به گزارش خبرگزاری مهر،"محمد علی مهتدی" و "حسن هانی زاده" کارشناسان مسائل خاورمیانه از ایران، "احمد محمد النمر" اندیشمند و تحلیلگر از عربستان سعودی و"ابوشریف" نماینده جنبش جهاد اسلامی در تهران در میزگردی به بررسی ابعاد مختلف اشغال سرزمین فلسطین در شصتمین سال آن که به روز "نکبت"(فاجعه اشغال)معروف است،پرداختند.
فلسطین قربانی متغیرات جهانی و توطئه غرب
"حسن هانی زاده" یکی از کارشناسان مسائل خاورمیانه درباره چگونگی تاسیس رژیم صهیونیستی اظهار داشت : فلسطین قربانی یکسری متغیرات جهانی بعد از جنگ جهانی اول است.اشغال فلسطین تنها به یک قرن و شصت سال باز نمی گردد. مسئله فلسطین به عنوان کانون جهان اسلام و منطقه ای که می تواند به عنوان محور جهان اسلام نقش مهمی داشته باشد.
هانی زاده افزود: در قرن 18 میلادی غربی ها تلاش کردند از گلوله آتشینی به نام یهودی ها خلاص شوند و حتی پیش از تاسیس رژیم صهیونیستی دنبال یک وطنی بودند که یهودی ها را در آن اسکان دهند. در این میان به جز فلسطین گزینه های دیگری همچون اتیوپی یا حتی نیویورک نیز مطرح شد.
وی خاطرنشان کرد: علاوه براین تاسیس کانال سوئز که اهمیت بسیار استراتژیک برای غربی ها داشت، بسیار مهم بود و به منطقه خاورمیانه بعد بین المللی داد،زیرا در گذشته ناوگانهای دریایی انگلیس و فرانسه برای حرکت از اقیانوس اطلس به سمت شرق هند باید 37 هزار مایل را طی می کردند، اما با افتتاح کانال سوئز این مسافت به 17 هزار مایل رسید.
این کارشناس مسائل خاورمیانه افزود: یکی از مسائل دیگر اینکه اولین چاه نفت در فلسطین افتتاح شد و در واقع بر خلاف آنچه که گفته می شود فلسطین بر دریایی از نفت قرار دارد، اما به دلایل فنی از آنجا نفت استخراج نمی شود، زیرا در این منطقه گاز وجود ندارد و استخراج نفت هزینه بالایی دارد.
مسئله دیگر اینکه قدرتهای تاثیرگذار آن زمان مثل انگلیس و فرانسه پس از جنگ جهانی اول درصدد بودند غنایم جنگ جهانی را به نوعی تقسیم کنند.سایکس-پیکو در سال 1916 که همان تقسیم خاورمیانه به دو قطب فرانسه و انگلیس بود را مطرح کردند.
هانی زاده تصریح کرد: تشکیل اتحاد جماهیر شوروی یا همان انقلاب اکتبر 1917 یکی دیگر از متغیرهای جهانی بود پس از جنگ جهانی اول بود که بر مسئله اشغال فلسطین تاثیرگذار بود. بنابراین همه عوامل فوق سبب شد غرب به دنبال قربانی بگردد و این قربانی، فلسطین بود.
این کارشناس مسائل خاورمیانه در ادامه سخنان خود گفت : پس از انتخاب قربانی، اسکان یهودی ها در فلسطین و دیگری اخراج فلسطینی ها از اراضی شان بود. به گونه ای که آژانس یهود با اجاره کشتی و گرفتن هزینه های آن از سازمانهای بین المللی، فلسطینی ها را از فلسطین خارج می کردند. بنابراین فلسطین قربانی یکسری توطئه های عربی، جهانی و حتی اسلامی شد.
وی معتقد است قضیه فلسطین باید در چارچوب حق مسلم فلسطینی حتی در تمام اراضی فلسطین (اراضی 1948 و 1967) تشکیل شود و نباید اصلا وجودی برای رژیم صهیونیستی وجود داشته باشد.
