حالی است که دستگاه دیپلماسی مصر علاوه بر اینکه از گزارشات مشابه بهره می برد، همانگونه که ذکر شد سال هاست که واحدی را در موسسه الاهرام تاسیس کرده و به مطالعه علمی مسائل ایران می پردازد. دراین واحد ایران شناسان مشغول مطالعه ابعاد مختلف مسائل ایران هستند وماهنامه ای را تحت عنوان مختارات ایرانیة منتشر می کنند و لذا باید گفت که مصری ها از این لحاظ بر ما برتری دارند.
ما محتاج شناخت دقیق و واقعی طرف مقابل خود هستیم و بدون شک در این مسیر به تشکیل «اتاق فکری» با حضور کارشناسان زبده احتیاج داریم تا در چنین مسائل مهمی از ایجاد نظریات ناقص الخلقه پیشگیری شود |
وی یادآور شد: ماهنامه مختارات ایرانیة البته در آغاز بیشتر به مطالعه مسائل سیاسی ایران می پرداخت اما اکنون به مدت دو سال است که مسائل فرهنگی و اجتماعی ایران را هم بررسی می کند. درهر شماره ازاین مجله یک شخصیت مهم ایرانی در عرصه های مختلف سیاسی، فرهنگی و اجتماعی معرفی می شود؛ یعنی آنها تا کنون نزدیک به 90 شخصیت ایرانی را معرفی کرده اند. بدون شک در آینده مردم ایران، روشنفکران جامعه ایرانی را به دلیل این کم کاری مورد عتاب و سرزنش قرار خواهند داد که چرا برای شناخت مردم، جامعه و حکومت مصر هیچ قدم علمی برنداشته اند؟
این کارشناس مسائل خاورمیانه با ابراز تاسف از عدم بهره گیری دستگاه دیپلماسی کشور از منابع دست اول کارشناسی، افزود: به واقع باید دید کلیت دستگاه دیپلماسی کشور ما از چه منابعی برای دریافت و تحلیل مسائل بهره می گیرد؟ بدون شک دستگاه دیپلماسی غیر از گزارشات روزمره از توانی کارشناسی برای تحلیل مسائل برخوردار است اما اینکه چقدر از این توان استفاده می شود جای سئوال دارد.
به ایجاد «اتاق فکر» احتیاج داریم
رایزن فرهنگی سابق ایران در مصر همچنین با اشاره به رویکرد تحلیلی - تحقیقاتی مصر در قبال تحولات ایران و مسائل خاص کشورمان، گفت: نابرابری معلوماتی نهایتا کار به دست افراد کم اطلاع خواهد داد و لذا هر چند که معتقدم برای برقراری مجدد روابط رسمی و دیپلماتیک با مصر خیلی دیر شده اما در عین حال بر این باورم که اولویت ما شناخت طرف مقابل مان است نه برقراری روابط با او.
وی تاکید کرد: به بیان دیگر ایده خام برقراری روابط با مصر باید پخته شود و در این زمینه از کلی گویی های اقناعی که به واسطه ضعف کارشناسی ابراز می شود، پرهیز گردد، چرا که ما محتاج شناخت دقیق و واقعی طرف مقابل خود هستیم و بدون شک در این مسیر به تشکیل "اتاق فکری» با حضور کارشناسان زبده احتیاج داریم تا در چنین مسائل مهمی از ایجاد نظریات ناقص الخلقه پیشگیری شود.