خبرگزاری مهر - گروه بین الملل : آوارگان در تاریخ سیاسی فلسطین از اهمیت بسیار بالایی برخوردارند به گونه ای که همواره در مذاکرات سیاسی یکی از عوامل سیاسی چالش زا برای تداوم گفتگوها تلقی می شوند؛ حق بازگشت آوارگان فلسطینی همچنان با مخالفت رژیم صهیونیستی روبرو است.

گروههای آوارگان:

سازمان بدیل، آوارگان فلسطینی را به پنج دسته تقسیم می کند:

1- آوارگان جنگ سال 1948 به عنوان اصلی ترین گروه آوارگان که شماری از آنها توسط آژانس "آنروا"(آژانس کمک رسانی و امداد سازمان ملل متحد در امور آوارگان ) ثبت نام شده و برخی دیگر از سوی این نهاد ثبت نام نشده اند.

2- آوارگان ناشی از جنگ 1967

3- آوارگانی که جز دو دسته فوق نیستند و خارج از اراضی اشغالی فلسطین در سال 1967 به سر می برند و به دلیل ترس و اعمال زور نمی توانند یا نمی خواهند اقامت خود را در کشور دیگر لغو کنند و به فلسطین بازگردند.

4- آوارگانی که در داخل اراضی فلسطینی اشغال شده در سال 1948 به سر می برند و به کوچ داده شدگان ساکن فلسطین اشغالی معروف هستند.

5- کوچ داده شدگان ساکن اراضی فلسطینی 1967

شمار آوارگان:

بسیاری از آوارگان در دفاتر آژانس آنروا ثبت نام نشده اند و نمی توان آمار دقیقی از آنها به دست آورد. بر اساس آمارگیری انجام شده در سال 2005، شمار آوارگان فلسطینی بالغ بر هفت میلیون و 200 هزار نفر بود که این رقم معادل 74 درصد کل جمعیت فلسطین در سرتاسر جهان یعنی 9 میلیون و 700 هزار نفر است.

از این تعداد آواره فلسطینی، رقمی بیش از چهار میلیون و 300 هزار آواره فلسطینی از سوی آژانس بین المللی آنروا ثبت نام شده اند.

در پی وقایع سال 1948، 65 درصد آوارگان فلسطینی ساکن اراضی فلسطینی کرانه باختری و نوارغزه یعنی 22 درصد مساحت فلسطین تاریخی بوده و 35 درصد دیر نیز به کشورهای عربی و خارجی پناه بردند. بیشتر کوچ داده شدگان ساکن فلسطین اشغالی مناطق شمالی اراضی 1948(الجلیل) را برای سکونت انتخاب کردند.

در جریان اشغال فلسطین از سوی رژیم صهیونیستی، اهالی 531 روستا و شهر فلسطینی منازل خود را ترک کردند. سران رژیم صهیونیستی ادعا می کنند که این فلسطینی ها با اختیار خود خانه هایشان را ترک کردند. جدولهای زیر که از سوی سازمان بدیل تدوین شده است، ادعای مذکور اسرائیل را رد می کند.

منطقه تعداد روستا و شهرهای پاکسازی شده تعداد آوارگان در سال 1948
بئر السبع 88 90،507
بیسان 31 19،602
جنین 6 4،005
حیفا 59 121،196
الخلیل 16 22،991
الرمله 64 97،405
صفد 78 52،248
طبریه 26 28،872
طولکرم 18 11،032
عکا 30 47،038
غزه 46 79،947
القدس 39 97،950
الناصره 5 8،746
یافا 25 123،227
مجموع 531 804،766

  

علت مهاجرت آوارگان فلسطینی تعداد روستا
اجبار عناصر یهودی 122

تهاجم نظامی یهودیان

270
نگرانی از هجوم یهودیان 38
تاثیر سقوط یکی از شهرهای نزدیک 49
تاثیر ناشی از جنگ روانی 12
مهاجرت اختیاری 6
نامعلوم 34
مجموع 531

آمار فوق نشان می دهد که اخراج فلسطینی ها از اراضی خود بزرگترین و مهمترین عملیات پاکسازی نژادی برنامه ریزی شده در تاریخ معاصر به شمار می رود.

