جشنواره فيلم هاي مستند يادگار كه سومين دوره آن در حال برگزاري است،در جذب آثار متنوع ، شيوه اجرايي و محتوا موفق عمل كرده است اما اين جشنواره از مخاطب بي بهره است.

به گزارش خبرنگار سينمايي "مهر"، جشنواره عنواني كلي براي مراسمي است كه  به  موضوع خاصي در زمينه هنر، فرهنگ، اجتماع، اقتصاد و ... مي پردازد كه به اين ترتيب بر اساس اهداف مشخص  طيف محدودي از جامعه را مخاطب قرار مي دهد. وقتي جشنواره در يك زمينه خاص به طور مثال سينما به سراغ يك محور معين مانند مستند مي رود و در اين بخش هم يك موضوع واحد يعني ميراث فرهنگي را مد نظر قرار مي دهد، كاملا"  بديهي است كه قشر محدود و خاصي از جامعه هنري را در بر مي گيرد. اما وقتي حتي همان عده معدود كه در زمينه سينماي مستند فعاليت مي كنند هم براي تماشاي فيلم ها به سالن نمايش جشنواره نمي روند، اين سوال در ذهن جاي مي گيرد كه جشنواره چه جايگاهي در ميان فيلمسازان دارد و نداشتن مخاطب تا چه اندازه حساسيت برانگيز است.
جشنواره فيلم هاي  مستند ميراث فرهنگي  يادگار محلي براي تبادل افكار و آرا بين مستندسازان است  و امكاني را فراهم مي سازد كه در مدت زماني كوتاه  فيلمسازان اين عرصه فرصتي به دست بياورند كه با تجارب و انديشه هاي ساير فعالان اين رشته آشنا شوند و از آن ها بهره برداري كنند. بنابراين اين انتظار طبيعي به نظر مي رسد كه حداقل مستندسازان جوان كشور و حتي ساير دست اندركاران عرصه توليد فيلم كوتاه به جشنواره بيايند؛ به تماشاي آثار بنشينند، به بحث و گفت و گو بپردازند و فرصت به دست آمده را مغتنم بشمارند. اما اگر چنين اتفاقي نيفتد بايد دلايل آن را جستجو كرد .
فرشاد فرشته حكمت، يكي از مستند سازان جوان و با تجربه كشور در اين زمينه گفت:  به عقيده من برگزاري جشنواره يك ضرورت است. به خصوص وقتي صحبت از جشنواره هاي موضوعي پيش مي آيد. زيرا اصولا" آثاري كه با موضوع خاصي ارايه مي شوند كمتر مجال ارايه پيدا مي كنند و جشنواره مي تواند محل مناسبي براي اين عرضه باشد. اين مساله در ساير كشورهاي جهان هم رواج دارد. يعني شركت هاي خصوصي يا نهادهاي دولتي ديگر كشورها هم با كمترين بهانه، جشنواره برگزار مي كنند تا آثار توليد شده را به نمايش بگذارند. ولي در مورد جشنواره فيلم هاي مستند يادگار مشكل اينجاست كه جشنواره مخاطب ندارد. همين مساله هم باعث شده كه من دو سال از شركت در جشنواره خودداري كنم. در اولين دوره برگزاري جشنواره دو فيلمم  در جشنواره حضور داشت ، وقتي براي تماشاي فيلم رفتم جز خودم و دوستي كه همراهم بود، كس ديگري در سالن حضور نداشت.
مساله عدم استقبال مخاطبين از جشنواره به عوامل مختلفي بر مي گردد كه يكي از آنها عدم وجود جذابيت در جشنواره است. يعني يك جشنواره علاوه بر اينكه بايد به خودي خود براي اهالي آن مقوله جذابيت داشته باشد، بايد مسايل جانبي هم برايش در نظر گرفته شود تا افراد بي تفاوت را هم حساس كند. يكي از اين جذابيت ها مي تواند نمايش مستندهاي شاخص تاريخ سينما يا حتي درخواست از مستندسازان صاحب نام كشور براي ارايه يك فيلم مستند به طور سمبليك  باشد. يعني بودجه اي در اختيار كارگردان هاي صاحب نام كشور قرار گيرد كه يك فيلم كوتاه در زمينه مشخص توليد كنند. اين مساله هم برتحرك جشنواره  مي افزايد و هم شرايط ارايه الگوي مناسب را فراهم مي سازد.
