خبرگزاری مهر -گروه بین الملل : سرانجام همانگونه که انتظارش می رفت دیمتری مدودوف در انتخابات روز گذشته روسیه به لطف به ارث بردن محبوبیت پوتین، به عنوان رئیس جمهوری آینده روسیه با اکثریت آرا انتخاب شد.

به گزارش خبرگزاری مهر، شمارش 90 درصد از آرای رقابتهای روز گذشته ریاست جمهوری روسیه، حکایت از پیروزی قاطع معاون نخست وزیر این کشور با کسب 70 درصد از آراء دارد. 

در حالی که نتایج انتخابات ریاست جمهوری روسیه کاملا قطعی شده؛ صبح امروز "ولادیمیر پوتین" رئیس جمهور روسیه در کنار "دیمتری مدودوف" جانشین خود از کرملین خارج شده و به طرف "میدان سرخ" حرکت کردند.

مدودوف 42 ساله بعد از اطلاع از پیروزی خود در میدان سرخ گفت : ما در کنارهم می توانیم مسیری را که توسط رئیس جمهور پوتین پایه گذاری شده، ادامه دهیم. در کنار هم ما پیروز می شویم.

بر اساس این گزارش، انتخابات ریاست جمهوری روسیه  از ساعت 9 صبح دیروز آغاز شد و پیش بینی می شد که در آن 109 میلیون روسی واجد شرایط شرکت کنند.

بر همین اساس، سایر نامزدهای شرکت کننده در این انتخابات آرای ناامید کننده ای کسب کرده اند به طوری که "گنادی زیوگانف" رهبر حزب کمونیست روسیه 17.9 ، "ولادیمیر زیرینوفسکی" ملی گرا 9.4 درصد و "آندری بوگدانف" فقط 1.2 درصد از آرا را تصاحب کردند.

بر اساس این گزارش، رئیس جمهور جدید روسیه از تاریخ 7 ماه می کار خود را در کرملین آغاز می کند. 

 کارشناسان داخلی و خارجی ابراز عقیده می کنند که با توجه به نزدیک بودن دیدگاهها و سیاستهای دیمتری مدودوف، تغییر خاصی در سیاستهای خارجی و داخلی روسیه پس از رفتن پوتین رخ نخواهد داد. 

حمایتهای داخلی از "مدودوف" در روسیه با به صحنه آمدن احزاب و گروه‌های مختلف در روسیه آغاز شده و چهار حزب روسیه متحد، کشاورزان، عدالت و نیروی مدنی، "دیمیتری مدودوف" را به عنوان نامزد خود در انتخابات معرفی کرده بودند.

تحلیلگران با بیان اینکه مدودوف در حوزه سیاست خارجی از جسارت بیشتری برخوردار است،افزایش قدرت روسیه در همه حوزه ها،ادامه سیاستهای پوتین به ویژه در برابرایران را از جمله نتایج انتخابات امروز ارزیابی می کنند.

رجب صفراف، مشاور رئیس دومای روسیه ومدیر مرکز مطالعات ایران معاصر در این کشو،مدودوف را فردی دانست که وامداردنیای غرب نیست وتعهدی نسیت به غرب ندارد.

وی با بیان اینکه، روسیه فردا از روسیه امروز مقتدرتر خواهد بود؛جسارت بیشتردرحوزه سیاست خارجی و افزایش قدرت روسیه در همه حوزه ها را از پیامدهای انتخاب مدودوف ارزیابی کرد.

 
مدودوف را در انتخابات روز گذشته، مجموعه اى از نخبگان سیاسى و امنیتى همراهى مى کردند که در شبکه اى به بزرگى خود روسیه گرد آمده اند، شبکه اى که با تابلو "حزب روسیه واحد" شناخته مى شود. حزب روسیه واحد در واقع اکنون روح مجسم پوتین و نماد قدرت روسیه اى است که به عنوان رقیب بزرگ مقابل غرب قد افراشته است.

حزب روسیه واحد هم اکنون به عنوان مهمترین حامى دولت فعلى روسیه در مجلس دوماى این کشور است.این حزب در فروردین ماه ۱۳۸۰ (آوریل ۲۰۰۱) در نتیجه ادغام احزاب میهن، تمام روسیه و حزب اتحاد، شکل گرفت و هرچند حزبى تازه تاسیس است، اما عمدتا به واسطه محبوبیت پوتین در انتخابات فدرال و محلى سالهاى اخیر به موفقیتهاى قابل ملاحظه اى دست یافته است.