هانی زاده در بخش دیگرسخنان خود گفت : نظامهای عربی باید تاوان کارشکنی و سازشکاری خود را بدهند، زیرا استعمار در چارچوب تشکیل سازمانها و موسسات بین المللی و منطقه ای قصد دارد مبارزه و حرکت مردمی را از بین ببرد.
وی معتقد است سازمان کنفرانس اسلامی و اتحادیه عرب که تاکنون هیچ کاری برای قضیه فلسطین نکرده اند، ساخته دست استعمار هستند.
توطئه ای برای نابودی هویت اسلامی منطقه
"محمد علی مهتدی" دیگر کارشناس مسائل خاورمیانه نیز درباره نقش کشورهای بزرگ در تاسیس رژیم صهیونیستی گفت : همه ما می دانیم که هدف از تاسیس رژیم صهیونیستی، رهایی کشورهای اروپایی از یهودیان که نفرت بسیاری از دخالت آنها در اقتصاد اروپا وجود داشت عامل مهمی در تاسیس رژیم اشغالگر اسرائیل بود. از سوی دیگر انگلیس و فرانسه به دنبال ایجاد کانونی بودند تا مانع تشکیل یک رژیم سیاسی قوی بر اساس هویت اسلامی شوند. زیرا آنها از طریق فروپاشی امپراتوری عثمانی قصد داشتند هویت اسلامی منطقه را از بین ببرند و بنابراین بعد از فروپاشی امپراتوری عثمانی ما شاهد ظهور قومیتهایی همچون ایرانی، عربی و ترکی بودیم که همه این تلاشها با هدف از بین بردن هویت اسلامی و جلوگیری از پیدایش یک نظام اسلامی قوی در منطقه بود.
"احمد محمد النمر" اندیشمند سعودی نیز در این میزگرد با اشاره به سخن امام خمینی(ره) رهبر انقلاب اسلامی ایران مبنی بر اینکه اسرائیل غده سرطانی است؛ گفت : صهیونیسم و اشغال فلسطین تنها به مسئله جغرافیا مربوط نمی شود، بلکه این امر ریشه در فرهنگ انسان مسلمان دارد و اگر قدس قبله نخست مسلمانان محسوب می شود؛ پس قضیه فلسطین نیز باید در فرهنگ انسان مسلمان نیز وجود داشته باشد.
النمر افزود : پیروزی انقلاب اسلامی ایران تنها مقاومت لبنان فلسطین را افزایش نداد، بلکه مقاومت تمام کشورهای اسلامی را شدت بخشید.
مناقشه ای فراتر از سطح داخلی و منطقه ای
به گفته وی، فرهنگ انقلاب در اساس از مسئله فلسطین حمایت کرد. موضع انقلاب ایران در کنار موضع سازشکارانه برخی رهبران عرب همچون انور سادات، رژیمهای عربی را در تنگنای شدید قرار داد.
وی در بخش دیگر سخنان خود با اشاره به تصمیم اخیر کنگره آمریکا مبنی بر اینکه اسرائیل یک دولت یهودی است، گفت : اختلاف و درگیری بین صهیونیسم و فلسطین نیست، بلکه میان دو جریان غرب و صهیونیسم وجریان اسلامی است.
این اندیشمند سعودی در ادامه افزود: مواضع رسمی و مردمی اعراب را در دو گرایش باید بررسی کرد. گرایش نخست آن است که به طور عملی در افکار عمومی اعراب موجود است و این گرایش به طور آشکار در رسانه های گروهی مطرح نمی شود گرایش دوم مبتنی بر مواضع دولتی است که در برخی ابتکار عملهای صلح نمایان است. به گفته وی، بازدارندگی از ورود به روند صلح (با اسرائیل و امضای توافقنامه های صلح) تنها مختص جوامع غیر رسمی عربی نیست، بلکه سازمانهای رسمی عربی نیز اکنون مقاومت را درک می کنند.