البته اين نكته را هم نبايد فراموش كرد كه وقتي عرصه فيلمسازي با استفاده از دوربين هاي ويديويي تا اين اندازه فراخ مي شود كه هر كسي بدون داشتن كمترين دغدغه فرهنگي يا احساس مسووليت اجتماعي مي تواند دست به توليد فيلم بزند و ساخت فيلم مستند براي جوانان تبديل به يك جور پُز روشنفكري مي شود، نبايد انتظار داشت فيلمساز جوان وقت زيادي براي آموختن بگذارد و به همين خاطر به تماشاي آثار ساير فعالان اين عرصه بنشيند. ساخت فيلم مستند براي اينكه به يك ابزار فرهنگ ساز تبديل شود بايد از سوي فيلمساز به عنوان  يك نياز و ضرورت ژرف روحي و فكري همراه باشد.
خسرو سينايي، مستندساز با سابقه ايران دراين باره معتقد است:  متاسفانه ما نه در عرصه آثار داستاني و نه در زمينه فيلم هاي مستند موفق به ايجاد سيستمي نشده ايم كه بر اساس آن فيلمساز از پشتوانه خوبي برخوردار باشد يا با بهره گرفتن از يك گروه منسجم توليد بتواند با راحتي خيال اثر خود را خلق كند. اين مساله در آثار مستند كه نيازمند كارشناس، محقق و امكانات ويژه توليد است، اهميتي دو چندان پيدا مي كند.
در زمينه برگزاري يك جشنواره موفق مديريت هم مي تواند نقش مهمي در به ثمر نشستن جشنواره ايفا كند. چون اختصاص بودجه، تامين و سپس هزينه كردن آن يك طرف مساله است، ايجاد جشنواره اي پويا، پرتحرك و جذاب سوي ديگر اين مطلب را تشكيل مي دهد. هر چند كه در زمينه برپايي جشنواره فيلم مستند يادگار عملكرد محمد آفريده  قابل قبول بوده است، اما به نظر مي رسد جشنواره يادگار هنوز حتي در ميان مستند سازان هم جا نيفتاده است. زيرا با وجود اينكه توليد فيلم هاي ميراث فرهنگي از رشد كمي قابل توجهي برخوردار بوده، اما بستري مناسب براي گردهمايي مستندسازان فراهم نكرده است. به خصوص اينكه در اين جشنواره كمتر فيلمساز حرفه اي يا صاحب نامي اثر ارايه مي دهد.
انسيه شاه حسيني در اين زمينه اظهار داشت:  به نظر من جشنواره خوب است، اما عملكرد مديران جشنواره تعيين كننده اصلي كيفيت آن به شمار مي رود. مديران جشنواره مي كوشند به شيوه خودشان فرهنگ سازي كنند. ولي اين مساله هم مسلم است كه اگر هزينه هاي برپايي جشنواره صرف توليد يا پرورش استعدادها شود نتايج بهتري در بر خواهد داشت. از طرف ديگر، جشنواره بايد مخاطب داشته باشد تا تاثير گذار باشد. همين مساله باعث مي شود مدير يك جشنواره با زحمت زياد يك هنرپيشه مشهور را به يك جشنواره در شهرستان بياورد تا جواني كه به آثار اين بازيگر علاقمند است، براي ديدنش به جشنواره بيايد و به اين ترتيب دل او را هم به طريقي به دست بياورد.
يك جشنواره هر اندازه هم كه محدود برگزار شود و براي برپايي آن سازمان هاي متعددي دست اندر كار باشند، ولي به هر حال صرف هزينه و بودجه در آن اجتناب ناپذير است. هر چقدر هم كه برپايي جشنواره يك ضرورت به شمار برود اما با انجام بررسي هاي دقيق و كارشناسانه مي توان شرايط خرج شدن اين هزينه را بهبود بخشيد. اختصاص مخارج جشنواره به توليد، يكي از اين راه هاي مثبت و موثر است.
