حسین اسرافیلی گفت: وقوع انقلاب باعث شد که نگاه متعهدانه و اندیشمندانه و فخیم شعری به جایگاه خودش برگردد و شعر ما پیوند مجددی با ادب فاخر و کهن ایران پیدا کند.

حسین اسرافیلی شاعر در گفتگو با خبرنگار مهر با اشاره به روند تحولات ادبی بعد از انقلاب اسلامی گفت: برای بررسی این موضوع باید به شعر دهه‌های 40 و 50 برگردیم که به خاطر خفقانی که بر جامعه حاکم بود شاعران به شعرهای که ظاهری مشابه داشت می‌پرداختند.

وی افزود: آدم احساس می‌کرد که این شعر شعری روشنفکری و سیاسی علیه حکومت است اما در واقع شعر بی‌خاصیتی بود و عمده جریان حاکم بر شعر آن زمان جریان شعر بی‌هویت و بی‌خاصیت بود که در کنار آن تعدادی از شاعران به طرح مسائل غیر اخلاقی روی آورده بودند و یا توصیفهایی مانند "اگر من جای خدا بودم این کار را می‌کردم و آن کار را می‌کردم"!

اسرافیلی اضافه کرد: اما وقوع انقلاب باعث شد که نگاه متعهدانه و اندیشمندانه و فخیم شعری به جایگاه خودش برگردد و پیوند مجددی با ادب فاخر و کهن ایران پیدا کند.

وی ادامه داد: بعد از انقلاب بسیاری از شاعرانی که با شعرهایشان با اهداف انقلاب سازگاری نداشتند یا فرار کردند یا ماندند و سکوت کردند و گاهی هم مواردی بود که علیه انقلاب شعر گفتند اما شاعران جوانی که پا به پای انقلاب رشد کردند در کنار بزرگانی مانند زنده‌یاد اوستا و نصرالله مردانی به شعر پرداختند و این شاعران پیشکسوت هم زیر پر و بال آنها را گرفتند.

این شاعر تاکید کرد: از جمله این شاعران می‌توان به افرادی مانند مرحوم قیصرامین‌پور، سیدحسن حسینی و سلمان هراتی اشاره کرد که بعدها حوزه هنری را تشکیل دادند و حوزه هم توانست این شاعران را زیر پر و بال خودش تربیت کند.

وی افزود: اساساً بسیاری از کسانی که در روزگار ما صاحب نام و عنوانی هستند در اصل شاگرد کسانی مانند مشفق و شاهرخی بودند و توانستند مسیر اصلی و در واقع مسیر پیوند با گذشته را پیدا کنند.

اسرافیلی افزود: هر چند شاید ظواهر شعری این شاعران جوان در ابتدا خیلی قابل دفاع نبود اما بعدها که مجموعه‌های شعریشان را چاپ کردند جوانمردی آنها در موضوعات دینی و اعتقادی مشخص شد. شعر انقلاب شعر برای شعر نیست بلکه در کنار اهداف مقدس و آرمانهایی انسانی پیش می‌رود و این هم مدیون تعهد شاعرانی است که آن را پروراندند.