وی افزود: الحمدالله اکنون در فلسطین تغییراتی ایجاد شده است و جنبش حماس نماینده دولت فلسطین است و این تنها یک موضع مردمی نیست و یک موضع رسمی به شمار می رود که در نتیجه برگزاری انتخابات دموکراتیک به وجود آمده است.
النمر همچنین در این رابطه به دولت لبنان -دولت پیش از وقوع درگیری و اختلاف میان گروههای آن- اشاره کرد و گفت: پیش از وقوع این درگیریها، مقاومت در دولت لبنان وجود داشت و دولت در بیانیه های خود از مقاومت حمایت می کرد.
هانی زاده نیز تصریح کرد: با وجود اختلافات شدید داخلی در فلسطین، اوضاع نابسامان جهان عرب و اسلام و حمایت گسترده آمریکا، غرب و برخی کشورهای عربی از رژیم صهیونیستی؛ این رژیم رو به زوال است، زیرا اساس تشکیل این رژیم بر اساس زور و خشونت و عقیده دیوید بن گوریون نخست وزیر اسرائیل مبنی بر اینکه قوای اسرائیل در ارتش قوی نهفته است، بود. اما ارتش این رژیم در جریان جنگ 33 روزه شاهد ضعفهایی بود.
عناصر ضعف و دلایل فروپاشی اسرائیل
وی خاطرنشان کرد: از سوی دیگر جامعه صهیونیستی و اسرائیلی دارای قوامی که مبتنی بر عقیده، زبان و فرهنگی باشد که بتواند استمرار داشته باشد نیست. سران صهیونیستی، یهودیان جهان را با این امید به فلسطین اشغالی مهاجرت داد که فلسطین، سرزمین شیر و عسل است، اما این افراد پس از ورود به فلسطین آرزوهای خود را بر باد رفته یافتند. به گونه ای که مهاجرت معکوس یهودیان آغاز شد و طی چهار سال گذشته به ویژه از سال 2003 به بعد 270 هزار یهودی، فلسطین را ترک کرده و به آمریکا و اروپا مهاجرت کردند و این برای اسرائیل که بزرگترین سازمان حامی یهودیان است فاجعه به شمار می رود.
هانی زاده تصریح کرد: اوضاع نابسامان اسرائیل و عملیات استشهادی مبارزان فلسطینی از دیگر دلایل فروپاشی رژیم صهیونیستی است.
وی با اشاره به اختلافات داخلی فلسطین گفت : این اختلافات یک خطر برای ملت فلسطین محسوب می شود و رهبری فلسطین باید بداند که حل قضیه فلسطین به دست سران عرب نیست و وحدت فلسطین مهمترین مانع برای استمرار رژیم صهیونیستی و توطئه های آن است.
مهتدی نیز درباره آزادی قدس و فروپاشی اسرائیل اظهار داشت : از منظردینی این اعتقاد وجود دارد که قدس با دستان آلوده آزاد نخواهد شد. صرفنظر از دیدگاه دینی، درباره فروپاشی اسرائیل می توان به عناصر داخلی و خارجی اشاره کرد.
درباره عناصر داخلی باید گفت که جامعه اسرائیل اکنون جامعه دهه 50 و 60 میلادی که صهیونیسم برای جوانان آن مهم باشد، نیست بلکه یک جامعه جدید است که زمین و عقیده صهیونیسم برای آن مهم نیست. این درباره ارتش رژیم صهیونیستی نیز صادق است به گونه ای که ارتش اسرائیل همچون گذشته برای عقاید صهیونیسم نمی جنگد. این ارتش اکنون و به ویژه پس از جنگ 33 روزه از ناحیه اعتقادی دچار خسارت شدیدی شد.
این کارشناس در ادامه گفت: ارتش اسرائیل اکنون آمادگی جنگ را ندارد به ویژه اینکه جنگهای اسرائیل در گذشته در خارج از فلسطین اشغالی بود اما در جریان جنگ 33 روزه این جنگ در داخل اراضی اشغالی 1948 اتفاق افتاد که همین مسئله سبب وحشت صهیونیستها و مهاجرت معکوس آنان شد.
