استعفاي رييس مركزموسيقي ، و بي توجهي ويا بي برنامگي اين وزارتخانه براي جايگزيني مناسب و سريع، جريان موسيقي كشور را با آسيب جدي مواجه كرده است.

خبر استعفاي معاون امور هنري وزارت ارشاد اواخر فصل پاييز سال گذشته منتشر شد ومتعاقب آن نيزخبرهايي جسته گريخته درمورد تغيير و تحولات بعدي در حوزه هاي مختلف هنري بويژه "موسيقي" به گوش مي رسيد؛ استعفاي علي مرادخاني ، رييس كهنه كار مركزموسيقي نيز پس از برخورد خشن و غير منتظره عوامل حراستي رياست جمهوري به منظور تخليه تالار وحدت ، به صورت علني در آمد؛ گويي مرادخاني با يك تير دو هدف را نشانه رفته بود، از سويي به دنبال استعفاي مرتضي كاظمي كه منصوب شده يك وزير اصلاح طلب بود ، شرايط كاري با معاون بعدي را مناسب نمي دانست ومي خواست با اقتدار وبه خواست خويش مركز را ترك و گوشه عافيت طلبدو از سوي ديگر در پي اعاده حيثيت خود و ديگر همكاران مركز و تنبيه كارگزار خشونت طلب رياست جمهوربرطبل استعفاي خود كوبيد! 

برگزاري جشنواره موسيقي نوزدهم كه با غيبت مراد خاني به دليل سفرحج همراه بود ، بررسي استعفاي ايشان و همينطور رفتن معاون سابق را به تاخيرانداخت ؛ با به پايان رسيدن سال كاري مركز موسيقي كه معمولا با اتمام جشنواره توام است، بحث داغ تغييرات در حوزه هنر وزارت ارشاد ، دوباره از سرگرفته شدتا با اصرار معاون هنري به جلسه توديع او و معرفي معاون جديد در سالن اصلي تئاتر شهر بيانجامد.

رفتن كاظمي ،مرادخاني را مصمم تر از پيش ساخت تا ضمن آزمايش شرايط فعلي و تعيين ميزان محبوبيت اش ،  رفتن و استعفايش را به صورت بسيارجدي مطرح كند 

رفتن كاظمي ،مرادخاني را مصمم تر از پيش ساخت تا ضمن آزمايش شرايط فعلي و تعيين ميزان محبوبيت اش ،  رفتن و استعفايش را به صورت بسيارجدي مطرح كند ؛ در عين حال واكنش موسيقيدانان و بويژه اعضاي هيات مديره خانه موسيقي،وتعريف و تمجيدهاي مكرربرخي از چهره هاي سرشناس ، همه اهالي موسيقي و حتي خود مرادخاني را به تعجب واداشت ، نگارش نامه حمايتي خانه موسيقي به وزير ارشادبا امضاهاي مشخص موسيقيداناني كه برخي از آنهازماني وجود مرادخاني را مانعي براي ارتقاي موسيقي مي دانستند ، اوج داستان پركشمكش استعفاهاي حوزه هنر ارشاد به شمار مي رفت .

رفتن و نرفتن مرادخاني ، آثار و ثمرات دوران مديريت او، ضعف و قوت هاي رييس مستعفي ، اظهارات ضد و نقيض هواداران و حاميان او،سير تغيير و تحولات چهارده ساله مديريت مرادخاني و....همه وهمه نياز به تحليل و بررسي دقيق و موشكافانه دارد كه اميدواريم در آينده به صورت مبسوط به آن پرداخته شود،آنچه كه در اينجا مهم مي نمايد و جاي تامل دارد اوضاع مبهم ونابسامان مركز موسيقي و بلاتكليفي مراجعان و مرتبطان با اين مركز است .  در حالي كه صحبت از استعفا و جابه جايي مديران معاونت هنري قريب به شش ماه است كه مطرح بوده وطبيعتا وزير ارشاد و در مرحله بعد معاون ايشان مي بايست با برنامه ريزي و آينده نگري ، مانع از بروز خلل و ايجاد جو ناامني و بلا تكليفي قشر عظيمي از هنرمندان ، مخاطبان و فعالان عرصه موسيقي مي شدند، اين روزها هيچكس در اين بخش انگيزه اي براي كار و فعاليت ندارد!

اگر وضعيت كناره گيري مديري با اعلام قبلي و شش ماه فرصت براي جابه جايي چنين است و پيش آگهي چنين وخيمي دارد ،چگونه بايد با وقوع حادثه اي كه به يك باره مديري را به حاشيه مي برد كنار آمد؟! 

بسياري از هنرمندان و گروه هاي شركت كننده در جشنواره موسيقي سال گذشته هنوز نتوانسته اند حقوق حقه خويش را دريافت كنند ، بسياري از توليدكنندگان آثار موسيقي روزها و هفته هااست كه بين طبقات 5تا7مركزموسيقي سرگردان و مايوس انتظار حضور رييس مستعفي را مي كشند و گروهي از فعالان و هنرمندان موسيقي محكوم به تن دادن به روزمرگي وناتواني در برنامه ريزي درازمدت خود هستند و همچنين موسسه هاي مختلفي چشم انتظار معرفي رييس جديد و آشنايي با بينش و برنامه هاي او هستند تا بر آن اساس برنامه كاري خود را براي سال جاري و سال هاي بعد تدوين كنند .... اما متاسفانه ميلياردها ريال سرمايه ، صد ها سال عمر مفيد و هزاران استعدادو توان فرهنگي و هنري و....اين روزها تلف مي شود وشگفتاكه كسي هم پاسخگو ويا دست كم مغموم اين وضعيت نيست!اگر وضعيت كناره گيري مديري با اعلام قبلي و شش ماه فرصت براي جابه جايي چنين است و پيش آگهي چنين وخيمي دارد ،چگونه بايد با وقوع حادثه اي كه به يك باره مديري را به حاشيه مي برد كنار آمد؟! 

حميدرضاعاطفي