گروه دفاع مقدس خبرگزاري مهر : پهلوان شهيد سعيد طوقاني ، از جمله نوجواناني بود كه رمز عزت و غيرتمندي را از امام راحل فراگرفت و براي سربلندي دين و ميهن ، از فداي گرانبهاترين دارايي خويش ، جان ، دريغ نكرد

 

پهلوان كوچولوي كشور سعيد

سعيد طوقاني ، سال 1348 در تهران به دنيا آمد و به لحاظ اينكه پدرش حاج اكبر ، از ورزشكاران باستاني بنام تهران بود ، در سن چهار – پنج سالگي به اين ورزش علاقه مند شد و به همراه پدر و برادران بزرگترش كه آنان نيز از جمله ورزشكاران بودند ، در زورخانه حضور پيدا مي كرد .
علاقه زياد او به شيرينكاري در ورزش باعث شد تا در اين زمينه رشد بسياري كند و با ارائه نمايشهاي زيبا، همگان را متحير سازد .  شش سالگي او مصادف بود با حضور بيش از پيشش در عرصه ورزش باستاني و در سن هفت سالگي در مراسمي با حضور مسئولين رده بالاي مملكتي آن زمان - سال 1356 – توانست تنها در عرض 3 دقيقه 300 دور به دور خود بچرخد و با اجراي حركات منحصر بفرد ، بازوبند پهلواني كشور را از آن خود سازد .
از آن روز به بعد ، پوسترها و تصاويري با عنوان « پهلوان كوچولوي كشور سعيد طوقاني » زينت بخش زورخانه ها و نشريات ورزشي شد .

آخرين روزهاي حضور سعيد در جبهه


با شروع حركت مردم به رهبري امام خميني (ره) عليه ظلم و ستم حكومت طاغوت ، سعيد نيز همراه بزرگترهاي خانواده خود در آن شركت كرد و با سيل خروشان ملت همراه گشت .
با شروع تجاوز رژيم بعثي عراق به ايران در مهر ماه سال 1359 ، باوجودي كه سن و سال چنداني نداشت ، بر رفتن به جبهه اصرار مي كرد ، چرا كه نمي توانست بماند و شاهد باشد كه برادران بزرگترش علي ، محمد و حميد به جبهه بروند و او در خانه باشد .
مجروحيت علي و به دنبال آن مفقود شدن محمد در عمليات والفجر يك در بهار سال 62 ، تصميم سعيد را براي اينكه جاي برادرانش را در جبهه هاي دفاع از دين و شرف پر كند ، دوچندان كرد . سرانجام با اصرار فراوان توانست همراه پدرش و گروهي از ورزشكاران باستاني ، براي اجراي ورزش براي رزمندگان اسلام ، راهي جبهه شود . ولي خود بخوبي مي دانست كه اين همه فقط بهانه ايست براي حضور در صفوف رزمندگان  و بس .

 

 

سعيد طوقاني در حضوررهبرانقلاب اسلامي امام خميني (ره)


در بازگشت از جبهه ، اگرچه جسمش به خانه بازگشت و ظاهرا در كلاس درس بود، ولي روحش در جبهه ها جا مانده بود و همان شد كه آنقدر اصرار ورزيد و با دستكاري شناسنامه خود و بالا بردن سنش ، توانست در بهار سال 1363 راهي جبهه ها شود .
سعيد با حضور در پادگان دوكوهه ، به همراه شهيد « عباس دائم الحضور » توانست رزمندگان را به ورزش باستاني جذب كند و با بهره گيري از كمترين امكانات ، زورخانه اي نيز در اردوگاه برپا كند كه بعد از شهادت او نيز ورزش باستاني در جبهه ها از جايگاه ويژه اي برخوردار بود .
حضور در كنار رزمندگان گردان ميثم لشكر 27 محمد رسول الله (ص) درعمليات بدر در زمستان سال 1363 ، بقدري براي او مهم بود كه باوجود بيماري شديد ، از بيمارستان شهيد كلانتري انديمشك خود را به راهيان نبرد رساند و توانست به عنوان پيك و پيام رسان فرمانده در عمليات حضور پيدا كند .
شامگاه بيست و دومين روز اسفند ماه در شرق دجله ، صفوف رزمندگان مي رفتند تا سينه خصم را بشكافند و سعيد باوجود ناراحتي جسمي ، دليرانه و دلسوزانه مسئوليت خود را به انجام مي رساند كه بناگه دوستانش متوجه شدند سعيد از ستون نيروها جدا شد . فرمانده گروهان كه به او نزديك شد ، متوجه شد  گلوله تيربار سنگين دوشكا شكم او را دريده است و لحظه اي بعد سعيد زانو بر زمين زد و به نزد برادر خود شتافت .

 

دستنوشته حضرت آيت الله خامنه اي بر روي تصوير شهيد سعيد طوقاني

بسم الله الرحمن الرحيم

درود بر عزيزاني كه با درخشش جواني خود ، اين فصل از تاريخ كشور را درخشان كردند و با فداكاري شجاعانه خود ، خون آنرا در رگ اين ملت و اين كشور دواندند .

سيد علي خامنه اي


جنازه محمد ده سال بعد از شهادتش  باز آمد و ده سال بعد از شهادت سعيد نيز استخوانهاي پهلوان كوچولوي كشور بر دوش دوستان و آشنايان رفت تا در ورزشگاه شهيدان طوقاني در كاشان به خاك سپرده شود .