خبرگزاري مهر - پس از انجام مذاكرات متوالي در نشستهاي مختلف آژانس بين المللي انرژي اتمي در خصوص مسائل هسته اي ايران و صدور قطعنامه عليه فعاليتهاي صلح آميز آن و با توجه به تعهدات كشورهاي سه گانه اروپايي بنظر ميرسد اين كشورها به وعده هاي خود پاي بندي جدي ندارند به همين جهت اتخاذ رويكرد جديد نسبت به ادامه همكاري باآژانس بايد براساس بيانيه تهران صورت پذيرد.

دور جديد نشستهاي شوراي حكام آژانس بين المللي انرژي اتمي با محور قراردادن فعاليتهاي هسته اي ايران و ليبي تحت فشار كشورهاي غربي بويژه ايالات متحده ، كانادا و برخي كشورهاي  اروپايي مي تواند صحنه بديعي از تعاملات جهان غرب در برخورد با مسائل ديگر كشورها بويژه كشورهاي مستقل باشد كه نشان دهد آنها در برخورد خود با كشورهاي ديگر از چه منطقي بهره گيري مي كنند .

دور جديد فعاليت آژانس در حالي شكل گرفت كه از مدتها قبل طراحي صحنه آن توسط برخي كشورها صاحب نفوذ انجام گرفته و زمينه ها و شرايط لازم براي طرح مباحث جديد جهت فشار عليه فعاليت صلح آميز هسته اي ايران با اهداف و ابزارهاي مختلف ولي با بازيگري و نقش آفريني متنوع اعضاي آن به پيش برود به گونه اي كه كشورهاي اروپايي و برخي از كشورهاي علاقمند به دخالت در پرونده هسته اي ايران بتوانند با خواسته ها و تقاضاهاي پنهان و آشكارخود به تيره شدن فضاي همكاري ايران با آژانس افزوده و در نهايت شرايط براي امتياز گيري جديد عليه ايران با ژست ها و رويكردهاي نويني آغاز گردد كه اهم فعاليتهاي زمينه ساز چينن حركتي عبارتند از:

1- ايجاد جنجال تبليغاتي و بزرگ نمايي فعاليتهاي صلح آميز هسته اي ايران
2- درج اخبار حساسيت برانگيز و جعلي با هدف افزايش نگراينها و مشغول كردن اذهان عمومي به پروژه هسته اي ايران
3- همسان خواندن فعاليت هسته اي ايران و ليبي براي فشاررواني و همراهي ايران در آينده
4- طرح موضوع ضرب الاجل يك هفته اي عليه ايران براي ارايه تمامي اطلاعات هسته اي با فشار واشنگتن
5- تحت فشار قراردادن دبيركل آژانس براي اعلام مواضع تند عليه ايران در سخنرانيها اعلام ديدگاهها و گفتگوهاي خبري
6- سياست ابهام آفريني و تزريق رعب و وحشت به افكارعمومي جهاني توسط دستگاههاي تبليغاتي و رسانه اي
7- اعلام هماهنگ سياست "همكاري بعنوان بهترين راه" با هدف كنترل و تداوم فشار عليه ايران
8- مسوليت صحنه گرداني مسائل هسته اي ايران به كشورهاي اروپايي با هدف القاي تفكر نقش نداشتن آمريكا در اين پرونده و غير سياسي نشان دادن آن
9- برگزاري جلسات متوالي، شكل دهي گروههاي كاري ولابيهاي حاشيه اي براي پيشبرد اهداف و مقاصد سياسي مغرضانه عليه ايران و شكل دهي فضاي نشست شوراي حكام در جهت مقاصد خود
10-عدم انعطاف در قبول خواسته هاي كشورهاي غير متعهد، چين ، روسيه ، كشورهاي گروه 77 و عدم تمكين به دادن نقش به آنها در ارايه خواسته هاي واقعي خود دردفاع از همكاري ايران باآژانس