در انتخابات چندى قبل دوماى روسیه که پنجمین دوره آن به شمار می رفت؛ این حزب توانست با کسب حدود ۶۵ درصد آرا، ۳۱۶کرسى از ۴۵۰ کرسى موجود در دوما را کسب نماید که خود این امر موفقیت بسیار بزرگى در راه تثبیت موقعیت این حزب در افکار عمومى این کشور قلمداد می شود.

"بوریس گریزلف" رئیس فعلى حزب روسیه واحد و وزیر پیشین کشور،از آبان ۱۳۸۱ (نوامبر ۲۰۰۲) تا کنون رئیس دوما است. با نگاه به ویژگی های سیاسى این حزب مى توان گفت که این تشکیلات تحت رهبرى پوتین اکنون همه مصادر کلیدى کشور را در قبضه خود دارد.

این حزب هم اکنون بیش از یک میلیون و ۱۱۵ هزار عضو رسمى، ۲۶۰۰ دفتر محلى و ۱۹ هزار و ۸۵۶ دفتر موقت در سراسر روسیه دارد،البته در حال حاضر به جهت منع قانونى، در ظاهر پوتین نمى تواند ریاست حزب را عهده دار شود، اما حدس غالب این است پس از برگزارى انتخابات، وى بدون هرگونه دغدغه اى این مسئولیت را رسماً عهده دار خواهد شد. همچنانکه در جریان برگزارى انتخابات مجلس دوما نیز شاهد قرار گرفتن نام وى به عنوان سر لیست در صدر فهرست اسامى نامزدهاى این حزب در انتخابات بودیم.

حزب روسیه واحد داراى دو جناح عمده شامل : "جناح تکنوکراتها" (دیوان سالارهاى اقتصادى) و طیف بزرگ سن پترزبورگى ها (دیوان سالارهاى سیاسى) است.هر چند پوتین به جناح سن پترزبورگى ها نزدیک تر است، اما عملا، وی نقش حلقه ارتباطى را میان طیفهاى مختلف اعضاى حزب ایفا مى کند.

شاید سئوالی که هنوز ذهن بدنه خود حزب روسیه واحد وهواداران پوتین را به خود مشغول کرده؛ این است که چه عواملى سبب شد از میان خیل مردان کارکشته حزب، پوتین تکنوکرات، جوان گاز پروم را نامزد منصب جانشینى خویش کند این پرسشى است که سیاست تبلیغى حزب برپایه آن طراحى شده است و مى توان انتظار داشت که یک ماه آینده نیز بیش از همه، خود پوتین براى مجاب کردن افکارعمومى نسبت به انتخاب مدودوف در مقام پاسخگویى به این سئوال بر خواهد آمد.

به نظر ناظران آنچه بیش از همه مدودوف ۴۳ ساله را در نگاه کرملین ممتاز کرده است؛ اعتماد بى اندازه رهبرى روسیه به وی و نیز کارنامه اى است که وی در مقام حسابرس پروژه هاى بزرگ مالى و نیز اداره امپراتورى شرکت گاز پروم برجاى گذاشته است.این نکات به صورت آشکارى در سخنان پوتین ذکر شده است،علاوه براینکه وی در نخستین اظهاراتش گفت: من او را بیشتر از ۱۷ سال مى شناسم و طى این سالها با او همکارى خیلى نزدیک داشته ام و من از این نامزد با اطمینان طرفدارى و حمایت مى کنم.نامزدى مدودوف این امکان را مى دهد تا سیاستى که طى ۸ سال اخیر (منظور زمان رهبرى خود پوتین ) پیش برده شده است، همچنان ادامه یابد.

طى تقریباً دو سال اخیر در محافل سیاسى روسیه وقتى صحبت از وارثان احتمالى ولادیمیر پوتین مى رفت، بیشتر اسم دو معاون اول نخست وزیر، یعنى دیمیترى مدودوف و سرگئى ایوانف مطرح بود و اما کارشناسان مسائل روسیه در این رابطه بیشتر روى اسم سرگئى ایوانف قلم مى زدند و در این رابطه بیشتر برسابقه طولانى همکارى وی با پوتین در اطلاعات و امنیت روسیه تکیه داشتند.

تردید درباره جانشینى پوتین باردیگر در ماه سپتامبر ۲۰۰۷ میلادى به دنبال استعفاى نخست وزیر وقت(میخائیل فرادکوف) خود نمایى کرد، وقتى که همه انتظار داشتند که ولادیمیر پوتین، ویکتور زوبکوف را که اکنون به عنوان نخست وزیر روسیه انتخاب کرده؛نامزد جانشینى خویش کند حتى چند روزى ادعاى زوبکوف درباره احتمال شرکتش در انتخابات ریاست جمهورى به آتش حدس و گمان ها دامن زد، اما زمان چندانى نگذشت که رهبر کرملین انگشت اشاره را به سوى مدیر شرکت افسانه اى گاز پروم یعنى مدودوف برد.

