واژه بنیادین اخلاق آنگاه که با کلماتى چون فلسفه ترکیب مىشود، گاه با کج فهمىهایى همراه مىگردد چنان که بسیارى را گمان بر این است که "فلسفه اخلاق" چیزى جز فایده و ضرورت رعایت آداب اخلاقى نیست. در این بخش در نظر است نگاهی به اخلاق زیستی و گذاری به مفهوم اخلاق زیستی اسلاامی داشته باشیم.
اخلاق زیستی از مباحث نسبتاً جدیدى است که در جهان غرب مطرح شده و اندیشمندانى را به خود مشغول کرده و کتابها و مقالاتى را پدید آورده است. اخلاق زیستی با قضایاى کلى درباره جنبههاى مختلف رابطه انسان با محیط زیست اش سروکار دارد. در ریشهیابى بنیانهاى فرهنگى بحران زیست محیطى کنونى، برخى نگرش انسانمحورانه به طبیعت را مسئول دانستهاند، نگرشى که نخستین جلوههاى آن به سفر پیدایش در کتاب مقدس مىرسد.
برخی به این نتیجه رسیدهاند که دین مورد نیاز بشر کنونى همه خداگرایى است که احترام به منزلت و قداست کل طبیعت را تعلیم مىدهد و یکتاپرستى یهودى و نیز مسیحى و اسلامى توجیهگر بهرهبردارى حریصانه بشر از طبیعت است، چیزى است که بشر کنونى به آن نیازى ندارد.
به هر ترتیب، عبارت اخلاق زیستی ترجمانBioethics است. اما عدهای این ترجمه را کافی نمیدانند و معتقدند که با این عبارت بیشتر چگونه زندگی کردن به ذهن خطور میکند. لذا اخلاق پزشکی را تقریباً معادل Bioethics میدانند. بدین ترتیب اکثر مباحث مطرح در Bioethics همان مباحث مطرح در حوزه Medical ethics هستند و آن درصد کمی هم که مستقیماً به این حوزه ربطی ندارد، به طور غیرمستقیم به آن مربوط میشود. در کشورهای انگلیسی زبان هم خیلی وقتها این دو را معادل هم به کار میبرند.
آنچه که از معنای اخلاق زیستی به ذهن میرسد تأمل و تعمقی در مناسبات انسان و محیطزیست اوست. لذا رعایت اخلاق زیستمحیطی و رهایی آن از بحران کنونی در این شاخه از دانش اخلاق نهفته است.
در بحث اخلاق زیستی اسلامی با تفسیر از شریعت اسلامی مرتبط است. تأملات اخلاق زیستی از خود دین جدایی ناپذیر است؛ دینی که بر پیوستگی بین جسم و روح و حوزه های مادی و روحانی و نیز اخلاق و حقوق تأکید دارد. با توجه به اینکه در اسلام، برخلاف مسیحیت، اماکن مذهبی سازمان یافته و روحانیان منصوب شده وجود ندارد حل و فصل موضوعات اخلاق زیستی به فقیهان واجد شرایط سپرده شده است تا درباره حرمت استحباب، کراهت و یا وجوب یک عمل پیشنهاد شده حکم دهند.
انسان در اسلام، اشرف مخلوقات و خلیفه خداوند بر روی زمین است. به انسانها عقل و اختیار اعطا شده و نیز در مواردی، از جمله حفاظت از سایر مخلوقات، محیطزیست و سلامت خودشان مسئول دانسته شدهاند. از مسلمانان انتظار میرود که در همه امور، از جمله سلامتی، متعادل باشند. بیماری ممکن است امتحان یا حتی آزمونی تزکیه کننده باشد، اما بلا یا مجازات یا تظاهری از غضب الهی شمرده نمیشود؛ بنابراین بر فرد بیمار واجب است که درمان بیماری را جستجو کند و از جبریگری بپرهیزد.
اخلاق زیستی اسلامی به شکلی تنگاتنگ با آموزههای گسترده اخلاقی قرآن و سنت پیامبر(ص) و در نتیجه با نوعی تفسیر از شریعت اسلامی مرتبط است. تأملات اخلاق زیستی از خود دین جداییناپذیر است؛ دینی که بر پیوستگی بین جسم و روح و حوزههای مادی و روحانی و نیز اخلاق و حقوق تأکید دارد. قرآن و سنت پیامبر حاوی اصول راهنمایی کننده مشروح و مشخصی درباره موضوعات مختلف پزشکی هستند. در خود قرآن، در حدی شگفت آور، جزئیات دقیقی درباره رشد جنینی انسان آمده است که گفتمان مربوط به مرتبه اخلاقی و قانونی رویان و جنین انسان پیش از تولد را تحت تأثیر قرار می دهد.
اخلاق زیستی اسلامی بر اهمیت پیشگیری تأکید میکند، اما هنگامیکه پیشگیری ناکام می ماند و بیماری حادث میشود، آن اصول راهنما را، نه تنها دراختیار پزشک در حال طبابت، بلکه در اختیار بیمار نیز میگذارد. پزشک، وظیفه تلاش برای معالجه بیمار را، با تصدیق این امر که خداوند شفادهنده نهایی است، درک میکند.
اخلاق زیستی اسلامی میآموزد که باید با احترام و علاقه با بیمار رفتار کرد و اینکه به ابعاد جسمی، روانی و روحی تجربه بیماری توجه کرد. اصول عمده سوگندنامه بقراط در اخلاق زیستی اسلامی تأیید میشود. گرچه استمداد از خدایان متعدد در نسخه ابتدایی این سوگندنامه و حذف کردن هر خدایی از نسخه های بعدی، مسلمانان را به انتخاب سوگند نامه پزشک مسلمان سوق داد، که در آن از نام الله استمداد جسته میشود.