بنطر مي رسد در چنين شرايطي كه فضاي حاكم بر جلسات شوراي حكام  و نشستهاي گروههاي كاري آن و گفتگوهاي حاشيه اي مربوطه با فشارهاي آمريكا و برخي كشورهاي ديگر  به سوي رفتار  ناعادلانه ، بهره گيري از اهرمهاي غيرمنطقي و مغرضانه و جايگزين كردن بازيهاي سياسي به جاي موازين  حقوقي و قانوني به پيش مي رود در اين زمينه كشور هاي اروپايي بويژه سه كشور انگليس ، آلمان و فرانسه كه طرف مذاكرات تهران بوده اند، درصدد نقش آفريني جدي و حق مدارنه نيستند و از سوي ديگر در بسياري از مواضع و مانورهاي سياسي خود از عبارات دو پهلو و احتياط آميز و حتي عليه ايران استفاده مي كنند، بر كليه مراكز تصميم گيري و مقامات مسئول است تا با درك شرايط نوين و باز خواني پرونده هسته اي كشورمان و دقت نظر در رفتار سه كشور فوق بر خلاف ما ههاي گذشته روند جديدي را طراحي و ضمن ابلاغ به كشورهاي اروپايي و ديگر كشورها ، آنها را به پاي بندي تعهدات خود در زمينه مسائل هسته اي ايران براساس بيانيه 21 اكتبر فراخواندند و نسبت به عواقب احتمالي اين روند آگاه سازند ، روندي كه مي تواند به نتايج ناخواسته و غير قابل پيش بيني بيانجامد چرا كه عليرغم وعده هاي پياپي و ژستهاي دوستانه آنها در نشست تهران و ديدارهاي ديپلماتيك بعمل آمده اكنون اثر مهم و چشم گيري در رفتار آنها بر اساس وعده هاي ابراز شده نمي توان يافت. روند موجود بر عوامل ذيل تاكيد دارد:

1- برگزاري جلسات پي در پي و اعلام مواضع كشورهاي مخالف فعاليت هسته اي ايران ترفندي براي مقصر جلوه دادن ايران و ارايه اطلاعات غلط و گمراه كننده مي باشد.
2- نقش آفريني خنثي كشورهاي اروپايي طرف مذاكره ايران به فشار بيشتر عليه ايران و طرح تعهدات بيشتر مي انجامد.
3- در صورت ادامه يافتن فضاي فعلي جلسات شوراي حكام بنظر مي رسد ايران در آينده مي بايست همكاريهاي بدون قيد و شرطي براي بازرسيها داشته و فراتر از مقررات آژانس پاي بندي نشان دهد.
4-صدور قطعنامه شديداللحن عليه ايران با توجه به سطح بالاي همكاري ايران با آژانس نشان مي دهد كه كشورهاي مذكور درصدد حل منطقي فعاليتهاي هسته اي از طريق مراجع قانوني و روال طبيعي آن نبوده و در مواقع مختلف تحت تاثير فشارها قرار مي گيرند.
5- همگامي كشورهاي انگليس، آلمان و فرانسه با آمريكا در صدور قطعنامه پيشنهادي و عدم توانايي آنها در كاهش فشارها نشان از عدم توانايي جبهه اروپايي در برابر آمريكا دارد
6- در صورت باز ماندن پرونده هسته اي ايران اين موضوع مي تواند به تداوم حملات و فشارها عليه فعاليتهاي صلح آميزهسته اي بيانجامد و در آينده نيز امكان دسترسي به فناوري و تكنولوژي معمول را غيرممكن سازد چرا كه مفتوح ماندن پرونده با انگيزه هاي سياسي به انحراف آن مي انجامد
7- گزارش منفي نگرانه البرادعي درخصوص مسائل هسته اي ايران و پيامد اين گزارش كه به بهانه جويي و تداوم خصومتهاي  آمريكا عليه ايران انجاميده ، نشانگر بي تفاوتي كشورهاي سه گانه اروپايي در اعمال نظر صريح مي باشد
8- تلاشهاي غير سازنده و فشار سياسي آمريكا بر آژانس در پيمودن خط مشي مورد نظر آمريكا درباره مسائل هسته اي ايران بنظر مي رسد با هدف جلوگيري از تكرار شكست ديپلماسي آمريكا درخصوص عراق باشد كه به واكنش منفي مجامع جهاني در همكاري با ايالات متحده انجاميده است و اين سياست نابخردانه تا آنجا جلو رفت كه با مخالفت كشورهاي مهم اروپايي نيز همراه گرديد ولي بنظرمي رسد كشورهاي مخالف جنگ آمريكا با عراق تجربه تلخ آن روزها را به فراموشي سپرده اند و امروز با برخورد ملايم و تساهل آميز خود زمينه تخاصم و برخورد ديگري را با عدم وفاداري به تعهدات خويش فراهم مي سازند.