وی تصریح کرد: جامعه اسرائیل در جریان جنگ 33 روزه، جنگ را لمس کرد و ما امروز می بینیم که ایهود باراک وزیر جنگ رژیم صهیونیستی در مصاحبه ای اعلام می کند که ارتش این رژیم جنگ را قبول نمی کند و جبهه داخلی همراه با جنگ نیست.
مهتدی درباره عناصر خارجی که عامل فروپاشی اسرائیل محسوب می شود نیز گفت : بیداری کشورهای اسلامی و بازگشت آنها به قرآن و حفظ هویت اسلامی از جمله این عوامل خارجی به شمار می روند.
به گفته وی، تلاشهای سید جمال الدین اسد آبادی برای بیداری اسلامی مردم در قرن گذشته و تشویق آنها به رهایی از استعمار و سپس وقوع انقلاب اسلامی ایران به مثابه زلزله ای بود که معادلات بین المللی و منطقه ای را تغییر داد.
مهتدی افزود: مقاومت و بیداری اسلامی کنونی در منطقه توانسته است نقاط ضعف و دشمن را شناسایی کند و به همین دلیل است که ما می بینیم دشمن برای مقابله با این مقاومت و از بین بردن نیروهای آن شبانه روز در حال برنامه ریزی است.
به گفته وی، این عوامل(خارجی و داخلی) در کنار یکدیگر می تواند مرحله آینده را که همان نابودی اسرائیل است را فراهم کند.
این کارشناس خاورمیانه با اشاره به پایگاههای نظامی آمریکا در منطقه از جمله در بحرین، قطر، ترکیه و اشغال منطقه توسط نظامیان خود گفت: آمریکا قصد دارد با حضور نظامی خود در منطقه، ملتهای منطقه را تسلیم خود کند و ثروتهای آنها را به یغما ببرد، اما ما در این مرحله شاهد مقاومت در فلسطین، لبنان و ایران هستیم و نظرسنجیها نشان می دهد که نمادهای مقاومت در ملتهای منطقه همچون محمود احمدی نژاد، سید حسن نصرالله، بشار اسد و خالد مشعل و ... افزایش یافته است.
وی در عین حال گفت : هر زمان که پایداری و صلابت مقاومت افزایش یافته است، سازمانهایی وجود دارند که احساس عدم مشروعیت می کنند و بنابراین به آغوش آمریکا پناه می برند.
به گفته این کارشناس، در حال حاضر چالشهایی وجود دارد که در راس آنها برانگیختن اختلافات طایفه ای و مذهبی و قومی است که از سوی دشمنان صورت می گیرد. به گونه ای که می بینیم مفتی لبنان تحت تاثیر دلارهای سعد الحریری رئیس فراکسیون المستقبل، حزب الله لبنان را به نقض حاکمیت لبنان متهم می کند.
وی در این رابطه گفت: این درگیری درگیری سیاسی است و به مذهب ارتباطی ندارد. چرا که ما در غرب بیروت که سنی ها در آن ساکن هستند؛ رهبرانی همچون سلیم الحص وجود دارند که از مقاومت حمایت می کنند.
وی با اعلام این مطالب، برانگیختن اختلافات میان مسلمانان را بزرگترین چالش جهان اسلام دانست.
بیهوده بودن مذاکرات سازش
ابوشریف نماینده جنبش جهاد اسلامی فلسطین نیز با اشاره به اقدامات رژیم صهیونیستی همچون توسعه شهرکها و ... اظهار داشت : مذاکرات صلح میان فلسطین و اسرائیل هیچ پیشرفتی نداشته است.
وی درباره آتش بس نیز گفت : جنبش جهاد اسلامی همچون دیگر گروههای فلسطینی، آتش بس را پذیرفته است، اما این آتش بس باید همزمان در تمام اراضی فلسطین یعنی کرانه باختری و نوارغزه برقرار شود و این دو مناطق نباید از یکیدگر دور شوند.