در جریان جنگ سال 1967 نیز 95 درصد آوارگانی که از کرانه باختری و نوارغزه آواره شده بودند به اردن پناه بردند.
بر اساس آخرین آمارها(2005)، تعداد آوارگان فلسطینی ثبت نام شده از سوی آنروا در لبنان 404 هزار نفر، در سوریه432 هزار نفر، در اردن یک میلیون و 700 هزار نفر، در عراق 30 هزار نفر، در غزه 852 هزار و 657 نفر و در کرانه باختری 675 هزار و 997 نفر است.

وضعیت آوارگان در اردن به مراتب بهتر از سایر کشورهای میزبان است،زیرا فلسطینی ها در اردن به عنوان تبعه آن کشور از حقوق کامل اجتماعی و سیاسی به عنوان اتباع اردن برخوردارند، زیرا اغلب فلسطینیان ساکن اردن به تابعیت این کشور درآمده اند.

جامعه آوارگان فلسطینی در سوریه را نیز می توان جامعه بسیار جوان به شمار آورد، زیرا تعداد جمعیت کودکان آن از بقیه سطوح آن بیشتر است به گونه ای که 43/2 درصد از جمعیت آوارگان در سال 2005 را افراد زیر 15 سال تشکیل می دادند که دلیل آن بالا بودن میزان زاد و ولد در میان آوارگان است.

در این میان وضعیت آوارگان در لبنان بسیار اسفناک است. آوارگان ساکن لبنان به موجب قوانین این کشور از حق تملک، ساخت و ساز و حتی بازسازی اماکن ویران شده در اردوگاهها محروم هستند. این آوارگان همچنین از انجام 70 شغل در این کشور محرومند و برای انجام هر شغلی باید از وزارت کار و امور اجتماعی لبنان مجوز کسب کنند. از سال 1992 تا سال 2000 از میان 50 هزار مجوز کاری صادر شده برای شهروندان خارجی مقیم لبنان، تنها 500 تای آن به آوارگان فلسطینی اختصاص داده شده است.

بنابر آمار آنروا، 60 درصد آوارگان فلسطینی زیر خط فقر قرار دارند و 36 درصد آنها نمی توانند به هیچ منبع درآمدی دست یابند.

تعریف کلی پناهنده و آواره فلسطینی:

به هر فلسطینی که به هر دلیل در سال 1948 یا بعد از آن از محل اقامت خود در فلسطین اخراج شده باشد و رژیم صهیونیستی نیز مانع از بازگشت وی به محل اقامت سابقش شود؛ آواره گفته می شود. تا زمانی که شخص آواره یا نسل پس از وی به سرزمین اصلی بازنگردد صفت آواره به او و خانواده اش صدق می کند و حتی در صورتی که این شخص در بخش اشغال شده فلسطین در سال 1948 ساکن باشد و تابعیت اسرائیلی نیز داشته باشد اما از ورود و بازگشت وی به روستا یا شهر اصلی اش جلوگیری شود؛ آواره تبعیدی محسوب می شود.

تعریف آواره در منشور ملی فلسطین:

آوارگان فلسطینی در ماده پنج منشور ملی فلسطین بدین شکل تعریف شده اند:

آوارگان فلسطینی، شهروندان عربی اند که به شکل عادی در سال 1947 در سرزمین فلسطین به سر می بردند و در حال حاضر از محل زندگی خود طرد شده اند. هر کودکی که از این تاریخ به بعد از والدین عرب فلسطینی چه در داخل فلسطین یا خارج آن متولد شود؛ فلسطینی به شمار می رود.

