در حالی روزگار می گذرانیم که هر کدام از ما هر از گاهی در اندیشه دیدار و درک انسانهایی هستیم که نه تنها چهره بلکه گفتار و کردارشان ما را به آرامش و اطمینان روحانی فرامی خواند؛ مردان و زنان بزرگی که همواره در تاریخ و اذهان مردمان سرزمین شان جاودانه خواهند ماند و تنها آهی حسرت دیدارشان را در آینده ای نه چندان دور نوید خواهد داد.
ادبیات حماسی و تاریخ سیاسی ایران پر از حوادث متفاوتی است که در آن از شجاعت و جسارت جوانمردانی یاد شده که در حراست از خاک و ناموس خویش از پای نیفتادند تا آنکه خون سرخ شان چراغ روشنی برای آیندگان در صیانت از ارزشهای دینی و ملی این سرزمین شد، از آرش کمانگیر و رستم دستان و... کوچک جنگلی و رئیس علی دلواری گرفته تا 8 سال جنگ تحمیلی که بی شک نقطه عطفی در تاریخ حماسی و سیاسی ایران به شمار می رود.
آن سالهای سخت اما سبز نشان داد که نه تنها جوانان بلکه نوجوانان و کودکان این مرز و بوم همواره در اندیشه حقیقت اند و با یافتنش دست از آن بر نداشته و همچون گوهری پاس خواهند داشت تا آنکه نسل به نسل و زبان و به زبان آن را به امانت بسپارند.
شاید شهید دکتر مصطفی چمران را بتوان نمونه ای از انسانهای وارسته ای خواند که در تمام ابعاد انسانی سرآمد دوران خویش بود و همچنان نام و یادش روایتگر ایثار، عرفان، علم، آرامش، اطمینان و همه خوبیها باشد، هم او که پیر و مرادش امام خمینی در پیام تسلیت شهادت وی (در اول تیرماه 1360) او را "انسان ساز"، "سردار پرافتخار اسلام" و مجاهد بیدار و متعهد راه تعالی و پیوستن به «ملاء اعلی» توصیف کرد و فرمود : "... ملت شهید پرور ما سربازی را از دست داد که در جبهههای نبرد با باطل، چه در لبنان و چه در ایران حماسه میآفرید و سرلوحه مرام او اسلام عزیز و پبروزی حق بر باطل بود. او جنگجویی پرهیزگار و معلمی متعهد بود که کشور اسلامی ما به او و امثال او احتیاج مبرم داشت و تبریک از آن رو که اسلام بزرگ چنین فرزندانی تقدیم ملتها و توده های مستضعف میکند و سردارانی همچون او در دامن تربیت خود پرورش میدهد. مگر چنین نیست که زندگی عقیده و جهاد در راه آن است؟..."
امام خمینی(ره) در ادامه این پیام به اخلاص و عدم وابستگی دکتر چمران به گروههای سیاسی اشاره کردند و فرمودند : " چمران عزیز با عقیده پاک خالص غیروابسته به دستجات و گروههای سیاسی و عقیده به هدف بزرگ الهی جهاد را در راه آن از آغاز زندگی شروع و به آن ختم کرد. او در حیات با نور معرفت و پیوستگی به خدا قدم نهاد و در راه آن به جهاد برخاست و جان خود را نثار کرد. او با سرافرازی زیست و با سرافرازی شهید شد و به حق رسید.
بنیانگذار جمهوری اسلامی در انتهای این پیام در جملاتی کوتاه اما پر مغز هنر را در ایثار و جهاد در راه حق بدون خودنمایی دانسته و می فرمایند : "هنر آن است که بیهیاهوهای سیاسی و خودنمایی های شیطانی، برای خدا به جهاد برخیزد و خود را فدای هدف کند نه هوی و این هنر مردان خداست. او در پیشگاه خدای بزرگ با آبرو رفت. روانش شاد و یادش بخیر... و اما ما میتوانیم چنین هنری داشته باشیم، با خداست که دستمان را بگیرد و از ظلمات جهالت و نفسانیت برهاند..."