ابوشریف در ادامه افزود : آتش بس با اسرائیل موقتی است و چندان به طول نخواهد انجامید، چرا که همچون گذشته اسرائیل آن را نقض می کند و به اقدامات تجازکارانه اش ادامه می دهد.
نماینده جنبش جهاد اسلامی با اشاره به بحران داخلی اسرائیل گفت : هر چند که مقاومت در ابزارهای ابتدایی در اختیار دارد، اما اسرائیل در حالت هیستریک به سر می برد.
وی با تاکید بر گفته های محمد حسن الهیکل مبنی بر اینکه اسرائیل در حال زوال است، خاطر نشان کرد : اسرائیل در جایی قرار دارد که از سوی کشورهای عربی و اسلامی احاطه شده است و بنابراین همواره احساس خطر می کند.
ابوشریف با بیان اینکه بحرانهای داخلی اسرائیل، از بین بردن این رژیم را تسریع می بخشد؛ گفت : جامعه اسرائیل در مقابل جامعه لبنان و فلسطین جامعه ای ضعیف است و پایداری و مقاومتی که در این کشورها است در جامعه اسرائیل وجود ندارد.
وی تاکید کرد که جبهه داخلی اسرائیل در جنگها بسیار ضعیف است و فروپاشی آن هر لحظه امکانپذیر است.
مهتدی نیز درباره اینکه آیا ممکن است در شصتمین سال اشغال فلسطین،رژیم صهیونیستی شصت سال دیگر هم باقی بماند؟ خاطر نشان کرد: امکان ندارد رژیم صهیونیستی 60 سال دیگر بتواند دوام داشته باشد. این رژیم رو به زوال است و وحدت ملتهای مسلمان، مقاومت و استمرار آن روند نابودی اسرائیل را شدت خواهد بخشید.
عوامل تسریع بخشیدن به زوال اسرائیل
هانی زاده نیز با تایید سخنان مهتدی در این زمینه گفت : استمرار انتفاضه و مقاومت و نیز بحرانهای داخلی اسرائیل، روند نابودی رژیم غاصب صهیونیستی را شدت خواهد بخشید.
مهتدی درباره این پرسش که مسلمانان چگونه می توانند به ایجاد وحدت میان گروههای فلسطینی کمک کنند؟ گفت : ملت فلسطین، ملتی متحد است و خواهان آزادی سرزمین خود است، زیرا آنها با یاس و ناامیدی از راه حلهای سازشکارانه و مذاکرات و طرحهای آمریکایی اسرائیلی، اطمینان یافته اند تنها راه برای بازپس گیری حقوق غصب شده آنها، مقاومت است و تنها یک عده بسیار اندک که از 50 نفر بیشتر نمی شوند؛ راههای سازشکارانه را در پیش گرفته اند و به مذاکرات بیهوده دل بسته اند.
وی در ادامه افزود : این افراد که در راس آنها ابومازن، صائب عریقات و احمد قریع هستند، تمام پلهای پشت سر خود را خراب کرده و هیچ گزینه ای جز سازش و تسلیم در برابر شروط اسرائیل و آمریکا ندارند، اگر این افراد اندک را کنار بگذاریم، همه فلسطینی ها خواهان ادامه مقاومت و تسلیم نشدن در برابر طرحهای خطرناک علیه فلسطین هستند.
مهتدی افزود: ابومازن به خوبی می داند که اگر قرار بود چیزی از طریق مذاکرات عاید ملت فلسطین شود و اسرائیل هم خواهان صلح واقعی و عادلانه بود با عرفات که نماد قدرت معنوی فلسطینی ها بود با محبوبیتی که به مراتب بسیار بیشتر از وی است، به این کار دست می زد.
وی در پایان گفت: ابومازن نمی تواند بیش از آنچه برای او تعیین شده است، چیزی از آمریکا و اسرائیل درخواست کند.