محمد آفريده، دبير جشنواره يادگار و رييس مركز گسترش سينماي تجربي و مستند در اين باره مي گويد:  تمايل اصلي من در اين عرصه به توليد بيشتر است و به همين خاطر تلاش زيادي به خرج مي دهم تا هر بودجه اي كه به دستم مي رسد، در راه افزايش توليد فيلم به كار گيرم. در مورد جشنواره يادگار هم ما تنها مجري هستيم . ميراث فرهنگي به عنوان متولي اصلي برگزاري اين جشنواره فعاليت مي كند و برپايي اين جشنواره با همكاري شبكه يك سيما، شهرداري تهران و وزارت كشور انجام  مي شود.
با همه آنچه كه گفته شد، نمي توان از دغدغه ارايه فراگير آثار فرهنگي چشم پوشي كرد. چون به هر حال جشنواره پاسخي به نياز نمايش گسترده فيلم هاي مستند است. اما راه هاي ديگري هم در اين بين مي توان جستجو كرد؛ از جمله اينكه همان هزينه اي  كه صرف برپايي جشنواره مي شود را به نمايش فيلم از تلويزيون يا حتي سينماهاي معتبر كشور اختصاص داد و به عبارتي با رايگان كردن نمايش فيلم هاي مستند شرايط ديده شدن آنها را در سطح وسيع در جامعه فراهم كرد.
فرشاد فرشته حكمت بر اين باور است:  مساله اين است كه وقتي مي خواهيم مراسمي كه در آن نمايش فيلم اساس كار را تشكيل مي دهد، از بدنه يك هنر مانند سينماي مستند خارج كنيم، بايد منبع ديگري را جايگزين آن نماييم. اينكه هزينه جشنواره به توليد اختصاص پيدا كند بسيار خوب است يا اينكه حتي صرف نمايش فيلم بشود. اما در حال حاضر مشكل اصلي نمايش فيلم در جايي مانند تلويزيون ، پول نيست. بلكه موضوع هايي است كه در فيلم ها مورد استفاده قرار مي گيرد. چون فيلم هاي كوتاه طيف وسيعي از موضوع ها را در بر مي گيرد كه با سياست هاي كلي تلويزيون سازگار نيست. بنابراين بايد كوشيد ابتدا جايگزين مناسبي براي جشنواره پيدا كنيم سپس به حذف آن بپردازيم.
شاه حسيني نيز در اين باره مي گويد:  به عقيده من هر اتفاقي كه به اعتلا و معرفي هنر كشور بيانجامد مهم و قابل تقدير است. سنت جشنواره برگزار كردن هم در كشور ما يكي از حلقه هاي افزايش كمي و كيفي توليد است. اقدام براي فعاليت فرهنگي مانند انداختن سنگي در يك بركه است كه حلقه هاي مختلفي را ايجاد مي كند. جشنواره يكي از آن حلقه ها است كه در مجموع مي تواند به ايجاد يك موج منجر شود. وقتي با متوليان جشنواره ها صحبت مي كنم، همه آنها اهداف اوليه بسيار والا و مقدسي دارند. ولي حقيقت اين است كه بايد مشخص شود  يك جشنواره چرا برگزار مي شود؟   آيا بايد جشنواره اي برگزار شود تا بودجه اي هزينه گردد  يا شرايطي را به وجود بياورد كه براي عده اي حقوق و اضافه كاري در برداشته باشد؟   اين سوالاتي هستند كه در پايان هر جشنواره بايد به دقت مورد مطالعه قرار گيرد.
كلام آخر اينكه، نمايش فيلم هاي مستند و آشنايي هر چه بيشتر اقشار مختلف جامعه با اين ژانر يك ضرورت است. اما جشنواره تنها راه ممكن به شمار نمي رود و مي توان به راه هاي ديگري هم فكر كرد!