آنچه تاكنون مسلم گشته است اينكه كشورهاي اروپايي مورد مذاكره با تهران در 21 اكتبر به ايفاي نقشي پرداخته اند كه قبلا برايشان  درمعاملات سياسي بينابيني جهان غرب طراحي شده بود و آنها به اطلاعات و مواردي دست يافته اند كه در مذاكرات و رايزينهاي معمول سياسي هميشه دست بالا داشته و در شرايط مختلف ايران را راضي يا مجبور به انجام اقداماتي خود خواسته مي نمايند چرا كه تداوم روز افزون همكاريهاي متنوع ايران با آژانس تاكنون آنها را به نقطه اطمينان از فعاليت صلح آميز هسته اي نرسانيده و آنها هر روز به خواسته ها و تقاضاهاي جديدي اشاره مي كنند كه منبع اين فزوني خواهي تاكنون به صراحت براي اهل فن مشخص نگرديده است.

عدم پاي بندي آشكار سه كشور اروپايي به تعهدات خود در جريان نشست فعلي شوراي حكام، تداوم همكاري گسترده  ايران با آژانس حتي فراتر از موارد مصرح در مقررات آژانس، گذشت بيشتر از پنج ماه از بيانيه تهران وعدم ملاحظه هيچ اقدام عملي از سوي سه كشور اروپايي، تاكيد بر اقدام هماهنگ اروپا با آمريكا در برخورد با مسائل هسته اي ايران و بهره گيري ايالات متحده از اهرمهاي اروپايي براي تشديد فشار عليه ايران  و مرحله جديد فروني خواهي و امتياز طلبي اروپاييها از ايران در قبال مواضع آمريكا همگي نشان از يك واقعيت ملموس دارد و آن اينكه  اروپايي ها درنشست تهران به مواردي دست يافته اند و يا طرف مذاكره خود را در موقعيتي قرار داده اند كه توانسته اند امتيازاتي فراتر از آنچه تاكنون منتشر گرديده را نصيب خود سازند.

سخن آخر اينكه پرونده هسته اي ايران در فضاي فعلي بدون كمترين توجه به اصول اخلاقي و رعايت موازين وجداني به سوي تجربيات تلخي مي رود كه گردانندگان صحنه اصلي  آن قبلا آن را درخاورميانه آزموده اند ولي بدليل ناكامي در نتيجه گيري مطلوب اينك در حال بازخواني پرونده  قبلي و جبران نواقص ودقت نظر در ثمر بخشي آن مي باشند.

به همين جهت دراين شرايط جمهوري اسلامي ايران مي تواند با تاكيد بر توافقات نشست 21اكتبر با سه كشور اروپايي و اعلام موارد تعهدات دو طرف افكارعمومي را به ياري طلبيده و حداقل از افكار عمومي داخلي براي انجام واكنش مناسب عليه فشار خارجي بهره گيري نمايد چرا در نهايت  حمايت ملت از اقدامات منافع ملي نگرانه و حفظ عزت و اقتدار به شكوفايي بهتر نظام و حل بحرانها مي انجامد ولي اين اقدام نبايد با گذشت زمان و از دست دادن فرصت به هدر رود.