به گزارش خبرنگار مهر، در ابتدای این نشست ناصر قلی سارلی نویسنده کتاب "زبان فارسی معیار" با اشاره به اینکه انگیزه و تکانه نخستین برای تحقیق در این باره را از مقاله ای به همین نام از علی اشرف صادقی - که سال ها پیش در مجله تماشا (سروش فعلی) چاپ شده - گرفته است، گفت: بر همین اساس بود که تصمیم گرفتم روند شکل گیری زبان فارسی معیار، ملاک های معیار و چگونگی تغییر آن را بررسی کنم. در نهایت به این نتیجه رسیدم که در دوره پیش از مشروطه معیارسازی زبان فارسی حالتی طبیعی و خودانگیخته داشته اما بعد از آن، این ارزش نمادین زبان است که بیشتر شناخته شده است.
اگر کتابم بتواند باب بحث هایی جدی را درباره زبان فارسی باز کند، به هدف خود رسیده ام
وی نبود منابع کافی را یکی از مشکلات این پژوهش ذکر کرد و افزود: به همین دلیل است که دو فصل آخر کتاب شکل کامل تری به خودش نگرفته و با توجه به اینکه این کتاب اولین کار جدی من - اگر بتوان آن را جدی تلقی کرد - بوده است، حتماً نقایصی دارد اما معتقدم اگر کتاب بتواند جهات مختلف را به سمت زبان فارسی جذب و باب بحث هایی جدی را در این زمینه باز کند بنده به هدف خود رسیده ام.
مقدمه کتاب "زبان فارسی معیار" پنج برابر بحث اصلی کتاب است!
در ادامه علی اشرف صادقی عضو پیوسته فرهنگستان زبان و ادب فارسی به نقد و بررسی کتاب پرداخت و با اشاره به عنوان آن گفت: وقتی وارد کتاب می شویم می بینیم که تنها 84 صفحه آن درباره زبان فارسی است و 262 صفحه دیگر به بحث هایی تئوریک و فنی درباره معیارسازی زبان فارسی می پردازد. ما وقتی رساله های فوق لیسانس و دکتری را بررسی می کنیم، همیشه این نکته را تاکید می کنیم که مقدمات بحث نباید طولانی تر از اصل بحث باشد و باید یک پنجم کل کتاب باشد در حالی که در این کتاب این مورد برعکس شده است!
وی با اشاره به دانش بالای نویسنده کتاب "زبان فارسی معیار" در زبان انگلیسی، خطاب به وی اضافه کرد: با توجه به اینکه شما جزو معدود استادان حوزه زبان فارسی هستید که به خوبی به زبان انگلیسی تسلط دارید، به عقیده من باید زبان شناس می شدید نه استاد رشته زبان فارسی.
صادقی سپس به تقسیم بندی فصل های مختلف این کتاب پرداخت و افزود: فصول چهار و پنج کتاب به فارسی معیار قبل و بعد از مشروطیت اختصاص داده شده است؛ ما چنین تقسیم بندی نداریم. مسئله و مفهوم معیار بودن زبان فارسی ویژه دوره های اخیر است که زبان شناسی پا گرفته است. همان طور که در کشورهای غربی از مفهوم زبان کلاسیک بحث می کنند، اگر قرار بود درباره زبان فارسی هم بحث شود می بایست درباره فارسی کلاسیک بحث شود نه فارسی استاندارد شده.
زبان "پارسی" در قرن ششم مرده بود و فقط به صورت لوکس در دربارها از آن استفاده می شد
این استاد گروه زبان شناسی دانشگاه تهران گفت: زبان فارسی از اواخر دوره ساسانی به وجود آمد و از زبان فارسی جنوبی (استان پارس آن دوره) ناشی شده است. بعدا به مدائن (پایتخت آن زمان ساسانیان) رفت و در خراسان هم جایگزین زبان پارتی یا اشکی شد. این زبان از همان زمان، زبان گفتار اکثر مردم ایران شد و دیگر زبان پهلوی زبان مرده ای محسوب می شد که تنها در اسناد و امور اداری به کار برده می شد. نمی توان گفت زبان فارسی با مهاجرت دیوانیان و درباریان یزدگرد به وجود آمده است. زبان پارسی در قرن ششم مرده بود و فقط به صورت لوکس در دربارها از آن استفاده می شد.
