به گزارش خبرنگار مهر در مشهد، یاسر میردامادی بعد از ظهر امروز در پنجمین جلسه از دوره آموزشی فلسفه دین و منطق کاربردی که در محل مجتمع فرهنگی جهاد دانشگاهی مشهد برگزار شد، افزود: همگان در تاریخ به این امر که "خدا وجود دارد" اعتقاد داشتند و این یک گزاره ناظر به واقع است یعنی امر واقعی در خارج وجود دارد و گزاره خدا وجود دارد ناظر به این واقع است.
مدیر اجرایی فعالیتهای قرآنی جهاد دانشگاهی مشهد در توزیع واقع گرایی و ناواقع گرایی در الهیات گفت: از پدیده فوق به واقع گرایی دینی یاد می شود یعنی کسانی هم که به گزاره "خدا وجود ندارد" قائلند بازهم این گزاره را ناظر به واقع می دانند.
وی با اشاره به اینکه ناواقع گرایی می گوید گزاره"خدا وجود دارد" به هیچ امر واقعی اشاره ندارد، اظهار داشت: ناواقع گرایان زبان دین را ذهنی می دانند یعنی تنها به امر انفسی اشاره دارد مانند گزاره "من اندوهگین هستم" که یک امر واقعی است و از خود انسان مستقل نیست.
میردامادی با طرح این مطلب که برخی به ناواقع گرایی دینی الحاد نقابدار می گویند، افزود: تفاوت ناواقع گرایان دینی با ملحدان سنتی در دید ذهنی آنهاست و خدا را به آرمانهای متعالی بشری ارجاع می دهد که یک امر ذهنی در میان نوع بشر است یعنی این واژه اگر هیچ مدرکی وجود نداشته باشد دیگر به چیزی ارجاع نمی دهد.
وی در بررسی خوانش ناواقع گرایانه از بهشت و جهنم اظهار داشت: در این نوع نگرش بهشت به معنای امتداد زندگی نیست بلکه به معنی کیفیت زندگی است، به معنی عمق پیدا کردن همین زندگی است و نه به معنای ادامه پیدا کردن آن و بالاخره یعنی کسی که اخلاقی می زید در درونش همان زندگی بهشتی را دارد.
میردامادی اظهار داشت: تا واقع گرایان ادبیات دینی را مفید می دانند بر خلاف ملحدان که می گویند گزاره هایی مثل "خدا وجود دارد" گزاره ای بی خاصیت است.
وی در ادامه جلسات آموزشی منطق کاربردی این دوره مغالطه"نکته انحرافی" یا "ماهی دودی" را مغالطه ای در مقام فقر خواند و افزود: در این نوع مغالطه شخص به جای دلیل آوردن در مقام نقد به یک نکته انحرافی بی ربط یا کم ربط اشاره می کند به گونه ای که گویی دلیل و یا دلیل تقویتی است.
میردامادی در توزیح مغالطه توسل به معنای تحت اللفظی گفت: استعمال واژه هایی که یک معنای تحت اللفظی و یک معنای عرفی دارد به نحوی که اگر گوینده مرادش را از واژه معلوم نکند به طور طبیعی معنای مترادف آن به ذهن مخاطب می آید اما اگر کسی اشکال وارد کند برای جلوگیری از ابطال شدن کلامش به معنای تحت اللفظی توسل می جوید و می گوید که آن معنا را مراد کرده است.
میردامادی مغالطه "تغییر تعریف" را هنگام برخورد با موارد نقص و خلاف ادعا دانست و افزود: در این زمان شخص کلماتش را به نفع خودش تغییر می دهد به طور مثال وقتی به شخصی می گوید "شما هیچ تجربه ای در مدیریت ندارید" و او پاسخ می دهد "من سابقه مدیریت چند کارخانه را دارم" کلماتش را به نفع خودش تغییر داده می گوید "منظور من این بود که شما تجربه ای در مدیریت زمان ندارید".
وی مغالطه "استثنای قابل چشم پوشی" را مغالطه ای دانست که کسی یک قاعده کلی و دارای عمومیت را ادعا می کند و هر استثنایی را خوئی و قائل چشم پوشی می داند.
میردامادی در پایان مغالطه "خودت هم" را مغالطه ای در مقابل دفاع خواند و تصریح کرد: این مغالطه وقتی به کار می رود که شخص به کسی خطایی را متذکر شود و دومی برای نپذیرفتن تذکر می گوید خودت هم همین خطا را مرتکب می شود.