به گزارش خبرنگار هنري " مهر " " اصغر همت " مجري برنامه در ابتداي اين مراسم با اشاره به خاطرات خود از " مهدي فتحي " گفت: من " مهدي فتحي " را براي اولين بار در نمايش " در اعماق اجتماع " به كارگرداني " مهين اسكويي " در تالار دانشكده هنرهاي زيبا ديدم. متاسفانه ما همه دروغ گو و مرده پرست هستيم.
در ادامه مراسم تصاويري از مصاحبه هاي هنرمنداني چون " پرويز پرستويي "، " كاظم هژير آزاد "، " هرمز هدايت "، " كيومرث ملك مطيعي " و " محمود دولت آبادي " پيرامون " مهدي فتحي " پخش شد.
سپس " ايرج راد " مدير هيات مديره خانه هنرمندان با اشاره به روز تشيع پيكر فتحي، گفت: در آن روز تعداد مردم عادي كه عيد را رها كرده بودند و براي تشيع پيكر فتحي آمده بودند از هنرمندان بسيار بيشتر بود. مردم براي قدر شناسي از هنرمندي آمده بودند كه سال ها براي آنان زحمت كشيده بود.
در ادامه ايرج راد با اشاره به مراسم بزرگداشت فتحي كه در سال گذشته برگزار شده بود، گفت: ما سال گذشته و قبل از رفتنش سعي كرديم در حد بضاعت خودمان از وي تجليل كنيم. او عاشق بازيگري بود و زماني كه روي صحنه نبود به راستي زندگي براي او وجود نداشت. او حتي در زندگي عادي بازي مي كرد و در خيابان با گريم راه مي رفت. خودش را وقف هنر كرده بود و افتخار داشت كه از سال 44 در كنار بزرگان تئاتر كشور به ايفاي نقش پرداخته بود.
پس از پايان صحبت هاي " ايرج راد "، " بهروز غريب پور " مدير خانه هنرمندان ايران شروع به صحبت كرد. وي در صحبت هاي خود با اشاره به همكاريش با " مهدي فتحي " در تئاتر " بينوايان " گفت: وقتي من فتحي را براي همكاري دعوت كردم او بسيار افسرده بود. وي روزها در پارك مي نشست. به او گفتم كه چه مي كني؟ گفت دارم از موش ها بازيگري ياد مي گيرم و اي كاش مي توانستم مهارت آنها را روي صحنه نشان بدهم. من به او گفتم كه مي خواهم نقش ژان والژان را به تو بدهم و او گفت از من گذشته است.
آخرين حضور فتحي در جمع هنرمندان
وي ادامه داد: وقتي آقاي كرباسچي و مهندس كاظمي ليست بازيگران پيشنهادي مرا ديدند ، پرسيدند كه فتحي چه كسي است؟ به آنها گفتم بعد از اجرا درك خواهيد كرد كه يك هنرمند است.
غريب پور با اشاره به يكي از سنت هاي رايج در استان كردستان گفت: يك آييني در كردستان وجود دارد كه وقتي كسي مي ميرد در لباس هاي او كاه مي ريزند، و اين لباس ها را بر اسب مي نشانند و تفنگ به او مي دهند و سپس اين لباس ها را در ده مي گردانند. اگر فرد مرده لباس نو نداشته باشد فرزندان او براي فرد مرده لباس مي خرند. بارها به اين جوانان كه فاصله دو ده يا ده تا شهر را مي پيمايند تا براي فرد مرده لباس بخرند، خنديده بودم . اين نشاني از مرده پرستي ما است. زندگي مهدي فتحي نشان داد كه ما مرده پرست هستيم.
