بوشهر- با تغییرات ساختاری و مدیریت یکپارچه انرژی، می‌توان به راه‌حل‌های پایدار برای عبور از ناترازی انرژی دست یافت و این بحران‌ها را به فرصت‌هایی برای پیشرفت تبدیل کرد.

خبرگزاری مهر، گروه استان‌ها - عبدالکریم حسینی وحدت*: ایران، کشوری با منابع انرژی غنی و متنوع، هر ساله با بحران‌های جدی در حوزه‌های گاز، برق و سوخت‌های فسیلی دست و پنجه نرم می‌کند.

در حالی که این سرزمین می‌تواند به‌عنوان یکی از تولیدکنندگان برجسته انرژی در جهان شناخته شود، واقعیت این است که سالانه بیش از ۴۰ میلیارد مترمکعب گاز و ده‌ها میلیارد کیلووات‌ساعت برق به دلیل ضعف‌های مدیریتی و عدم بهینه‌سازی در مسیر تولید و انتقال هدر می‌رود.

این واقعیت تلخ، سوالاتی را درباره کارایی و اثربخشی مدیریت انرژی در ذهن مخاطب ایجاد می‌کند؛ چرا با وجود این منابع عظیم، بحران‌ها همچنان ادامه دارند و ناترازی انرژی به یک چالش پایدار تبدیل شده است؟

بحران‌های انرژی در ایران تنها به ناترازی در تأمین انرژی محدود نمی‌شود، بلکه ریشه در ضعف‌های مدیریتی، سیاست‌گذاری‌های غیر اصولی و عدم توجه به نوآوری و فناوری‌های روز دارد. آمار رسمی نشان می‌دهد که حدود ۳۷ درصد از انرژی تولیدی در کشور هدر می‌رود، که این رقم هزینه‌های میلیاردی را به کشور تحمیل می‌کند.

در صنعت گاز، هدررفت فلرها و نشتی‌ها در خطوط انتقال به‌طرز نگران‌کننده‌ای منابع را هدر می‌دهد. سالانه ۲۱ میلیارد مترمکعب گاز به دلیل سوزاندن فلرها از بین می‌رود، در حالی که نشتی‌ها در شبکه گاز به‌طور میانگین ۱۰ درصد از گاز تولیدی را هدر می‌دهند.

در صنعت برق، راندمان پایین نیروگاه‌ها که زیر ۳۷ درصد است، در مقایسه با استاندارد جهانی بیش از ۵۵ درصد، به بحران‌ها دامن می‌زند. همچنین، هدررفت حدود ۶.۵ میلیارد کیلووات‌ساعت برق در شبکه‌های فرسوده انتقال، وضعیت را بحرانی‌تر می‌کند.

در حوزه سوخت‌های فسیلی، مصرف بی‌رویه بنزین و ناکارآمدی سیستم حمل‌ونقل، بار مضاعفی بر دوش منابع انرژی کشور می‌گذارد، به‌طوری که خودروهای داخلی به‌طور میانگین دو برابر استاندارد جهانی سوخت مصرف می‌کنند.

برای عبور از این بحران‌ها، کشورمان نیازمند یک نهاد مستقل و کارآمد است که مسئولیت کلان مدیریت انرژی را بر عهده گیرد. این نهاد باید توانایی اعمال سیاست‌های جامع و هماهنگ در زمینه‌های تولید، انتقال و مصرف انرژی را داشته باشد. برنامه‌ریزی جامع، هماهنگی بین‌وزارتخانه‌ای و بهینه‌سازی مصرف از اصول اساسی این مدیریت یکپارچه است.

تجارب جهانی، مانند طرح Energiewende آلمان و کمیسیون تنظیم مقررات انرژی فدرال در ایالات متحده، نشان‌دهنده موفقیت‌هایی در بهره‌برداری از انرژی‌های تجدیدپذیر و کاهش هدررفت انرژی است.

این کشورها با ایجاد هماهنگی میان دولت، بخش خصوصی و جامعه، بهبود بهره‌وری و کاهش وابستگی به سوخت‌های فسیلی را به‌عنوان اولویت قرار داده‌اند. ایران می‌تواند از این تجربیات بهره‌برداری کند و با ایجاد نهادهای جدید، هماهنگی میان وزارتخانه‌ها را تسهیل کند.

برای مقابله با بحران انرژی، بازنگری در ساختار مدیریتی ضروری است. نوسازی و بهینه‌سازی شبکه‌های انتقال، توسعه انرژی‌های تجدیدپذیر و اصلاح سیاست‌ها و تعرفه‌ها از جمله اقداماتی هستند که باید به‌صورت فوری در دستور کار قرار گیرند.

تعیین قیمت‌های واقعی برای انرژی می‌تواند به کاهش مصرف بی‌رویه و ایجاد انگیزه برای بهینه‌سازی مصرف منجر شود. همچنین، باید به موضوع کاهش ساعت‌های اداری و پویش دو درجه کمتر توجه ویژه‌ای شود تا فشار بر منابع انرژی کاهش یابد.

بحران انرژی در ایران تنها از کمبود منابع نشأت نمی‌گیرد، بلکه ضعف در سیاست‌گذاری و مدیریت نیز در آن نقش دارد. ایران باید این بحران‌ها را به‌عنوان فرصتی برای بازنگری در ساختار مدیریتی انرژی خود تلقی کند. با تغییرات ساختاری و مدیریت یکپارچه انرژی، می‌توان به راه‌حل‌های پایدار دست یافت و این بحران‌ها را به فرصت‌هایی برای پیشرفت تبدیل کرد.

آنچه مسلم است، امروز ما در آستانه یک تحول بزرگ هستیم. آیا زمان آن نرسیده است که با اقداماتی مؤثر، ناترازی انرژی را به چالشی برای توسعه پایدار تبدیل کنیم؟ این سوالی است که باید به آن پاسخ دهیم و به‌سوی آینده‌ای در تراز جهانی حرکت کنیم.

* کارشناس حوزه انرژی