به گزارش خبرگزاری مهر، در این نشست که توسط کانون ادبی فرهنگسرای سلامت برپا شد، مهرنوش قربانعلی، سپیده جدیری، مهری جعفری، سهیل غافل زاده، علی مسعودی نیا، حسین ایمانیان و شهریار خسروی به بررسی اشعار این کتاب پرداختند.
در ابتدای نشست محمدرضا احمدی - مدرس کانون ادبی فرهنگسرای سلامت - طی سخنان کوتاهی به معرفی میهمانان نشست پرداخت.
سپس مهرنوش قربانعلی - شاعر - گفت: اگر این فرض را محل مراجعه قرار دهیم که هر آنچه از لحاظ زیبایی شناختی نشانی از کمال دارد، صورت خودبسنده به خود می گیرد و گفته "باختین" را که صورتهای ساختاری عبارت اند از صورتهایی که ارزشهای اخلاقی و مادی انسان دارای زیبایی شناختی به خود می گیرد. در نظر داشته باشیم که بنا بر این نگرش صورتهای طبیعت به مثابه محیط این انسان و آنچه در عرصه زندگی شخصی و اجتماعی تاریخی خود به مشاهده آنها می پردازد همه دستاوردهایی خود بسنده اند و نشانی از فردیت دارند می توانیم در جستجوی این خودبسندگی و فردیت نقبی به "وقتی شبیه عجیب" بزنیم.
وی اضافه کرد: در کتاب سوم یعنی "شبیه فراموشی" بافت موسیقایی و ضرباهنگ مواج برخی از شعرها آن قدر درهم تنیده است که شگفتی آفرین می شود؛ چنان که انگار گاهی می توان این شعرها را به عنوان قطعه موسیقی نواخت. این موسیقی همانند صورتی ترکیبی یا ساختاری در شعرها وجود دارد که آرایشی از صوت که در حیطه تجربه دریافتنی، شنیدنی و شناختنی است را بازتاب می دهد.
در ادامه سپیده جدیری - شاعر و مترجم - با موضوع "بررسی نقش موسیقی و تصویر در شکل گیری اشعار این مجموعه" پرداخت و گفت: به نظر می رسد که اغلب شعرهای «وقتی شبیه عجیب» به عمد و نه از روی ناتوانی سراینده آنها، از بیانگری فاصله گرفته و به انتزاعی که بر آن نام «نت» و «تصویر» گذاشتم، رسیده اند. با این حال در این کتاب با شعری روبرو هستیم که توانسته فاصله میان انتزاع و بیانگری را کمرنگ کرده و در عین ارائه تصاویری انتزاعی نظیر «با چشم هایم طولانی» و «با کله سنگین تو» مفاهیم یأس، رسیدنِ چند باره به آخر خط و در عین حال دوباره و دوباره تلاش کردن را به خواننده انتقال دهد.
وی آشنایی زدایی از کارکرد ارکان جمله و قواعد دستوری، نظیر نقش فاعلی دادن به کلمه «سمت» در شعر «و قاچ می زند ایتالو شبی را از شب های زمستان» را از دیگر ویژگی های این کتاب دانست و ادامه داد: در بخش پایانی این شعر، شاعر با بالا و پایین نوشتن کلمات یک سطر و به هم ریختن ترتیب آنها، اصرار خود را بر این ویژگی نشان داده و در واقع اینجا نیز نوع دیگری از تصویر (نه زبانی، که کاملاً عینی) به تبدیل شدنِ شعری سرشار از تصاویر انتزاعی به شعری بیانگر کمک کرده است. هم چنین نسبی گرایی و عدم قطعیت از دیگر مولفه های شعری علیرضا بهنام به شمار می رود.
مهری جعفری دیگر سخنران نشست بود که در سخنان کوتاهی اشعار بهنام را با استفاده از ارجاعهای آن به رمانی از ایتالو کالوینو نقد کرد و آن را از نظر نشانه شناسی دارای اهمیت دانست.
سپس سهیل غافل زاده - منتقد - "وقتی شبیه عجیب" گفت: شعرهای کتاب بر پایه الگویی پراکنده غیر متمرکز و غیر محوری شکل گرفته اند. نقد این کتاب هم لاجرم به همین صورت خواهد بود.
غافل زاده با اشاره به شعر «به راست راست» از این مجموعه توضیح داد: در این شعر با کنار هم قرار گرفتن دو موقعیت در روابط سیاسی ایران با جهان خارج در دو مقطع تاریخی بازی معناداری شکل می گیرد که موضوعیت شناخت را حذف می کند.
علی مسعودی نیا دیگر منتقد این نشست نیز خاطرنشان کرد: "وقتی شبیه عجیب" به سیاق تازه مرسوم دفترهای شعر به سه کتاب مجزا تقسیم شده است. در کتاب اول « شب اسرافیل» به شعری مانیفیستیک برمی خوریم که مانند چندین شعر دیگر این مجموعه، منطق بیانی خود را بر اساس نگفتن بنا نهاده است. شاعر در این شعر المانها را به گونه ای می چیند که در نگاه نخست نقدی سیاسی و بومی را می توان از آن برداشت کرد. اما چه چیزی به سویه های تاویل پذیر این شعر وسعت می دهد؟ حذف، خساست و نگفتن.
وی افزود: شاعر مدام در حال حذف المان های معنارسان از سطرهای شعر است و با اشاراتی گاه و بیگاه می کوشد خواننده را صرفا در موقعیت مضمونی شعر قرار بدهد و راه استنباط را برای او باز بگذارد. بهنام کلیدهای معنایی متن اش را حذف می کند و حواشی جمله اصلی را در شعر اجرا می کند.
در ادامه حسین ایمانیان به مقایسه این مجموعه با آثار قبلی شاعر پرداخت و تصریح کرد: هر کدام از شعرهای این مجموعه دارای خصوصیات منحصر به فردی است و خوشبختانه برخلاف خیلی از کتابهای فله ای این روزها «مشت نمونه خروار» نیست؛ البته در دیدی جامعتر میشود آنها را به دو دسته مجزا تقسیم کرد اما شعرهای همان دو دسته هم، از فضا و موارد ارجاعی شان گرفته تا عناصر شکلی و موسیقیایی، با یکدیگر متفاوت اند.
آخرین سخنران نشست شهریار خسروی بود که به بررسی جایگاه شعر بهنام در ادبیات امروز پرداخت و در بخشی از سخنانش گفت: مؤلفه های مجموعه بهنام دو دسته اند: یک سری مؤلفه های عمومی شعرهای دوره ما مانند عبور از روایتهای کلان، به تعویق انداختن معنا، ساختارزدایی، گریز از روایت خطی، به هم ریختن دالهای زبان به نفع معانی متکثر، بازیهای زبانی و دیگر وجوه که عموماً می توانند تحت تاثیر گفتمانی تلقی شوند که به رضا براهنی و کمتر علی باباچاهی و کمترتر به امثال فلاح و عبدالرضایی و خواجات و... منسوبش می کنند. بخش دیگر مولفه هایی هستند که مربوط به مجموعه بهنام و حاصل تاکیدهای خود اوست. مانند استفاده از وجوه تصویری زبان. این گفتمان که به عنوان گفتمان عمومی بخش بزرگی از شعر امروز شناخته می شود، به نوعی و در مواردی وامدار شعر حجم بوده است و لاجرم به علیرضا بهنام هم رسیده است.