مهرداد فلاح هنرمند نقاش با اشاره به حضور موفق هنرمندان نو سنت‌گرا در حراجی‌های دنیا، بیان کرد که این مسیر بی شک از سقاخانه‌ای‌ها آغاز شده و کماکان در حال رشد است.

به گزارش خبرنگار مهر، موسسه حراج «پیگه» در حالی ۲۰ و ۲۱ آذر برابر با ۱۰ و ۱۱ دسامبر ۲۰۲۴ مزایده خود را برگزار کرد که ۲ اثر از صادق تبریزی پیشگام فقید مکتب سقاخانه به رقم ۳۱ هزار فرانک سوییس چکش خورد. این رقم با احتساب پرداخت سی درصد کمیسیون از سوی خریدار طبق عرف رایج تمام حراج‌ها ۴۴ هزار فرانک سوییس اعلام شد.

این ۲ نقاشی رنگ روغن روی بوم جزو مجموعه «سوارها و عشاق» این هنرمند محسوب می‌شوند. همچنین، از منوچهر یکتایی دیگر هنرمند ایرانی نیز یک تابلوی رنگ روغن روی بوم، با عنوان «طبیعت بی جان با سیکلامن» (۱۹۷۳) عرضه شده بود که به رقم ۴۳ هزار فرانک سوییس فروش رفت. از عباسعلی پورصفا (۱۳۰۰-۱۳۹۴) هنرمند اصفهانی در رشته نقاشی، تابلویی با عنوان «ورودی مسجد اصفهان» (۱۳۳۲) با تکنیک رنگ روغن روی بوم، با برآورد ۲ تا ۳ هزار فرانک عرضه شده بود که به قیمت ۳۵۰۰ فرانک فروش رفت. از ناصر اویسی یک تابلو با عنوان «زنی مقابل پنکه» با تکنیک آبرنگ و گواش روی کاغذ با برآورد اولیه ۸۰۰ تا ۱۲۰۰ فرانک به مبلغ ۱۱ هزار فرانک فروش رفت. در این حراج یک لیتوگراف از الکساندر کالدر به رقم ۹۵۰ فرانک چکش خورد. تابلویی از فرنان لژه با عنوان طبیعت بی جان (۱۹۴۸) نیز عرضه شده بود که با تکنیک گواش و جوهر هندی روی کاغذ اجرا شده و بین ۳۰ تا ۵۰ هزار فرانک تخمین زده شده بود که ۳۵ هزار فرانک فروخته شد.

مهرداد فلاح هنرمند نقاش و نماینده هنری خانواده صادق تبریزی در گفتگو با خبرنگار مهر درباره ویژگی‌های حراج حضوری «پیگه» بیان کرد: هنرمندان ایرانی در حراج اخیر «پیگه» به ارقام خوبی رسیدند؛ از جمله فروش آثار صادق تبریزی پیشگام فقید مکتب سقاخانه و نیز آثار منوچهر یکتایی و ناصر اویسی خوب بود. البته آثاری نیز فروخته نشد اما این موضوع در مقایسه با آثار به فروش رفته، ناچیز بود. آثار این حراج از مجموعه شخصی یکی از سیاستمداران درگذشته ایرانی متعلق به سال‌های دور برگزیده شده بود که به علت فوت او، در قالب یک حراج شامل تعداد زیادی تابلو، مجسمه، مبلمان، فرش، ساعت و دیگر اشیا قیمتی به فروش رسید. حراج «پیگه» هر چند در مقام مقایسه با حراجی‌های قدیمی نظیر کریستیز و ساتبیز و بونامز یک موسسه نوظهور و بسیار جوان محسوب می‌شود اما از زمان تأسیس توسط برنارد پیگه، متخصص بازار هنر، به یکی از نمادهای بازار سوییس و همچنین بازار بین المللی هنر تبدیل شده است.