تعریف آواره از منظر سازمان آزادیبخش فلسطین(ساف):

طبق تعریف اداره امور پناهندگان سازمان آزادیبخش فلسطین(ساف)، آواره فلسطینی کسی است که در نوامبر 1947 یا پس از این تاریخ طبق قانون 24 ژوئن 1925 شهروند فلسطین و محل اقامت طبیعی وی در مناطقی از فلسطین بوده است و بعدها در فاصله 15 می 1948(تاسیس ر‍ژیم صهیونیستی) تا 20 ژوئن 1949 تحت سیطره این ر‍ژیم قرار گرفته و در نتیجه جنگ مجبور به ترک محل زندگی خود شده و به دلیل اقدامات اسرائیل دیگر نمی تواند به مکان اصلی خود بازگردد. تعریف آواره همچنین به کسی اطلاق می شود که در تاریخ 29 نوامبر 1946 یا پس از این تاریخ در خارج از محل زندگی خود به سر می برد و دیگر بر اثر جنگ یا اقدامات ر‍ژیم صهیونیستی نتوانست به مکان زندگی خود بازگردد؛ صرف نظر از اینکه ساکن یکی از روستاهای مرزی کرانه باختری بوده و زمینهای خود را از دست داده یا اینکه یکی از افراد قبایل صحرانشین یا شبه صحرا نشین بوده است. این تعریف درباره نسلهای بعد از این افراد و همسران آنها خواه زنده باشند یا مرده صدق می کند.

تعریف آواره از دیدگاه آژانس بین المللی امدادرسانی به آوارگان فلسطینی(آنروا):

تعریف آنروا از آواره کاملا جنبه اجرایی دارد نه سیاسی. از منظر این سازمان، آواره فلسطینی به کسی اطلاق می شود که محل زندگی عادی وی تا دو سال پیش از جنگ سال 1948 سرزمین فلسطین بوده و در نتیجه آن، خانه و کاشانه خود را از دست داده و در سال 1948 به یکی از مناطق و کشورهای تحت پوشش آنروا پناهنده شده باشد. این مناطق و کشورها عبارتند از: کرانه باختری، نوارغزه، سوریه، لبنان و اردن

اما بر اساس این تعریف گروهی از آوارگان کنار گذاشته می شوند که به شرح ذیل هستند:

1- آوارگانی که در حوزه کاری آنروا زندگی نمی کنند همچون آوارگان فلسطینی ساکن عراق، مصر، کشورهای حوزه خلیج فارس، آوارگان ساکن اراضی اشغالی 1948 و...

2- آوارگان غیر نیازمند که داخل اردوگاههای پناهندگان در مناطق حوزه کاری آنروا زندگی می کنند.

3- آوارگان موسوم به آوارگان در وطن همچون آوارگان داخل و خارج بیت المقدس و آوارگان روستاهای عمواش، بیت توبا و یالو.

4- کسانی که قبل از جنگ در خارج از وطن خود به سر می بردند و نیز کسانی که بعد از سال 1952 یعنی سالی که آنروا آن را سال پایانی پناهندگی ناشی از جنگ 1948 تعیین کرده و پناهنده شده اند و نیز آوارگان پس از جنگ 1967.

5- تبعیدیان و افراد فاقد اوراق هویت.

قطعنامه 194 مجمع عمومی سازمان ملل متحد:

این قطعنامه، اصلی ترین متن مورد استناد طرفداران حق بازگشت است. دلیل عمده این اهمیت نیز این است که قطعنامه مذکور صرفا درباره آوارگان فلسطینی بوده و ر‍ژیم صهیونیستی مشروط بر پذیرش این قطعنامه و نیز قطعنامه 181 سازمان ملل متحد به عضویت این سازمان در آمده است.

در اهمیت این قطعنامه همین بس که در فاصله سالهای 1948 تا سال 2000، 135 بار به تصویب جامعه بین الملل رسیده است.
بند 11 این قطعنامه شامل موارد زیر است:

1- وضع چارچوبی برای حل دائم قضیه آوارگان که در سال 1948 مهاجرت کرده اند. اصطلاح پناهندگان در این قطعنامه به تمامی آوارگان و صرفنظر از قومیت و دین آنها باز می گردد.

2- قطعنامه 194 بر 3 حق جداگانه آوارگان از جمله حق بازگشت، حق به دست آوردن مجدد دارایی ها و حق دریافت غرامت در برابر آسیبهای مادی و روانی وارد شده به آنان تاکید دارد.

