محمدعلی نجفی، ایرج تقی‌پور و جمال شورجه در بخش پایانی نشست "30 سال سینمای انقلاب" در خبرگزاری مهر کاستی‌های اداره دولتی سینما را در حوزه تولید فیلم و برپایی جشنواره بررسی کردند.

به گزارش خبرنگار مهر، در بخش چهارم و پایانی نشست "سی سال سینمای انقلاب" نجفی، تقی‌پور و شورجه جریان دولتی حاکم بر سینمای ایران را در دو بخش تولید فیلم و برپایی جشنواره فیلم فجر مورد بررسی و آسیب‌شناسی قرار دادند.

محمدعلی نجفی مشکل عمده جشنواره فجر را در سال‌های اخیر نبود محصولات قابل عرضه در این سطح دانست و گفت: این جشنواره در سال‌های اخیر مانند نمایشگاهی بوده که با امکانات خوب ساخته شده اما محصولات آن چندان کیفیت نداشته است. یکی از محاسن‌ جشنواره فیلم فجر در سال‌های گذشته این بود که هنرمندان و مردم در کنار هم به تماشای فیلم‌ها می‌نشستند و از نظر یکدیگر مطلع می‌شدند. اما امروز محصولی که مناسب جشنواره باشد وجود ندارد.

وی با اشاره به سابقه حضور خود در هیئت داوری جشنواره فجر گفت: در یکی از دو جشنواره‌ای که داور بودم خودمان را مجبور می‌کردیم فیلم‌ها را تا پایان ببینیم، چون وقتی دو پرده از فیلم پخش‌ می‌شد به راحتی می‌توانستیم همه چیز را حدس بزنیم. اما به هر حال وجدان کاری اجازه نمی‌داد آنها را نیمه‌تمام رها کنیم. چنین فیلم‌هایی نمی‌توانند بازار جشنواره را گرم کنند.

نجفی با نگاهی به پیشینه جشنواره فیلم فجر گفت: جشنواره می‌تواند بسیار تاثیرگذار باشد همانطور که در چند دوره این گونه بود. اما به شرطی که آنچه امروز در این جلسه مطرح می‌شود در سینمای ایران اعمال شود. اگر این تفکر بین مدیران و سینماگران پذیرفته شود که منافع آنها وابسته به هم است، بخشی عمده‌ از مشکلات ما حل می‌شود. در حال حاضر تعاریف در جریان مدیریتی کشور مخدوش شده و تا این تعاریف از وضعیت کنونی درنیامده و به معنای درست خود نرسند، برای سینمای ما هیچ نتیجه‌ای نخواهد داشت.

جمال شورجه بی‌هدف بودن جشنواره فجر را مشکل جدی آن در سال‌های اخیر دانست و گفت: اگر هدف از داشتن سینما در نگاه مدیران مشخص باشد، هدف از برگزاری جشنواره هم روشن می‌شود. باید دید جشنواره علاوه بر آنکه زمینه‌ای برای تعامل فیلمساز و تماشاگر ایجاد می‌کند، چه کارکردی در راستای اهداف مدیران سینمایی دارد؟ سال‌هاست که جشنواره بدون داشتن یک هدف مشخص فقط برگزار شده‌ است.

او ادامه داد: به عنوان مثال هدف از برپایی جشنواره فجر هیچگاه کشف نیروهای فیلمساز جوان و مستعد نبوده است. فیلمسازان اول و دوم برگزیده سال‌های اخیر امروز کجا هستند؟ دولت تا چه حد توانسته روی این افراد سرمایه‌گذاری کند؟ به نظر می‌رسد مهمترین دلیل برگزاری جشنواره فیلم فجر در سال‌های اخیر فقط برگزاری یک جشن بوده و از آنجا که سینمای ما هدفی کلی ندارد، این جشن هم عقیم مانده است. 

