دکتر قاسم پورحسن درباره ویژگی ترجمه قرآن مرحوم فولاوند در گفتگو با خبرنگار مهر گفت: معمولاً کسانی که در خصوص ترجمهپذیری قرآن صحبت میکنند ترجمه آقای فولادوند را به عنوان یک ترجمه معیار ارزیابی میکنند. ایشان چون هم به فنون ترجمه احاطه داشتند هم تسلط بر زبانهای مبدأ و مقصد داشتند، الفاظی به کار میگیرند که هم رساتر است، هم روانتر است و هم کوتاهتر. معمولاً چند ترجمه در ترجمههای قرآن به عنوان ترجمههای خوب ارزیابی میشوند و آنها ترجمههای فلادوند، مکارم و خرمشاهیاند.
وی خاطر نشان کرد: وقتی این ترجمهها را به عنوان مثال در آیات 52،53 و54 سوره حج مقایسه میکنیم میبینیم ترجمه آقای فولادوند در مقایسه با ترجمه آقای مکارم پرانتزو حاشیه کمتری دارد و عبارات رساتر هستند، ترجمه آقای فولادوند در این آیات نصف ترجمه آقای مکارم است.
وی سپس افزود :ترجمه فولادوند چهار ویژگی دارد که اینها سبب میشوند کار وی در میان ترجمههای فارسی برتر باشد. اولین ویژگی امانتداری است. مشکلاتی که در ترجمههای دیگر دراین زمینه دیده میشوند در ترجمه فولادوند دیده نمیشوند، این امانتداری در ترجمههای ما خیلی کم اتفاق میافتد واین امر میتواند الگوی خوبی برای مترجمان ما باشد. دومین ویژگی انتقال درست معنا است، یعنی هرکسی به ترجمه وی مراجعه کند بهدرستی معنای آیات را متوجه میشود و نیاز به شرح و پرانتز و ارجاع نیست.
این استاد فلسفه دانشگاه علامه طباطبائی در ادامه گفت: سومین ویژگی این است که از کلمات فارسی بهدرستی استفاده میکند و تا جایی که توانسته است تلاش نموده واژههای فارسی مبنا باشند و چهارمین ویژگی این است که تلاش میکند عبارات اضافه در ترجمه نیاورد واین گونه نیست که برای اینکه ترجمه معنا بدهد ربطهای اضافه بنشاند بلکه تنها جاهایی که در خود آیات ربط و نسبت حکمیه وجود دارد از آنها استفاده میکند. این امر خود را در ترجمه سوره حمد نشان میدهد و علی رغم اینکه وی میتوانست از ربطهای بسیاری استفاده بکند اما اینکار را نمیکند و ترجمه درستی به دست میدهد.
پور حسن خاطرنشان کرد: درباره آقای فولادوند این نکته را نیز باید ذکر کرد که ایشان با توجه به تجربیاتی که در ترجمه کتب بهخصوص کتب فلسفی داشتند بهراحتی میتوانستند قرآن را ترجمه کنند چون درک معانی قرآن نیازمند تسلط بر این مباحث است.
وی در ادامه گفت: مثلاً در سوره بقره در ترجمه "فقلیلا ما یومنون" در اکثر ترجمهها گفته اند تعداد ایمان آورندگان کم است در حالی که آقای فولادوند روی خود ایمان تأکید میکند و میگوید ایمان آنها اندک است نه تعداد کسانی که ایمان آوردهاند. همچنین در آیات سوره حج که ذکر کردم آقای فولادوند به گونه ای ترجمه میکنند که در مسئله القای شیطان بر وحی پیامبر به هیچ وجه خطایی رخ ندهد، یعنی اینگونه ترجمه نکند که استنباط شود شیطان در امر وحی بر پیامبر چیزی القا کرده است بلکه اینگونه باشد که شیطان دوست داشته این کار را انجام بدهد، آقای فولادوند بهخوبی توانسته است این تفکیک را برقرار کند.
وی در پایان گفت: تلاش مرحوم فولادوند برای ترجمه قرآن یک تلاش قابل توجه است، ترجمه وی هم تراز با دیگر ترجمه ها نیست بلکه از آنها برتر است.