قطعنامه مذکور همچنین صراحتا بر اصل اختیار آوارگان و بازگشت همراه با امنیت آنان تاکید می کند. در بند 3 این قطعنامه، اصل بازگشت همراه با امنیت آوارگان ذکر شده است.

همچنین بند 11 قطعنامه مذکور به دو نوع غرامت اشاره می کند: 1- پرداخت غرامت به کسانی که نمی خواهند به منازل خویش بازگردند. 2- پرداخت غرامت به خاطر آسیب های وارد شده به دارایی های منقول و غیر منقول آوارگان

بر اساس توافقنامه لاهه که در اکتبر 1907 به تصویب رسید؛ سلبف غارت، و مصادره دارایی های خاص و تخریب دارایی ها یا روستاها بدون نیاز مبرم نظامی ممنوع است.

همچنین قطعنامه 194 سازمان ملل شامل جدول زمانی برای بازگشت آوارگان است. بنابراین همانطور که مشاهده می شود، چارچوب زمانی و مکانی بازگشت آوارگان به صراحت در این قطعنامه ذکر شده است.

حق بازگشت در مجموعه قوانین مربوط شرایط جنگی:

الحاقیه توافقنامه لاهه مصوب سال 1907 درباره قوانین و اقدامات مجاز جنگ زمینی و معاهده ‍ژنو درباره غیر نظامیان مصوب 1949، هر دو بر حق بازگشت مهاجرین به خانه هایشان پس از توقف اقدامات تجاوزکارانه تاکید می کند. الحاقیه توافقنامه لاهه مصوب سال 1907 به اذعان تمام دولتها از جمله ر‍ژیم صهیونیستی، در سال 1939 به صورت عرف بین المللی درآمده است. ر‍ژیم صهیونیستی همچنین یکی از امضاکنندگان معاهده ژنو در سال 1949 بوده است.

بر اساس ماده 43 اساسنامه لاهه که بعدها در معاهدات ژنو و پروتکل های متعلق به آن وارد شد، اشغالگر جنگی باید وضعیت قانونی و اجتماعی منطقه تحت اشغال خود را تا زمان حصول یک راه حل نهایی برای پایان نزاع تا حداکثر ممکن حفظ کند و این بدین معنی است که اشغالگر باید به ساکنان منطقه مورد نظر اجازه دهد زندگی عادی خود را ادامه داده و تا حد ممکن در امور آنها دخالت نکند و این مسئله به طور منطقی نیازمند اجازه دادن به ساکنان محلی برای باقی ماندن دراین مسئله یا بازگشت به آن پس از توقف اقدامات تجاوزکارانه است.

کنوانسیون چهارم ژنو درباره حمایت از غیر نظامیان در جنگ نیز در 12 اوت 1949 در ماده 49 خود صراحتا تاکید می کند که انتقال اجباری فردی یا گروهی ممنوع است. علاوه براین تبعید اشخاص مورد حمایت ساکن اراضی اشغالی از خاک کشور اشغال شده به کشور یا محل دیگر، چه آن کشور یا محل دیگر اشغال شده باشد و چه اشغال نشده باشد، ممنوع است.

حق بازگشت در حقوق بشر:

قانون حقوق بشر بدون دخالت دولتها، حقوقی را بی واسطه و مستقیما به افراد تفویض می کند که حق بازگشت از جمله این حقوق است. دولتها باید هر حقی را که قانون حقوق بشر بین المللی به رسمیت شناخته است، به رسمیت بشناسد. اعلامیه جهانی حقوق بشر که توسط مجمع عمومی سازمان ملل متحد  یک روز قبل از تصویب قطعنامه 194 به تصویب رسید، اساس حق بازگشت در حقوق بشر را تشکیل می دهد.