مطالب نظری کتاب، هیچ سندی ندارد
وی با انتقاد از عدم ذکر مثال هایی در بخش مربوط به زبان فارسی کتاب سارلی، افزود: تمام بحث های این بخش مطالب نظری است در حالی که باید نمونه هایی برای آن ذکر می شد و برای هیچ کدام از مطالبی هم که گفته شده سندی ارائه نشده است. نویسنده زبان فارسی رسمی و معیار را خلط کرده و مشخص نیست درباره کدام یک حرف می زند؛ کلمه معیار را به جای زبان معیار به کار می برد در حالی که ممکن است معیار با ملاک اشتباه شود. نکته دیگر اینکه من واقعا نمی دانم "فساد زبان" - که نویسنده از آن سخن گفته، یعنی چه؟ یعنی گندیدگی؟ یعنی فساد اخلاقی زبان؟ یعنی چه؟ زبان فارسی در هیچ دوره ای دچار فساد نمی شود. هر دوره ویژگی هایی دارد. زبان هم ساختار و دستور زبانی دارد و مقداری هم واژگان. برخورد زبان ها را هم می شود به صورت علمی بررسی کرد بدون اینکه بحث فساد زبانی در میان باشد.
این عضو فرهنگستان زبان و ادب فارسی تمام منابعی را که نویسنده کتاب "زبان فارسی معیار" برای پژوهش از آنها استفاده کرده، دست دوم خواند و گفت: حتی یک منبع دست اول در این کتاب وجود ندارد در حالی که وقتی ما درباره زبان فارسی معیار و کلاسیک بحث می کنیم، باید این مقوله را مد نظر داشته باشیم. همچنین باید فصلی به تلفظ زبان فارسی معیار اختصاص یابد، فصلی به املای زبان فارسی - که جامه آن محسوب می شود - و فصلی هم به صرف و نحو زبان فارسی اختصاص یابد.
امروز در موقعیتی هستیم که باید از فارسی ها حرف بزنیم نه از فارسی
در ادامه این نشست محمدرضا شادرومنش - استاد زبان و ادب فارسی - نیز گفت: ما امروز در موقعیتی هستیم که باید از فارسی ها حرف بزنیم نه از فارسی همان طور که در زبان انگلیسی از انگلیسی ها صحبت می شود. باید پذیرفت که زبان فارسی معیار افغانستان و تاجیکستان و چند کشور دیگر غیر از زبان فارسی معیار ایران است. حتی فارسی هایی که خیلی با آنها به طور مستقیم سر و کار نداریم با زبان فارسی ما متفاوت است از جمله زبان فارسی هزارگی، زبان فارسی آیماق در افغانستان و زبان فارسی بخاریک در ازبکستان و آسیای میانه.
زبان همدلی مردم ما همچنان زبان شعر است
وی عنوان کتاب را نامتناسب خواند و افزود: گویی "زبان فارسی معیار" خودش یک زبان است در حالی که به نظرم منظور از این عنوان، گونه معیار زبان فارسی است. با این وجود فصل های کتاب بسیار خوب تقسیم بندی شده و مباحث در جای خود طرح شده اند. همچنین مولف می توانست زبان شعر را جزو زبان معیار محسوب و تفاوت های آن را به شکلی گسترده تر هم مطرح کند چون به نظر من با وجود گرایش های زیاد و شدید برای نثرنویسی که به ویژه بعد از نیما شدت گرفت، زبان همدلی مردم ما همچنان زبان شعر است.
شادرومنش در عین حال زبان پیراسته، روشن بینی نویسنده و توانایی اش در استنتاج، داوری های بی طرفانه علمی و درک دقیق موضوع مورد بحث را از امتیازات کتاب زبان فارسی معیار و نویسنده آن دانست.
"زبان فارسی معیار" کتابی 1.5 جلدی است!
این استاد دانشگاه همچنین گفت: حجم کتاب به خوبی تقسیم نشده و ما با یک کتاب 1.5 جلدی سر و کار داریم یعنی سه فصل اول آن می تواند یک کتاب مستقل و دو فصل دیگر نیز نیم کتاب شود. البته این مسئله دلیل دارد. دانشجویان ما عمدتا سعی می کنند کارشان را به دلخواه پیش ببرند اما به یک باره که در مقابل سیستم اداری و خشن دانشگاهی قرار می گیرند مجبورند تمام اطلاعاتشان را سرهم بندی کنند تا زود کار تمام شود. اشکال دیگری که کتاب دارد و به نظر من گناهی نابخشودنی محسوب می شود این است که نامی از فردوسی و شاهنامه - که نقشی تثبیت کننده برای زبان فارسی داشتند - در کتاب نیامده است. همچنین هیچ نامی هم از سعدی و مولوی و بیهقی برده نشده است. دیگر اینکه کتاب به شکل غیر منتظره ای تمام می شود و بحث اصلی کتاب بدون اینکه طرحی کلی یا پیشنهادی به خواننده داده شود، به پایان می رسد.
در این نشست تعدادی از اساتید رشته های زبان و ادبیات فارسی، زبان شناسی و حوزه ترجمه از جمله ابوالحسن نجفی، مجدالدین کیوانی، علی محمد حق شناس، محمود عابدی، تهمورث ساجدی، هوشنگ رهنما و ... حضور داشتند.