ایرج تقی‌پور همچنین درباره میزان وابستگی سینما به دولت در زمینه تولید فیلم گفت: سینمای ما نه کاملاً‌ دولتی است و نه کاملاً غیردولتی. زمانی که قیمت بلیت و مضامین فیلم‌ها زیر نظارت دولت است، نمی‌توان آن را غیر دولتی دانست. تصور قطع ارتباط سینما با دولت هم تصور صحیحی نیست. امروز ثابت شده حتی اقتصاد لیبرالی هم نمی‌تواند بدون دخالت دولت‌ها حیات خود را ادامه دهد. چه رسد به فرهنگ که همه دولت‌ها نسبت به آن حساس هستند.

وی ادامه داد: نمی‌توان به طور مشخص پاسخ داد چه میزان از سینمای ما دولتی است. اما واقعیت این است که بخش عمده‌ آن در دست دولت است چون حتی وقتی فیلمی می‌خواهد با سرمایه‌ بخش خصوصی تولید شود، نظارت دولتی‌ روی آن اعمال می‌شود. دولت باید نقشی پدرانه ایفا کند و این مسئله را بپذیرد که با بزرگ شدن کودکانش باید بخشی از مسئولیت را برعهده آنان قرار دهد. اما به نظر می‌رسد دولت ما چندان تمایلی به این وجه ندارد.

نجفی دولتی بودن سینمای ایران را امری طبیعی دانست و گفت: اقتصاد و فرهنگ در کشور ما به هیچ عنوان از هم جدا نیستند. وقتی اقتصاد و تلویزیون دولتی داریم، طبیعتاً سینمایمان هم دولتی است. مشکل سینمای ما به بی‌برنامه‌گی و بی‌توجهی مدیران آن مرتبط است. دولت باید در سینما سرمایه‌گذاری کند و دولتی بودن سینما ایرادی ندارد.

وی افزود: آنچه مسئله‌ساز می‌شود این است که با تغییر مدیران فضا به شکلی تغییر می‌کند که انگار سال 58 است و تازه انقلاب شده و می‌خواهیم ثابت کنیم نظام و انقلاب با سینما مشکلی ندارد! اگر کسی که مدیر می‌شود بپذیرد مدیر است و باور کند که باید سینماگران را اداره کرده و برای بهبود آنها هزینه کند، مشکل حل می‌شود. مسئله سینمای ما این است که انگار کیفیت چندان اهمیتی ندارد و مدیریت فقط تمایل دارد آماری از میزان تولیدات ارائه دهد و بس.

شورجه دولتی بودن یا نبودن سینما را مسئله‌ای دانست که بارها به آن اشاره شده و گفت: اغلب کسانی که تا رگ گردن به سینمای دولتی نزدیک بوده‌ و با ابزار دولتی فیلم ساخته‌اند، خود را از این جنس سینما مبرا می‌دانند. به طور طبیعی دولت باید در امر سینما سرمایه‌گذاری کند و اتفاقاً تنها موردی که از موضع اصل 44 قانون اساسی نمی‌توان سراغش رفت، بحث سینما و فرهنگ است. اگر قرار باشد بحث خصوصی‌سازی به سینما هم اختصاص پیدا کند، دچار مشکلاتی مضاعف می‌شویم که کسی هم پاسخگوی آن نخواهد بود زیرا هنوز مناسبات آن فراهم نشده است.

این کارگردان با تأکید بر اینکه مبنای حکومت اسلامی ایران فرهنگ است، افزود: با توجه به دیدگاه، جهان‌بینی و نگاه مذهبی که در کل کشور است، حکومت نمی‌تواند همه چیز را به دست سینماگر بسپارد و مطابق سلیقه و نگاه مخاطب عام فیلم بسازد. طبیعی است که دولت به سینما کمک کند زیرا حکومت ما فرهنگی است و به همه چیز از این منظر نگاه می‌شود. وقتی کلان جامعه بر اساس بایدها و نبایدها از منظر مذهبی حکومت اداره می‌شود، نمی‌توان دست فرهنگ را باز گذاشت تا از آن سوء‌استفاده شود. از همین رو دولت باید هزینه این سینما را بپردازد.

تقی‌پور در انتها از دولت خواست سینما را فرزند خوانده خود نداند و گفت: اگر دولت قبول کند که ما فرزندانش هستیم چه خلف و چه ناخلف و مانند فرزند خوانده با ما رفتار نکند، سهم خود را در سینما به جا آورده است.