تاریخ انتشار: ۱۹ اسفند ۱۳۸۶ - ۰۹:۱۰

خبرگزاری مهر - گروه دین و اندیشه: امروز سالروز شهادت امام رضا(ع) است، امام بزرگواری که شخصیت ملکوتی، مقام شامخ و زهد اخلاق وی و همچنین اعتقاد شیعیان به او سبب شد به عنوان بزرگترین و محبوبترین فرد خاندان رسول اکرم مورد قبول عامه باشد.

ابوالحسن علی بن موسی ملقب به " رضا" امام هشتم از ائمه اثنی عشر و دهمین معصومین از چهارده معصوم . سال تولد آن حضرت را 148 و 153 قمری و ماه تولد ایشان را ذیقعده گفته اند .

کنیه آن حضرت ابوالحسن و چون حضرت امیر نیز ملقب به ابوالحسن بوده است حضرت رضا را ابوالحسن ثانی گفته اند. مشهورترین لقب ایشان "رضا" بوده است .

القاب آن حضرت عبارت است از رضا، صابر ، رضی و وفی ، که مشهورترین آنها رضاست . در فصول المهمة نیز مشابه
این مطلب آمده با این تقاوت که در آنجا به جای القاب رضی و وفی ، زکی و ولی یاد شده است .

در مورد اعطای لقب رضا به امام هشتم آمده است : بدان جهت آن حضرت را رضا نامیدند که او از خدا در آسمانش رضا بود و برای پیامبر و ائمه در زمین رضا بود .

و نیز گفته اند چون مخالف وموافق گرد آن حضرت بودند وی را رضا نامیدند .

همچنین گفته اند چون مأمون بدان حضرت ، رضایت داد وی را رضا گفته اند .

شخصیت علمی و اخلاقی امام رضا(ع)

شخصیت ملکوتی و مقام شامخ و زهد اخلاق حضرت رضا و اعتقاد شیعیان به او سبب شد که نه تنها در مدینه بلکه در سراسر دنیای اسلام به عنوان بزرگترین و محبوبترین فرد خاندان رسول اکرم (ص) مورد قبول عامه باشد و مسلمانان او را بزرگترین پیشوای دین شناسند و نامش را با صلوات و تقدیس ببرند.

بیست و چند سال نداشت که در مسجد رسول الله (ص) به فتوی می نشست. علمش بسیار و رفتارش پیامبر گونه و حلم و رأفت و احسانش شامل خاص و عام می شد.

کسی را با عمل و سخن خود نمی آزرد، تا حرف مخاطب تمام نمی شد سخن خود را قطع نمی کرد. هیچ حاجتمندی را مأیوس باز نمی گرداند. در حضور مهمان به پشتی تکیه نمی داد و پای خود را دراز نمی کرد. هرگز به غلامان و خدمه دشنام نداد و با آنان می نشست و غذا می خورد. شبها کم می خوابید و قرآن بسیار می خواند. شبهای تاریک در مدینه می گشت و مستمندان را کمک می کرد. نظافت را در هر حال رعایت می کرد و عطر بسیار بکار می برد. عادتاً جامه ارزان و خشن می پوشید ولی در مجالس و برای ملاقاتها و پذیرائیها لباس فاخر در بر می کرد. غذا را اندک می خورد و سفره اش رنگین نبود. در هر فرصتی مردم مسلمان را به وظایف خود آگاه می کرد.....

علل تحمیلی ولایتعهدی به امام رضا (ع)

- پس از قتل امین ، برادر مأمون، اوضاع عراق و شام سخت آشفته بود و در میان بنی عباس فرد برجسته ای که مورد قبول و رضایت همگان باشد وجود نداشت . در یمن، کوفه، بصره ، بغداد و ایران عامه مردم از زمان منصور به بعد آن انتظاری را که از خلافت بنی عباس داشتند در نیافتند زیرا مردم تشنه عدل و داد و اسلام واقعی بودند از این رو چشمها و دلها نگران و منتظر خاندان علی (ع) بودند و امیدها و آرزوهای خود را به افراد برجسته و متقی این خاندان بسته بودند.

فضل و مأمون با مشاهده اوضاع نابسامان شهرهای مهم و شورش مردم (مانند قیام ابوالسرایا در کوفه و علوی دیگر در یمن) به این نکته پی برده بودند و می خواستند با انتخاب فرد برجسته و ممتازی از خاندان علی به ولیعهدی رضایت مردم را به خود جلب کنند و پایه های خلافت مأمون را مستحکم سازند به همین جهت مأمون در سال 200 قمری بنا به گفته طبری رجا بن ابی الضحاک و فرناس خادم (در بعضی از روایات شیعی یا سر خادم) را به مدینه فرستاد تا علی بن موسی بن جعفر (ع) و محمد بن جعفر (عموی حضرت رضا" ع") را به خراسان ببرند.

- در روایات شیعه آمده است که مأمون به حضرت رضا (ع) نوشت تا از راه بصره و اهواز و فارس به خراسان بروند نه از راه کوفه و قم و دلیل این امر را کثرت شیعیان در کوفه و قم ذکر کرده اند زیرا مأمون می ترسید که شیعیان کوفه و قم به دور آن حضرت جمع شوند. این مؤید آن است که عامل فراخواندن حضرت رضا (ع) به خراسان عاملی سیاسی بوده است و مأمون می ترسیده که کثرت شیعیان در کوفه و قم سبب شود که آن حضرت را به خلافت بردارند و رشته کار بکلی از دست مأمون خارج شود.

شرایط پذیرش ولایتعهدی از سوی امام رضا (ع)

امام رضا (ع) پس از نیشاپور به طوس و از آنجا به سرخس و سپس به مرو که اقامتگاه مأمون بود رفت. به روایت عیون اخبار الرضا مأمون نخست به آن حضرت پیشنهاد کرد که خود خلافت را قبول کند و چون آن حضرت امتناع کرد و در این باب صحبتهای زیادی میان ایشان رد و بدل شد و سرانجام پس از دو ماه اصرار و امتناع ناچار ولایتعهدی را پذیرفت به این شرط که از امر و نهی و حکم و قضا دور باشد و چیزی را تغییر ندهد.

علت مقاومت امام این بود که اوضاع را پیش بینی می کرد و بر او مسلم بود رجال دولت که عادت به لاابالی گری و درازدستی عهد هارون الرشید کرده اند زیر بار حق نخواهند رفت و او قادر به انجام قوانین الهی نخواهد بود.

مأمون پس از آنکه آن حضرت ولایتعهدی را پذیرفت امر کرد تا لباس سیاه که شعار عباسیان بود ترک شود و در باریان و فرماندهان و سپاهیان و بنی هاشم همه لباس سبز که شعار علویان بود بپوشند. خود نیز جامه سبز پوشید و نام امام را زینت بخش درهم و دینار کرد و مقرر داشت که در همه بلاد اسلام بر منابر خطبه به نام امام خوانده شود و این به روایت طبری روز سه شنبه دوم رمضان سال 201 قمری بود.

شهادت:

استقبال گرم مردم نیشابور از امام  سبب می شود که مأمون به حبس امام در سرخس دستور دهد. تا شاید از این طریق تماس امام با مردم را غیرممکن سازد. سرخس آخرین شهر پیش از مرو و یا مقصد حرکت است امام رضا (ع) در شهر مرو با وجود سلطه آشکار مامون مورد استقبال مردم واهالی آن شهر قرار می گیرند، و در همین شهر است که به ناچار ولایتعهدی مامون را پذیرفته و به زهرکین خاندان سیاه جامه و سیاه دل بنی عباس به شهادت می رسند.