ماده 13 بند 2 اعلامیه جهانی حقوق بشر، حق بازگشت را اینگونه تعریف می کند: هر فرد همانطور که حق دارد هر کشوری را از جمله کشور خود ترک کند، حق دارد به آن بازگردد. همچنین ماده12بند 4 منشور جهانی ویژه مربوط به حقوق شهروندی و سیاسی عنوان می کند که محروم کردن افراد از ورود به کشورشان با استفاده از زور ممنوع است. ر‍ژیم صهیونیستی این منشور را بدون وارد کردن هیچ ملاحظه ای امضا کرده است. در واقع می توان گفت ماده 12 بند 4 منشور جهانی حقوق بشر اساس اعطای حق بازگشت به هزاران آواره و مهاجر درگیریهای رواندا و گرجستان بوده است. همچنین ماده 2 بند یک این منشور جهانی، مداخله حکومتها در حقوق ذکر شده در آن را به دلیل رنگ پوست، زبان، قومیت، دین و تفکر سیاسی ممنوع قلمداد می کند. این در حالی است که قانون تابعیت ر‍ژیم صهیونیستی مصوب 1952 قانون بازگشت یهودیان مصوب 1950، از معیارهای رنگ، زبان، دین، قومیت و تفکر سیاسی برای اعطای تابعیت اسرائیلی استفاده می کند.

قطعنامه های سازمان ملل در مورد آوارگان فلسطینی:

قطعنامه شماره 394 مجمع عمومی مورخ 14 دسامبر 1950 که ضمن یادآوری قطعنامه 194 و ابراز نگرانی از بازنگشتن  آوارگان به سرزمینهایشان، راهکارهایی پیشنهاد شده است.

قطعنامه 242 مورخ 22 نوامبر 167 شورای امنیت که مبتنی بر نکات زیر است:

تسلط بر اراضی دیگران از طریق جنگ مجاز نیست و باید مشکل آوارگان به شکلی عادلانه حل و فصل شود.

قطعنامه 338 شورای امنیت مورخ 22 اکتبر 1973 که خواستار اجرای قطعنامه 242 بعد از آتش بس است.

قطعنامه کمیسیون حقوق بشر سازمان ملل متحد در آوریل 1987 بر حق غیر قابل تغییر فلسطینی ها در بازگشت به سرزمینشان که به زور از آن اخراج شده اند و نیز احیای املاک و دارایی هایشان که به زور از آنها سلب شده است، تاکید دارد.

قطعنامه "3089/د" مجمع عمومی سازمان ملل متحد مورخ 7 دسامبر 1973 که در این قطعنامه آمده است: از آنجا که مجمع عمومی سازمان ملل متحد، مشکل آوارگان فلسطینی ناشی از انکار حقوق غیرقابل تغییر آنها به موجب منشور سازمان ملل متحد و اعلامیه جهانی حقوق بشر را درک می کند، اعلام می دارد که باید آوارگان و پناهندگان فلسطینی از حق بازگشت در قطعنامه 194مورخ 11 دسامبر 1948 برخوردار شوند.

قطعنامه 3236 مجمع عمومی سازمان ملل متحد مورخ 22 نوامبر 1974: این مجمع با توجه به قضیه فلسطین و شناسایی حق تعیین سرنوشت برای ملت فلسطین طبق منشور سازمان ملل متحد بار دیگر بر حق بازگشت ملت فلسطین به سرزمین خویش و ارجاع اموال و املاکشان تاکید می کند.

قطعنامه 35/169 مجمع عمومی سازمان ملل متحد که ضمن آن بار دیگر حق بازگشت آوارگان به سرزمینشان مورد تاکید قرار گرفته است.

قطعنامه 237 شورای امنیت سازمان ملل متحد مصوب 1967، قطعنامه 2672 مجمع عمومی مصوب 8 دسامبر 1970، قطعنامه 2949 مجمع عمومی مصوب 8 دسامبر 1972، قطعنامه 3376 مجمع عمومی مصوب 10 نوامبر 1975، قطعنامه 641 شورای امنیت مصوب 30 آگوست 1989، قطعنامه 694 شورای امنیت مصوب 24 می 1991 از دیگر قطعنامه هایی هستند که درباره آوارگان فلسطینی صادر شده اند.