خبرگزار ی مهر - گروه دین و اندیشه: اگر جوهر جسم امتداد است و جوهر ذهن تفکر چگونه می‌توان میان این دو نسبت برقرار کرد. نظریه این‌همانی ذهن معتقد است در این باب جوابی قانع‌کننده دارد.

اجازه دهید به محور آغازین دکارتی­مان بازگردیم. اجازه دهید ابراز کنیم که حالات ذهن حالات یک جوهر بنیادین یعنی ذهن است و این ذهن از بدن متمایز است. اگر حالا ت ذهن، حالات بدن نباشند آن­ها حالات بخشی از بدن نیز نیستند و بنابراین به طور مثال حالات مغز هم نیستند.

 

هرچه بیش­تر در باب سیستم عصبی می­دانیم بیش­ترهم­بستگی­های میان پدیده­های ذهنی و پدیده­های عصب­شناختی موجود در مغز را درمی­یابیم. فرض کنید این هم­بستگی­ها کامل بودند. هر حالت یا فرآیند ذهنی می­توانست با یک حالت یا فرآیند عصب­شناسی جور در بیاید. از این نکته ما چه چیزی را باید بسازیم؟

 

یک امکان این است که آن [نظر] با این نظر دکارتی­ها تأیید می­شود که: این هم­بستگی­ها بر تعامل علّی میان اذهان و مغزها متکی هستند. از این لحاظ، آن­ها مانند هم­بستگی­های قابل توجه میان باران­سنج­ها و باران هستند. یک امکان دیگر مکتب طرفدار پدیدار جانبی است: این هم­بستگی­ها نتیجۀ پدیده­هایی ذهنی­اند که به عنوان محصولات فرعی و جانبی فعالیت ذهنی به وجود می­آیند. امکان سوم [هم این است]: هر پدیدۀ ذهنی و مادی به نحوی از سوی خدا خواسته می­شد که آن [هم­بستگی­ها] با نمونه­های منظم رخ می­دهند.

این امکان­ها همه بر این فرض متکی هستند که حالات ذهنی یا پدیده­های ذهنی از حالات یا پدیده­های فیزیکی متمایز هستند. نظریۀ این­همانی این فرض را رد می­کند. هر چند که پدیده­های ذهنی هم پدیدار به حساب می­آیند چیزی بیش از پدیده­های در ذهن نیستند. اگر مطلب از این قرار باشد آن­گاه گمراه­کننده است بگوییم پدیده­های ذهنی با فرآینده های مغزی هم­بسته هستند. این هم­بستگی­هایی که ما کشف می­کنیم صرفاً پدیدارند (این­گونه به نظر می­رسند).

طرفداران این نظریه از این بحث می­کنند که "اگر اوضاع تثبیت شده باشند" (Other Things equal) نظریۀ این­همانی ذهن به دو دلیل بر رقیبان دوگانه­گرای آن مرجح است. دلیل اول و مهم­تر این است که نظریۀ این­همانی یک راه­حل صریح و مستقیم به مسئلۀ  ذهن - بدن است. اگر پدیده­های ذهنی چیزی جز پدیده­های عصب­شناختی نیستند آن­گاه هیچ مسئلۀ خاصی در فهم روابط عّلّی که بین پدیده­های ذهنی و مادی برقرارند موجود نیست: این­که پدیده­های ذهنی علت پدیده­های مادی باشند (یا برعکس) صرفاً مستلزم این است که پدیده­ای عصب­شناختی علت پدیده­ای دیگر باشد.