خبرگزاری مهر - گروه انرژی هسته ای: با فرض موفقیت نسبی دیپلماسی هسته ای کشورمان تا مرحله فعلی، موفقیت مهم و اصلی دستگاه سیاست خارجی کشورمان تداوم " مدل نسبی دیالوگ با غرب" و عبور از نگاه مطلق آمریکایی در موضوع هسته ای است.

 بعد از پایان مذاکرات ایران و گروه 1+5 که اواخر ماه جولای در ژنو برگزار شد، تا زمان حاضر که دو هفته از پایان مذاکرات فوق می گذرد، سپهر پرونده هسته ای ایران شاهد چند سرفصل و مدل دیالوگ بین طرفین  بوده که می توان این مدل- سرفصل ها را چنین طبقه بندی و بیان کرد:

1- تاکید گروه 1+5 و به خصوص آمریکا برای تعیین ضرب الاجل  دو هفته ای پاسخ ایران و عقب نشینی تلویحی آمریکا از این ایده، بخاطر مخالفت اروپا با ایده "ضرب الاجل" .

2- تلاش همه جانبه غرب برای تعریف پاسخ ایران در دو قالب" بلی یا خیر" به بسته پیشنهادی 1+5 که این مدل تاکنون با همراهی اروپا و آمریکا مواجه شده است.

3-تکرار معنی دار تهدید نظامی علیه ایران از سوی رژیم صهیونیستی.

4 - تاکید ایران بر اصل مذاکره و عدم عقب نشینی از خطوط قرمز هسته ای و سخنان اخیر رهبر معظم انقلاب که بازتاب های فراوانی در رسانه های جهان داشت.

5-تماس خاویر سولانا برای "مذاکره مجدد" با دکتر جلیلی.

6-رایزنی آماده سازی فضا از سوی آمریکا در شورای امنیت برای وضع "تحریم های سخت" علیه ایران.

درهمین حال و در جریان آخرین تحولات مربوط،  یک دیپلمات اروپایی در گفتگو با  فایننشال تایمز پیش بینی کرد که پاسخ ایران به بسته پیشنهادی گروه 1+5 " بین یک بله ملایم و خیر ملایم" است.

با نگاهی به تحولات فوق می توان چنین گفت که واقع گرایی نسبی اروپا در قبال ماهیت پرونده هسته ای ایران باعث شده است که اروپایی نقش "زمان" را برای ایجاد زمینه های تفاهم بین ایران و غرب را بطور جدی در نظر بگیرند، بدیهی است که جزو شرایط طبیعی هرگونه مذاکره و تفاهم، در نظرگرفتن معقول و منطقی عنصر زمان است

با نگاهی به تحولات فوق می توان چنین گفت که واقع گرایی نسبی اروپا در قبال ماهیت پرونده هسته ای ایران باعث شده که اروپایی ها نقش "زمان" را برای ایجاد زمینه های تفاهم بین ایران و غرب را بطور جدی درنظر بگیرند، بدیهی است که جزو شرایط طبیعی هرگونه مذاکره و تفاهم ، در نظرگرفتن معقول و منطقی عنصر زمان است. 

 اما این در حالی است که آمریکایی ها با این رویکرد که باید فرصت و زمان به اصطلاح "وقت کشی"  را از ایران بگیرند، به مدیریت شرایط مشغول هستند و به نظر می رسد این تفاوت در تعریف "عنصر زمان" از سوی اروپا و آمریکا، سرمنشاء تحولات بعدی خواهد شد.

رژیم صهیونیستی نیز با قرار گرفتن در موقعیت تهدید نظامی و موضعی یک پله رادیکال تر از آمریکا، عملا کارکردی شبیه " کاتالیزور" و "تسریع کننده" در نگاه آمریکایی به موضوع هسته ای ایران پیدا کرده است و سعی می کند با هیاهوهای تبیلغاتی-رسانه ایی اروپایی ها را به سمت دیپلماسی سخت علیه ایران سوق دهد.

اما از سوی دیگر اکنون می توان گفت یکی از مصادبق تقابل نگاه غرب و ایران در موضوع هسته ای در این نکته نهفته است که غرب  برای "تحمیل نوعی مدل مطلق در دیالوگ هسته ای"  با ایران کوشش می کند ولی در برابر این رویکرد، جمهوری اسلامی ایران قدرت دیپلماسی خود را برای جا انداختن "مدل نسبی در دیالوگ با غرب" به کار گرفته است.

به گزارش مهر، با فرض موفقیت نسبی دیپلماسی هسته ای کشورمان تا مرحله فعلی ، موفقیت اصلی  دستگاه سیاست خارجی  کشورمان تداوم " مدل نسبی دیالوگ با غرب" و عبور از نگاه مطلق آمریکایی در موضوع هسته ای است، هرچند که تداوم این سیاست با دشواری ها و مشکلات زیادی مواجه است، اما دادن این اطمینان و اعتماد به طرف های اروپایی که جمهوری اسلامی ایران در پی یک "تفاهم پایدار" با "چشم اندازی بلند مدت"  با اروپا می باشد، می تواند نگاه آمریکایی-اسرائیلی به معادله هسته ای ایران را کمرنگ و منزوی کند.

بدیهی است که درایت و تدبیر اروپا در برابر نگاه آمریکایی-اسرائیلی به موضوع هسته ای و مرز بندی مشخص با این نگاه، یکی از شروط اصلی تفاهم با ایران است.