 نگاهی به زندگینامه مرد آینده کرملین

وکیلى که حرفه سیاست پیشه کرد

هر چند برخى ناظران گفته اند که برخلاف پوتین، مدودوف هیچ نقش امنیتى و نقش کلیدى در رابطه با "کا گ ب"(سرویس جاسوسی شوروی سابق) و یا سیستمهاى امنیتى روسیه نداشته است، اما مدودوف در دو دهه فعالیت سیاسى همیشه نقش بازرس امین پوتین را داشته است.

دیمیترى مدودوف که چهاردهم سپتامبر سال ۱۹۶۵ میلادى متولد شده است؛ تنها پسر آناتولى مدودوف استاد مؤسسه فناورى لنینگراد است،وی که مدتى کرسى تدریس رشته حقوق در برخى دانشگاه هاى روسیه را هم دارا بوده، هم اکنون ۴۳ سال سن دارد.این دانش آموخته وکالت همه پیشرفت سیاسى خود را مدیون پوتین است که در دهه ۱۹۹۰ وى را به عنوان وکیل حقوقى در دفتر خود استخدام کرد. مدودوف به عنوان مسئول دفتر مبارزات انتخاباتى پوتین فعالیت داشت و پس از پیروزى پوتین در انتخابات سال ۲۰۰۰ میلادى، پوتین وى را به سمت رئیس دفتر ریاست جمهورى درکرملین منصوب کرد و سپس به عنوان رئیس شرکت گازپروم ـ شرکت دولتى بزرگ گاز روسیه ـ فعالیت خود را ادامه داد.

مدودوف جوان همچنان پلکان رشد سیاسى را یکى پس از دیگر با موفقیت طى مى کرد.پوتین سال ۲۰۰۵ میلادى وی را به عنوان معاون اول نخست وزیر در امور طرح هاى ملى منصوب کرد و در همان حال قویترین بازوى قدرت روسیه یعنى شرکت گاز پروم را به وی سپرد. در ایام ریاست این شرکت بود که نام مدودوف برزبان غربى ها افتاد، زیرا هم او بود که تحت راهبرى پوتین با بستن شیر لوله هاى انرژى به سوى اوکراین، گرجستان، روسیه سفید و اروپا توانست اقتدار روسیه را به نمایش بگذارد و حریفان آن سوى آتلانتیک را پاى مذاکره اى تاریخى براى تقسیم حوزه نفوذ جهانى فرا خواند.

"مدودوف"،رهبر طیف لیبرالهای کرملین است که دیدگاه‌های اقتصادی اش با تاکید بر نقش پررنگ‌تر دولت در حوزه اقتصاد حاکمیتی و در حوزه سیاست، متفاوت از دیدگاه‌های لیبرال‌های غربی است.

وی و اعضای این طیف، از نظر اقتصادی، اتحادیه اروپا را شریک اصلی روسیه و این کشور را جزئی از فضای سیاسی - اقتصادی غرب می‌دانند، اما این مسئله از نظر آنها به معنای پیروی کامل روسیه از غرب نیست.

هرچند باتوجه به اظهارنظرهای اندک مدودوف درباره مسائل سیاست خارجی، اطلاعات زیادی درباره چگونگی دیدگاه‌های وی در این حوزه در دست نیست، اما دانسته های موجود و تمایلات اقتصادی او حاکی از مخالفت وی با رویکردهای خصومت آمیز در حوزه خارجی و تاکید او بر ضرورت توجه و اولویت قدرت "نرم" به‌ویژه اقتصاد است.

برخی کارشناسان مسائل روسیه با تاکید بر نفوذ مدودوف بر فرایند تصمیم‌سازی‌ها، ضمن اشاره به افزایش رفتارهای ضدغربی ماه‌های اخیر مقامهای کرملین، سکوت و خودداری وی از اظهارنظر در این زمینه را به نوعی مخالفت او با این روندهای تنش‌زا ارزیابی می‌کنند.

 مدودوف و چشم انداز سیاسی روسیه آینده 

در دنیاى دیپلماسى آنچه سبب تمایز مدودوف با دیگر حریفانش شد همانا شهرت میانه روى وی بود؛ یعنى همان خصلتى که او را به چهره اى مقبول براى رقیبان غرب نشین روسیه تبدیل کرده است؛ تاحدى که حتى کاندولیزا رایس وزیر امور خارجه آمریکا نیز به تحسین او پرداخته است.