وی عنوان کرد: تصورم این است که هنرمندان ایرانی به ویژه هنرمندان پیشروی مکتب سقاخانه یعنی صادق تبریزی و ناصر اویسی و همین طور هنرمند شهیر اصفهانی یعنی عباسعلی پورصفا در این حراج گمنام ولی خوش آتیه، درخشش خوبی داشتند. در کنار تبریزی و اویسی، شاهد فروش بالای آثار دیگر هنرمندان ایرانی از جمله منوچهر یکتایی نیز بودیم.

این هنرمند نقاش درباره حضور کم تعداد هنرمندان ایرانی در این حراج بیان کرد: در این حراج شاهد چند اثر از هنرمندان ایرانی بودیم ولی در این حراج فقط تابلو و مجسمه عرضه نشده و اشیای قدیمی و ساعت و فرش و … نیز عرضه شد. مهم‌تر در این میان این است که هنرمندان سقاخانه مسیر را برای دیگر هنرمندان نو سنت‌گرا در بازارهای جهانی باز کرده‌اند. شما در نظر داشته باشید که فروش بالای آثار هنرمندانی همچون تبریزی و اویسی و همچنین منوچهر یکتایی نشان از آن دارد که استادان هنر ایران و مدرنیست‌ها همچنان در قلب اروپا خواهان دارند و به ویژه آثار هنرمندان مکتب سقاخانه با گذشت شش دهه از شکل گیری این مکتب همچنان می‌درخشد. هنرمندان نو سنت‌گرا هم به لحاظ رشد قیمت و هم به لحاظ ارائه آثار، پدیده‌های جدیدی را رقم زده‌اند و این مسیر بی شک از سقاخانه‌ای‌ها آغاز شده و کماکان در حال رشد است.

وی درباره ویژگی کارهای تبریزی در این حراج جوان و ابعاد این ۲ اثر نیز توضیح داد: هر ۲ اثر صادق تبریزی که در این حراج عرضه شد، جزو آثار شاخص مکتب سقاخانه محسوب می‌شوند. یکی از این ۲ اثر جزو آثار بزرگ تبریزی است و اهمیت آن در این است که او، کار فیگور بزرگ کم دارد و کارهای فیگوراتیو بزرگش محدود است. یکی از بزرگ‌ترین کارهای این هنرمند همان اثری بود که ۲ سال پیش در حراج تهران به مبلغ یک میلیارد و ۳۰۰ میلیون تومان به فروش رفت. با این حال فارغ از ابعاد آثار او ما باید به مشخصه‌های دیگر کار این هنرمند نیز توجه داشته باشیم. یکی از تفاوت‌های کار تبریزی این است که در کارهایش نگاه جنسیتی نداشت و هیچگاه در پی آن نبود که بگوید این فیگور، زن است یا مرد.

فلاح در پایان دلیل تاکید تبریزی بر نپرداختن به جنسیت در پرسوناژهای آثارش، گفت: ما در نگاره‌ها و نقاشی‌های قدیم ایرانی نیز این سرشت خالی از جنسیت را شاهد هستیم. در واقع یکی از ویژگی‌های برجسته نگارگری ایرانی که آن را از سبک نقاشی غربی متمایز می‌سازد وجود تشابه انکارناپذیر میان پیکره‌های زن و مرد است. تبریزی هم پرورش یافته همین مکتب بود و از همین رو در آثار او شاهد اندام‌هایی بدون جنسیت و صورت سازی هایی مینیاتوری هستیم که زن یا مرد بودنشان از روی شمشیرها و یراق آلات اسب‌ها پیدا است. این ویژگی در اثر به فروش رفته او در حراج چندی قبل ساتبیز نیز هویدا بود. پس زمینه این اثر، کانون مکتب سقاخانه است. کمپوزیسیون، چیدمان رنگ‌ها، جا افتادن عناصر در اثر، المان‌های سقاخانه‌ای و حالت متفاوت سروها که اصالت ایرانی را می‌رساند کار این هنرمند را منحصر به فرد می‌سازد. تبریزی سنتزی بین مدرنیته و سنت برقرار کند.