امام ابوالحسن علی النقی هادی ملقب به امام " هادی"، دهمین پیشوای شیعیان در نیمه ذیحجه سال 212 هجری، اطراف مدینه در محلی به نام " صریا" متولد شد.
آن حضرت و فرزند گرامی ایشان امام حسن (ع) به عسکریین شهرت یافتند، زیرا خلفای بنی عباس آنها را از سال 233 به سامرا (عسکر) برده و تا آخر عمر پر برکتشان آنها را تحت نظر قرار دادند.
امام هادی به لقبهایی چون نقی، عالم، فقیه، امین و طیب شهرت داشت و کنیه مبارک ایشان ابوالحسن است. از آنجا که کنیه امام موسی کاظم(ع) و امام رضا (ع) نیز ابوالحسن بود، لذا برای اجتناب از اشتباه، ابوالحسن اول به امام کاظم ، ابوالحسن ثانی به امام رضا و ابوالحسن ثالث به حضرت هادی اختصاص یافته است.
پدر بزرگوارش امام جواد و مادرش بانوی گرامی سمانه است که بانویی با فضیلت و با تقوا بود. امام هادی در سن 6 یا 8 سالگی یعنی در سال 220 هجری، پس از شهادت امام جواد به امامت رسید. مدت 33 ساله امامت امام هادی با خلفای معتصم، واثق، توکل، منتصر، مستعن و معتز معاصر بود.
عظمت شخصیت امام هادی به قدری زیاد است که دوست و دشمن را به اعتراف واداشته است. قسمتی از این اعترافات مبنی بر شخصیت آن امام به لحاظ اخلاقی و بخشی دیگر ناشی از ابعاد علمی آن حضرت و شمه ای، نتیجه کراماتی است که از آن بزرگوار صادر شده است.
امام هادی (ع) دارای نفس زکیه و عزمی راسخ و همتی عالی بود که هرگز احدی از مردم را نمی توان در مقایسه با او همتا و همسان دانست.
امام هادی که در زمره امامان شیعه و از خاندان رسالت است از دانشی گسترده و جامع برخوردار بود، طوری که سمبل های دانش و فرهنگ وی، عقول را حیران و اندیشه ها را به اعجاب واداشته است.
امام دهم چون پدران و اجداد بزرگوار خود در علم و دانش سرآمد روزگار بود. درخشش او در مدت حیاتش احترامی شگفت در قلوب همگان ایجاد کرده بود. نامه آن حضرت در رد پیروان معتقد به تفویض و جبریون و اثبات عدل و حد مابین جبر و تفویض، از فرازهای شگفت آور دوره امامت امام هادی محسوب می شود و بسیار مورد تعمق و توجه است.
امام دهم در حالى که هشت سال و پنج ماه از عمر شریفشان می گذشت، به مقام امامت نایل و 33 سال امامت کرد .
در این مدت حضرت علی النقی برای نشر احکام اسلام ، آموزش ، پرورش و معرفی مکتب و مذهب جعفری و تربیت شاگردان و اصحاب گرانقدر گامهای ارزنده ای برداشت .
امام علاوه بر این امور در زمینه مبارزه پنهان و آشکار با خلیفه وقت (متوکل عباسی) نیز فعالیت گسترده ای داشت ، به همین جهت که عبدالله بن عمر والی مدینه بنا بر دشمنی دیرینه و بدخواهی درونی ، به متوکل خلیفه زمان خود نامه ای خصومت آمیز نوشت ، به آن امام بزرگوار تهمتها زد .
از زمان حضرت امام محمد باقر و امام جعفر صادق و حوزه چهار هزار نفری آن دوران پربار ، شاگردانی در قلمرو اسلامی تربیت شدند که هریک مشعلدار فقه جعفری و دانشهای زمان بودند و بدین سان پایه های دانشگاه جعفری و موضع فرهنگ اسلامی ، نسل به نسل نگهبانی شد و امامان شیعه ، از دوره حضرت رضا به بعد ، از جهت نشر معارف جعفری آسوده خاطر بودند .
دستگاه حاکم ، کم کم متوجه شده بود که حرمین (مکه و مدینه) ممکن است به فرمانبری از امام درآیند و سر از اطاعت خلیفه وقت درآورند . بدین جهت پیک در پیک و نامه در پی نامه نوشتند تا متوکل عباسی دستور داد امام هادی را از مدینه به سامرا که مرکز حکومت وقت بود انتقال دهند . متوکل امر کرد حاجب مخصوص وی حضرت هادی را نزد خود زندانی کند و سپس آن حضرت را در محله عسکر سالها نگه دارد تا همواره زندگی امام تحت نظر دستگاه خلافت باشد .