به گزارش خبرنگار مهر، فیلم افسانهای تخیلی گیلیام با حضور ستارگانی چون مت دیمن، مونیکا بلوچی و هیث لجر که کمتر سابقه بازی در این گونه فیلمها را دارند، میتواند مورد توجهی خاص قرار بگیرد در عین حالیکه فیلم "برادران گریم" به شدت مدیون بازسازی و الهام از افسانههای کهن و رسیدن به روایتی جدید از آنهاست.
گیلیام هر چند تجربه ساخت آثاری از این گونه سینمایی را در پرونده دارد ولی رویکرد او در قرار دادن بازیگرانی تازه در فضا و حال و هوای خاص افسانههای تخیلی، میتواند گامی بلند برای خروج از قالبهای از پیش تعیین شده و محدود کننده تلقی شود. البته این رویکرد میتواند ویژگی آزمون و خطای تجربه گرایی را برای فیلمساز حفظ کند.
فیلم "برادران گریم" بر بستر مقطع تاریخی واقعی که شناسنامهدار است؛ یعنی سالهای اشغال آلمان توسط فرانسه در دوران ناپلئون بناپارت (1796)، در عین وامداری به رئالیسم گام در مسیر تخیل پردازی و بازخوانی افسانههای کهن میگذارد تا به تعریفی جدید در این گونه سینمایی و فیلمی با حال و هوای تازه منجر شود.
فیلم داستان دو برادر شیاد و حقه باز (دیمن و لجر) است که ادعای ارتباط با غیب را دارند ولی در ادامه این ادعا کار دستشان میدهد و آنها را در بطن یک ماجرای عجیب قرار میدهد که باید از قدرت نداشته خود استفاده کنند. دیمن و لجر با قرار گرفتن در این دو نقش، ترکیبی غریب و تازه از رابطه آشنای برادر مغز متفکر و کوته فکر می سازند که به مثابه نمادهای عقل و عمل مکمل هم شده و در عین حال بار طنزی ظریف را وارد کلیت کار میکنند.
شرایط نابسامان عمومی و سفر آنها در روستاها، این امکان را ایجاد میکند که از فضای موجود به نفع خود استفاده کرده و با عوامفریبی وجهه دروغین خود را حفظ کنند. اما از آنجا که در الگوهای این چنینی معمولاً افراد شیاد اعتقادی به آنچه ادعای آن را میکنند ندارند، نقطه صعود و اوج جایی است که آنها مجبور به مواجهه با چیزی میشوند که اعتقادی به آن ندارند؛ یعنی ادعای ارتباط با غیب.
در این موقعیت تناقض ایجاد شده، موقعیتهایی تازه را برای قهرمانان و حرکتی ظریف را بین باور و اعتقاد آنها رقم میزند. به این ترتیب طی روندی نمادین آنچه بیش از رویه ماجراها و اتفاقات عجیب و غریب فیلم اهمیت پیدا میکند، شناختی است که شخصیتها در مواجهه با خود به آن میرسند.
گیلیام برای بطئی کردن این مواجهه درونی همانطور که اشاره شد، بستری را ترتیب میدهد که بر آن تسلط دارد و بر وجوه مختلف آشناست. از چگونگی در هم آمیزی افسانههای کهن تا استفاده از جلوه های ویژه و در نهایت تلفیق وجه رئال و تخیلی برای رسیدن به پایانی که به نظر میآید بیش از هر چیز سیر درونی آدمها را در نظر دارد.
از همین روست که ترکیبی از قصههای افسانهای به کمک میآیند تا ناپدید شدن یازده دختر از روستا ارتباطی مستقیم با احیاء ملکهای پیدا کند که جادوی عمر جاویدان را دارد بدون آنکه جادوی جوان ماندن را داشته باشد. رسیدن برادران گریم به این روستا درست در بزنگاهی است که دوازدهمین دختر هم ناپدید میشود و حالا آنها باید با کشف این رابطه و باطل کردن جادوی ملکه و همکارانش، ادعای خود را به اثبات برسانند.
در این مسیر جلوههای ویژه به گونهای موثر واقع میشوند تا فضای افسانهای و تخیلی فیلم در عین حفظ فاصله با واقعیت بیرون، در دنیای فیلم باورپذیر جلوه کند و مخاطب با دنیا، روابط و مناسبات دور از ذهن داخل فیلم ارتباط برقرار کند. این وجه علاوه بر اهمیت در چگونگی خلق و طراحی، وابستگی خاص به شیوه اجرا هم دارد که این وجه هم مورد توجهی خاص قرار گرفته است.
فیلم بخصوص با ترسیم تلاشهای دو برادر در همان دو جایگاه عقل و عمل که در تلاشهای آنها برای رسیدن به قلعه ملکه نیز نمود پیدا میکند، به تدریج حلقه شرایط را برای آنها تنگتر میکند. در این میان شکلگیری یک رابطه عاطفی دوگانه میان آنها و دختری جوان که خواهرش دوازدهمین قربانی است (بلوچی)، روابط و چینش موقعیتها را وارد سطحی جدید میکند.
این وجه بخصوص جایی کارکرد خاص خود را پیدا میکند که دختر جوان بدل میشود به آخرین قربانی برای جوان شدن ملکه. به این ترتیب تلاشهای برادران گریم از عرصه تناقض درونی و بیرونی به کشمکشی رقابت گونه میانجامد که تلاشی برای تغییر سطح روایت و موقعیت نمایشی چیده شده است.
فیلم در بخش پایانی با وارد کردن نیروهای نظامی برای چهره برداشتن از هویت واقعی دو برادر شیاد، به گونهای مخاطب را با توجه به همراهی با آنها در عرض مسیر، در جبهه برادران گریم قرار میدهد و پایانی را رقم میزند که قابل پیش بینی است بخصوص در فرار آنها از آتش و اثبات ادعاهایشان.
شرایط به گونهای طراحی شده که در فینال همه چیز سر جای خود قرار بگیرد و با توسل به وجه افسانه و ممکن شدن هر غیرممکن، همچنان حدفاصل بین دو قطب خیر و شر حفظ شود و مسیر طی شده از سوی این دو برادر به منزله آزمونی برای رفع اتهام از آنها و قرار گرفتنشان در جبهه خیر تلقی شود.
فیلم سینمایی "برادران گریم" به کارگردانی تری گیلیام یکشنبه 15 اردیبهشت ساعت 22 در قالب برنامه سینما پنج از شبکه تهران پخش شد. فیلم محصول مشترک انگلستان و جمهوری چک در سال 2005 بر مبنای فیلمنامه ارن کروگر است. مت دیمن، هیث لجر، لنا هدی، مونیکا بلوچی و پیتر استورما بازیگران و داریو ماریانلی آهنگساز فیلم است.
در خلاصه داستان "برادران گریم" آمده: آلمان سال 1796. کشور توسط نیروهای ناپلئون بناپارت اشغال شده است. ویلهلم و یاکوب گریم برادران حقهبازند که از این دهکده به آن یکی سفر میکنند و به هر جا میرسند نمایشهایی به راه میاندازند و ادعا میکنند با غیب در ارتباطند. این فیلم سال 2005 در جشنواره ونیز به نمایش درآمد.
تری گیلیام کارگردان 68 ساله فیلم سازنده آثاری چون "مانتی پایتن و جام مقدس"، "برزیل"، "سلطان ماهیگیر" و "12 میمون" است. او قصد ساخت فیلم "تخیلات دکتر پارناسوس" با بازی جانی دپ، کالین فارل و جود لاو را دارد.