مدير خانه هنرمندان با اشاره به داستان معروف پس فرستادن صله محمود غزنوي توسط فردوسي، گفت: مقايسه محمود غزنوي با محمد خاتمي به ما نشان مي دهد كه كدام شخصيت بهتري دارد. درست است كه محمود غزنوي با رندي به جاي طلا نقره براي فردوسي فرستاد اما خاتمي با نامه دردمندانه مهدي فتحي چه كرد؟ چرا محمد خاتمي از محمد غزنوي چيزي نياموخت و فتحي را درك نكرد؟
تالار مولوي جايي براي اولين و آخرين حضورفتحي
وي افزود: وقتي مهدي فتحي در حال باطل كردن شناسنامه هنري خود با بازي در سريال هاي بي ارزش تلويزيون بود و نامش را به وديعه گذاشت نامه اي به خاتمي اهل هنر و فرهنگ نوشت و از او خواست او را دريابد ولي جواب نامه چه شد؟ من در مي مانم ميان محمود غزنوي و محمد خاتمي كدام بهتر است. اما مي دانم محمود غزنوي حداقل نقره براي فردوسي فرستاد اما فردوسي اين نقره را نپذيرفت تا بد نامي ابدي براي غزنوي باقي بماند. اگر محمود غزنوي همين نقره را هم نمي فرستاد تاريخ با او چه مي كرد؟
پس از پايان صحبت هاي " بهروز غريب پور " مجددا تصاويري از مصاحبه هاي هنرمنداني چون " پرويز پرستويي "، " سهراب سليمي "، " بهروز غريب پور "، " محمد ساربان "، "كاظم هژير آزاد " و " عباد الله كريمي " در ارتباط با اين هنرمند فقيد پخش شد.
با پايان يافتن تصاوير اصغر همت از " محمود دولت آبادي " خواست كه به روي صحنه بيايد و در مورد فتحي سخن بگويد. دولت آبادي نيز پس از خواند بخش هايي از رمان " صد سال تنهايي " در مورد فتحي گفت: فتحي در يك سال آخر عمرش مرده بود و به نظر من مرده اي بود كه در ميان زندگان زندگي مي كرد. يك روز مهدي به خانه من آمد و از من خواست كه لحظاتي را در خانه من استراحت كند. در آن لحظه من مهدي فتحي را ديگر نشناختم. در آن لحظه متوجه شدم كه او مدت ها است به زندگي پشت كرده است.
پس از پايان صحبت هاي دولت آبادي لحظه مرگ ژان والژان در نمايش بينوايان با بازي " مهدي فتحي " براي حضار پخش شد و مراسم در حزن و اندوه حضار از ديدن اين تصاوير پايان يافت.
در حاشيه مراسم:
* " مهرگان فتحي " تنها يادگار " مهدي فتحي " در اين مراسم حضور داشت اما حاضر نشد به روي صحنه بيايد.
* اوج مراسم در لحظه اي بود كه " اصغر همت " گفت : تنها آرزوي مهدي در زندگي اين بود كه مهرگان بتواند سرپناهي داشته باشد.
* حضور مردم و هنرمندان در اين مراسم به قدري زياد بود كه نه تنها ساختمان خانه هنرمندان كاملا پر شده بود، بلكه محوطه جلوي خانه هنرمندان نيز از جمعيت پر شده بود.
* حضور خوب هنرمندان و هنردوستان باعث شده بود كه بسياري از هنرمندان پيش كسوت در راهروها و به روي پله ها بنشينند.
* اتاق مدير عامل خانه هنرمندان نيز از حضور مهمانان بي نصيب نمانده بود و تعدادي از هنرمندان در اين اتاق و با كمك تلويزيوني كه در آنجا تعبيه شده بود، مراسم را نگاه مي كردند.
* متاسفانه بعضي از افراد در طول مراسم و در حالي كه اكثر هنرمندان متاثر بودند مشغول گرفتن امضا و يا عكس يادگاري بودند.
* بسياري از حضار از نحوه برنامه ريزي مراسم متعجب بودند. چون براي بعضي از هنرمنداني كه تصاوير مصاحبه هاي آنان پخش شد، سخنراني هم پيش بيني شده بود و اين كار باعث طرح بعضي صحبت هاي تكراري و مطول شدن برنامه شده بود.
* بسياري از مهمانان با اشاره به اين كه وقتي مهدي فتحي زنده بود و به كمك نياز داشت هيچ كس حاضر به كمك به وي نشد، برگزاري اين گونه مراسم را جالب ندانستند.