موفاز اخیرا در مصاحبه ای با روزنامه اسرائیلی یدیعوت آحارونت ادعا کرد که تحریمهای اقتصادی علیه ایران فاقد کارایی لازم است و باید با حمله هوایی به تاسیسات هسته ای ایران، مانع ادامه فعالیتهای هسته ای این کشور شد.
این تهدیدها در حالی صورت می گیرد که رژیم صهیونیستی با برخورداری از 11 نیروگاه هسته ای تا کنون بیش از 250 کلاهک هسته ای تولید کرده که این کلاهکها صلح و امنیت منطقه و کشورهای اسلامی و عربی را مورد تهدیدی قرار می دهد.
وجود تاسیسات ساخت موشکهای اتمی در اراضی اشغالی و تولید سالانه حدود 30 تن زباله هسته ای از سوی رژیم صهیونیستی که در واقع تهدید زیست محیطی بالقوه ای نیز به شمار می رود، دستیابی به هرگونه راه حلی برای پایان دادن به مسابقه تسلیحاتی در منطقه و جهان را غیرممکن می کند.
این رژیم که با وجود فشار کشورهای مسلمان جهان همچنان از امضای معاهده منع گسترش سلاحهای هسته ای طفره می رود؛ خطر بزرگی برای صلح و ثبات جهانی به شمار می رود، زیرا گسترش زرادخانه هسته ای این رژیم مانع بزرگی در مسیر تحقق صلح منطقه ای به شمار می آید .
رژیم صهیونیستی با برخورداری از چتر حمایتی آمریکا در سال 1981 میلادی تاسیسات هسته ای عراق و در شهریور ماه گذشته پادگانی را در منطقه دیر الزور سوریه مورد حمله قرار داد، اما سکوت شورای امنیت سازمان ملل متحد و جامعه جهانی سبب شده که رهبران این رژیم همچنان از ادبیات گستاخانه تهدید و حمله نظامی برای پیشبرد اهداف شوم خود استفاده کنند.
هر چند جمهوری اسلامی اسلامی از طریق تعامل سازنده و همکاری با آژانس بین المللی انرژی هسته ای ثابت کرده که هرگز درصدد دستیابی به تسلیحات هسته ای نیست، اما رژیم صهیونیستی ولابی صهیونیست در سراسر جهان در همسویی با غرب و به ویژه آمریکا از رهگذر جریان سازی رسانه ای علیه ایران تلاش می کنند تا فعالیتهای هسته ای صلح آمیز ایران را مورد تردید قرار دهند و آن را خطرناک وانمود نمایند.
از سوی دیگر آمریکا وفرانسه که از حامیان اصلی رژیم اسرائیل به شمارمی آیند؛ در طول یک سال گذشته دهها میلیارد دلار قرارداد ساخت تاسیسات هسته ای با برخی کشورهای منطقه به امضا رساندند واین در حالی است که این دو کشور همواره جمهوری اسلامی را برای توقف فعالیتهای هسته ای خود تحت فشار قرار می دهند.
بنا براین تهدید صریح اخیر شائول موفاز به بمباران تاسیسات هسته ای ایران، نه تنها نقض آشکار قوانین بین المللی تلقی می شود ، بلکه باید جامعه جهانی نسبت به اینگونه تهدیدها هوشیار باشد و از خود واکنش نشان دهد.
رژیم صهیونسیتی که تا کنون از طریق اشغال اراضی دیگران، تمام قوانین متعارف جهانی را زیر پا گذارده؛ باید در برابر تهدید کشورهای مستقل وعضو سازمان ملل متحد به جامعه جهانی پاسخگو باشد.
این تهدیدها هر چند نشان می دهد که اسرائیل همچنان عامل تشدید بحران در منطقه به شمار می آید، اما این رژیم در شرایطی نیست که بتواند اقدامی علیه جمهوری اسلامی به عمل آورد.
شکست نظامی این رژیم در جنگ 33 روزه جولای 2006 علیه ملت لبنان ثابت کرد که رژیم صهیونیستی هر گز قادر نخواهد بود تا از قدرت نظامی برای تهدید کشورهای منطقه استفاده کند، زیرا شرایط بعد از جنگ 33 روزه ووضعیت بحرانی آمریکا در عراق ومنطقه به گونه ای است که هر اقدام نظامی اسرائیل علیه سایر کشورها به فروپاشی این رژیم منجر خواهد شد.
قدرت بالای بازدارندگی ایران و توانایی جمهوری اسلامی برای دفع تجاوز قدرتهای خارجی باید رهبران رژیم صهیونیستی را به بازنگری در سیاستهای تجاوزکارانه خود وادار نماید،زیرا این رژیم نمی تواند همچنان از پروسه نظامی برای دستیابی به اهداف خود استفاده کند.