انتخابات ریاست جمهوری هر کشوری مهمترین تحولی است که هر دوره در تاریخ سیاسی آن کشور صورت می گیرد و این مسئله در صورتی که آن واحد سیاسی از بازیگران عمده صحنه جهانی باشد و این روند تاثیری مستقیم بر سرنوشت دیگر ملتها داشته باشد وضعیت به گونه ای دیگر است.
انتخابات ریاست جمهوری آمریکا به عنوان کشوری که از قدرت تکنولوژیکی، اقتصادی، نظامی بالایی برخوردار است از این قاعده تبعیت می کند و به همین منظور هر چهار سال یکبار و در اولین سه شنبه ماه نوامبر ناظران از سراسر جهان چشم های خود را با آن می دوزند تا حرکت عضلانی بزرگترین سیستم سیاسی، نظامی، و اقتصادی جهان را ببینند.
اما نکته ای در این باره وجود دارد شیوه برگزاری این انتخابات است که با تمامی دنیا متفاوت است و آن سیستم انتخاباتی مبنی بر "الکتورال کالج" یا کالج های انتخاباتی است.
در حال حاضر۵۳۸ آراى الکتورال وجود دارد که شامل۱۰۰ سناتور و ۴۳۵ نماینده کنگره و سه نماینده پایتخت (واشنگتن دی سی) هستند و در انتخابات کاندیدایى پیروز می شود که حداقل۲۷۰ راى الکتورال را بدست آورد.
سیستم انتخاباتی الکتورال کالج:
این شیوه در سال 1787 درست یک سال پس از استقلال آمریکا از بریتانیا از سوی کمیته ای 11 نفره تدوین شد. به این معنی که مردم در روز انتخابات نه به نامزد مورد نظر بلکه به اعضای کالج انتخاباتی رای می دهند که این اعضا به دلیل دوری جستن از تأثیرپذیری سیاسی، نباید از بین نظامیان، سناتورها، اعضای مجلس نمایندگان، کارمندان دولت فدرال و اشخاصی و یا افرادی باشند که دارای دفاتر تجاری یا غیرتجاری در آمریکا هستند.
اعضای این کالج ها باید در ایالات خود گرد هم آیند و فرد مورد نظر را در روزی که کنگره تعیین می کند، انتخاب کنند که برای این کار نیز اکثریت آرای اعضای کالج ها که حدنصاب آن 270 رای اعضای کالج انتخاباتی از مجموع 538 عضو است نیاز است.
پس از ارسال آراء این گروهها به کنگره، مرحله نهایی انتخابات انجام می پذیرد. دو مجلس سنا و نمایندگان در نشست مشترک خود در 6 ژانویه آرا را شمرده و رئیس جمهور ایالات متحده را به مردم معرفی می کنند و چنانچه کسی به انتخابات اعتراضی داشته باشد باید آن را مکتوب کرده و بطور مشترک از جانب یک عضو مجلس سنا و یک عضو مجلس نمایندگان به انجام برسد.
کاستی های انتخابات:
سیستم انتخاباتی مبتنی بر کالج ها دارای کاستی های بزرگی است. در مواقعی مشاهده می شود که یکی از نامزدها از دیگر نامزد رای بیشتری آورده، اما برنده کلی انتخابات فردی است که آرا کمتری را به خود اختصاص داده است. به همین دلیل این سیستم بحث هاى بسیار زیادى را بوجود آورده است و هر دو طرف مخالفین و موافقین، استدلالهاى قوى در این باره ارائه می دهند.
یکى از مخالفت ها پس از برگزارى انتخابات سال۲۰۰۰ از سوى "هیلارى کلینتون" صورت گرفت که این شیوه اخذ راى را مخالف اصول دموکراسى دانست و خواهان برچیدن آن شد.در آن سال نخستین بار در سالهای اخیر اشکالات سیستم انتخاباتی آمریکا روشن شد .
طی آن دوره "ال گور" نامزد دموکرات و جرج بوش جمهوریخواه در مورد نتیجه انتخابات در ایالت فلوریدا اختلاف پیدا کردند که این مسئله سبب دخالت دیوان عالی آمریکا و در نهایت اعلام برنده شدن بوش با نیم میلیون رای کمتر به عنوان رئیس جمهوری شد. چرا که او 30 ایالت، و گور 21 ایالت را به خود اختصاص داده بودند، اما جمعیت ساکن در ایالت های ال گور بیش از ایالت های متعلق به بوش بود که بوش با تصاحب تمامی الکتورال کالج های 30 ایالت توانست با چنین تناسبی برنده شود.
یعنی رئیس جمهوری آمریکا در آن زمان به جای اینکه در بین بیشترین تعداد نفر محبوبیت داشته باشد در بین ایالت ها محبوبیت داشت.
به بیان دیگر ال گور در ایالاتی که برنده شد، با اختلاف فاحش بود، در حالیکه پیروزی با اختلاف فاحش هیچ ارزشی در برابر پیروزی با اختلاف اندک ندارد و اگر سیستم روشنی برای آمریکا ایجاد می شد، ال گور به دلیل محبوبیت بیشتر در کل کشور، رئیس جمهور می شد، ولی با این سیستم، بوش به دلیل اینکه در ایالات بیشتر و با ارزش تر پیروز شد به ریاست جمهوری رسید.
در واقع ایراد مهم بر این سیستم؛ بر اصل "برنده همه چیز را می برد" است که بر طبق آن رای مردمی که در ایالت ها در اقلیت هستند و به نامزدی رای داده اند که بازنده شده به یک باره به سبد نامزد برنده رفته و به یکباره تبدیل به عکس خود می شود و بدین وسیله می توان گفت رای کمتر در ایالت ها به مفهوم خوانده نشدن رای است.
عده ای معتقدند که بهتر است کالج های انتخاباتی حذف شوند، یا رأی اکثریت اعضا ملاک قرار گیرد و یا اصل "برنده، تمام آرا را می برد" ملغی شود و یا روش انتخابات تناسبی برقرار شود که طی آن نامزدی که اکثریت بیشتر را به خود اختصاص می دهد، به عنوان رئیس جمهور معرفی شود.