به گزارش خبرنگار مهر، نشست نقد و بررسی کتاب "سیر تحول ادبیات داستانی و نمایشی از آغاز تا ۱۳۲۰ شمسی" با حضور احمد سمیعی گیلانی، علیمحمد حقشناس، محمد پارسانسب و حسن میرعابدینی (مولف کتاب) در شهرکتاب مرکزی برگزار شد.
در ابتدای این نشست حسن میرعابدینی نویسنده این کتاب با اشاره به همکاری چندین نفر در این پروژه گفت: بخش عمده تکاپوی ما صرف مشخص کردن ویژگی های رمان ایرانی شد که عمدتاً هم بر اساس تطور مضامین و دنبال کردن درونمایه های آثار داستانی دوره های مختلف پیش رفت و در این راه به تاریخ سیاسی ایران هم معطوف نبوده ایم بلکه کوشیدیم به ترکیب بزرگتری به نام "تاریخ ادبیات داستانی" برسیم.
گسستی میان ادبیات معاصر و سنتی ایران وجود ندارد
وی با بیان اینکه "تعریف رمان از منظر نویسندگان و خوانندگان ایرانی تغییر کرده است" افزود: با این وجود معتقدم بین ادبیات معاصر و سنتی ما گسستی پدید نیامده و به رغم تفاوت های موجود در ژانرها، روح ایرانی در رمان ها همچنان دیده می شود. ما در این کتاب ضمن توجه به پیدایش رمان، به دگردیسی فرم آن توجه کردیم.
این پژوهشگر ادبی کتاب "سیر تحول ادبیات داستانی و نمایشی از آغاز تا ۱۳۲۰ شمسی" را کامل ترین اثر در زمینه تاریخ رمان ایرانی تا دوره مورد بحث کتاب برشمرد و از ادامه این پروژه در دو جلد دیگر در آینده نزدیک خبر داد.
علی محمد حق شناس منتقد و مترجم ادبی نیز این کتاب را "منحصر به فرد" ارزیابی کرد و گفت: زبان کتاب به هیچوجه خواننده را نمی آزارد و به اصطلاح "خواننده خوش" است و اشارات جهت دار درخوری در شرح تاریخ ادبیات نمایشی در ایران دارد.
این پژوهشگر ادامه داد: کتاب همچنین به رسم داستان خوانی شبانه در جمع خانواده ها می پردازد اما در عین حال به رسم شاهنامه خوانی، خسرو و شیرین خوانی و لیلی و مجنون خوانی اشارهای نمیکند و به مسئله مهمی با عنوان پیامدهای جایگزینی رمان با اینگونه داستان خوانیهای شبانه را نیز نمیپردازد.
وی با اشاره به پرداختن کتاب به بحث تاثیرپذیری ادبیات فارسی از ادبیات غرب، اضافه کرد: کتاب در عین حال از اثربخشی ادبیات داستانی منثور شرق و به خصوص ایران در ادبیات غرب ساکت می ماند و واقعاً این سوال بی پاسخ مانده که آیا ورود همان ادبیات شرقی به کشورمان که اکنون دیگر آن را به شکلی امروزی شده مجدداً دریافت می کنیم، گرهی از ادبیات ما گشوده است؟
میرعابدینی در کتابش به ادبیات غیر رسمی نپرداخته است
حق شناس افزود: دیگر اینکه کتاب به حاشیه ای بودن ادبیات رسمی اشاره کرده اما به ادبیات وسیعی مردمی که اگرچه اکنون رو به زوال است اما وجود داشته، نپرداخته است؟ ما در کنار حافظ، نظامی و شاهنامه، داستان های عامیانه منثور و منظوم و صورت های شفاهی آن را در قهوه خانه ها داشته ایم و غربی ها هم از همین ادبیات تو در تو تاثیر پذیرفتهاند.
این پژوهشگر آثار ادبی همچنین نبود طرحی نظری در ابتدای کتاب "سیر تحول ادبیات داستانی و نمایشی از آغاز تا ۱۳۲۰ شمسی" را از دیگر کاستی های آن برشمرد.
پیش از اینکه اثری ادبی را سندی فرهنگی بدانیم، باید ادبیت اش را ثابت کنیم
محمد پارسانسب مدرس ادبیات فارسی در دانشگاه تربیت معلم نیز از رویکردی آکادمیک به بررسی این کتاب به عنوان درسی پیشنهاددی بای مطالعه دانشجویان پرداخت و در ابتدای سخنانش 7 فصل نخست کتاب را یک مقدمه برای کل کتاب توصیف کرد و گفت: از 18 فصل کتاب، 7 هفت به بحث های مقدماتی می پردازد؛ اطلاعات و داده های کتاب فراوان است اما اینکه از کجا آغاز می شود و بر چه مبنای نظری حرکت می کند و به کجا می رود، نامشخص است.
وی با اشاره به مدعای نویسندگان کتاب که هر اثر ادبی را "یک سند فرهنگی" دانسته اند، افزود: باید ابتدا یک اثر را از جهت ادبی بررسی کرد و دید که آیا اثر دارای ادبیت لازم هست پس از ان باید درباره زوایای جامعه شناختی اش بحث کرد. ارجاعات این کتاب هم به منابع دست اول بسیار کم استو در پارهای موارد اطلاعات کتابشناختی بسیار ناقص است.
دفاع احمد سمیعی از میرعابدینی
در ادامه نشست نقد و بررسی کتاب "سیر تحول ادبیات داستانی و نمایشی از آغاز تا ۱۳۲۰ شمسی" احمد سمیعی گیلانی پیشنهاددهنده اصلی این پروژه با دفاع از نگارش آن، گفت: متاسفانه در محیط های دانشگاهی بسیار اصرار دارند که یک کتاب و یا مقاله بر اساس چارچوب مشخصی نوشته شده باشد اما من چنین اعتقادی ندارم. البته حتماً نویسند کتاب (میرعابدینی) روش و الگویی در نظر داشته است اما حتماً لازم نیست ان را بیان کند.
وی همچنین پرگویی کتاب درباره محتوای رمان های ایرانی را رد کرد و افزود: به هیچ وجه چنین نیست که میرعابدینی در کتاب "سیر تحول ادبیات داستانی و نمایشی از آغاز تا ۱۳۲۰ شمسی فقط به محتوا پرداخته باشد بلکه بسیار هم به زبان و ساختار رمان های و آثار داستانی اشاره کردهاست.
میرعابدینی نیز در پایان این نشست کتابش را ساختارمند توصیف کرد و گفت: من روی این مسئله بسیار فکر کردم و ساختاری رمانی را برای آن انتخاب کردم و با همین نیت و هدف هم آن را به انجام رساندم. دیگر اینکه کتاب به سبکی رمانی و درباره رمان نوشته شده و رمان هم در ذات خود تک صدایی نیست و به هیچ وجه قصد ندارد که تکلیفی برای خواننده روشن کند.