به گزارش مهر به نقل از ایراس، اگرچه اعتقاد غالب این است که مدودوف در سیاست خارجى بیش از سیاست داخلى تابع اندیشه هاى پوتین خواهد بود، اما به لحاظ رده بندى فکرى مدودوف هم اکنون در زنجیره مردان حزب روسیه واحد به طیف میانه روهاى کرملین تعلق دارد که به واسطه دیدگاه هاى اقتصادى حامى بخش خصوصى شناخته مى شوند.

تمایلات اقتصادى او سبب شده که برخى به این باور برسند که وى مخالف رویکردهاى تقابل جویانه در حوزه خارجى خواهد بود و حتى مدعى شوند که در بین گفتمانهاى جارى روسیه یعنى آتلانتیک گرایان و ناسیونالیستها، دیدگاه مدودوف هم راستا با گروه اول است. برخى نیز گفته اند که او با الهام از درگیرى هاى ایام پوتین بر اروپایى بودن روسیه و ایجاد روابط گسترده با اروپا تاکید مى کند و برخلاف آتلانتیک گرایان به گسترش روابط با آمریکا خوشبین نیست.

اما در نهایت نباید تردید داشت که مدودوف در کارزار دیپلماسى به ویژه در موضوعات راهبردى از جمله : سیاست انرژى، خلع سلاح، روابط راهبردى با آمریکا و موضوعات امنیتى بر سنت و راه دهساله روسیه وفادار خواهد بود.

نداشتن تجربه کافى در چالشهاى بزرگ سیاست خارجى به ویژه موضوعات دشوار امنیتى و راهبردى، وی را مجبور مى کند که همچنان متکى بر توان مرشد و استاد خویش در میادین رقابت جهانى گام بردارد.

"بسیاری از تحلیل‌گران، افزایش حجم گفتارها و رفتارهای ضدغربی ماه‌های اخیر مقامهای دولتی و به ‌ویژه "پوتین" را  که در برخی موارد در تضاد آشکار با اصول عمل ‌گرایی سیاست خارجی او بود، به ‌عنوان نشانه‌ای از تلاش نخبگان کرملین برای امنیتی‌کردن فضای رقابتهای انتخاباتی می‌دانستند تا از این طریق با تحریک احساسات همچنان ضدآمریکایی بسیاری از مردم بتوانند آرای آنها را به سوی فردی امنیتی از طیف "سیلاویک‌"های کرملین و به طور ویژه "سرگئی ایوانف" سوق دهند.

اما "پوتین" با انتخاب و حمایت ویژه از نامزدی "مدودوف"، نشان داد همچنان تحقق آرمان "روسیه بزرگ" را در گرو سیاست خارجی عمل ‌گرا و توجه به هنجارمندی و پرهیز از تقابل، به عنوان دو شاخص مهم این رویکرد می‌داند.

 استقبال غرب از مدودوف

استقبال مقامهای غرب از نامزدی "مدودوف" نیز به واسطه تصور آنها از وی به عنوان فردی لیبرال و اقتصادی است. غربی‌ها "مدودوف" را در بین‌ گزینه‌های موجود، ازجمله نسبت به رقیب اصلی وی "سرگئی ایوانف" که دارای دیدگاه‌های امنیتی است و طی ماه‌های اخیر همگام با "پوتین" به شدت به سیاستهای غرب به‌ویژه آمریکا انتقاد کرده، بهترین گزینه موجود می‌دانستند.

اما به‌نظر می‌رسد "مدودوف" تا حدودی خطوط اصلی سیاست خارجی "پوتین" به‌ویژه در موضوعات راهبردی از جمله: سیاست ابرقدرت انرژی، خلع سلاح، روابط راهبردی با آمریکا و موضوعات امنیتی را به دلایلی چند به روال گذشته و دوران فعلی دنبال خواهد کرد:

دلیل اول : احتمال زیاد نفوذپذیری "مدودوف" از"پوتین" در روند تصمیم‌سازی‌‌های خارجی است که این امکان با توجه به احتمال حضور مستقیم "پوتین" در روند سیاستگذاری‌ها (نخست‌وزیری دولت آینده) و سابقه اعتماد، دوستی و تعامل مثبت "پوتین" و "مدودف" به طور جدی قابل بررسی است.

دلیل دوم اینکه، فاقد تخصص بودن"مدودوف" و نزدیکان وی در طیف لیبرال به پیچیدگی‌های حوزه سیاست خارجی به‌ ویژه موضوعات "سخت" (امنیتی و راهبردی) او را مجبور می‌کند به واسطه ماهیت و ویژگی‌های خاص سیاست خارجی روسیه که درگیری در این موضوعات را برای این کشور الزامی می‌کند، از تخصص "پوتین" و همراهانش، کمک بگیرد، و راه دیگری به جزء انتخاب این مهم را ندارد.