به گزارش خبرنگار مهر، در ذهنم خاطره عذرا وکیلی را جستجو میکنم. بچه که بودم رادیو را با صدای او میشناختم. یادم میآید صبحها با عشق به برنامه "سلام کوچولو" از خواب بیدار میشدم و دست و صورت نشسته و بیتوجه به مادر که برای خوردن صبحانه صدایم میکرد، رادیو را روشن میکردم و برنامه را گوش میدادم و چه شیرین بود این لحظات.
وکیلی در گفتگوی مشروح با خبرنگار مهر درباره شکلگیری برنامه "سلام کوچولو" و ... سخن گفته است. او در این گفتگو همچون مادری مهربان و با خندهای کودکانه به سئوالهای من پاسخ داد.
* خبرگزاری مهر ـ گروه فرهنگ و هنر: برنامه محبوب "سلام کوچولو" 37 سال است که روی آنتن رادیو ایران میرود. برای شروع از شکلگیری این برنامه بگویید و اینکه چه طور بعد از این همه سال هنوز تازگی خود را حفظ کرده است؟
ـ عذرا وکیلی، مجری و تهیهکننده رادیو : زمانی که برای کار کودک به رادیو آمدم، برنامه "سلام کوچولو" حدود یک سالی بود روی آنتن میرفت و بچههای بزرگتر با صدای کودکانه در این برنامه حرف میزدند و ادای بچه ها را در میآوردند. وقتی کار را تحویل گرفتم از بچههای خردسال استفاده کردم.
برای اولین بار بود در رادیو بچهای چهار ساله همراه یک مجری برنامه اجرا میکرد. علاوه بر آن بچهها را آزاد گذاشتم تا با همراهی هم برنامه را به نتیجه برسانیم. فکر میکنم این مسئله باعث موفقیت برنامه "سلام کوچولو" شد و از آن به بعد اجازه ندادم بچههای بزرگتر در این برنامه کار کنند.
* این برنامه برایتان چه ویژگیهایی داشت که شما را ترغیب به تهیه و اجرای آن کرد؟
ـ 22 ساله بودم که دورههای تهیهکنندگی را گذراندم و سال 1352 کار خود را شروع کردم. آن سالها در گروه کودک کار میکردم. در ابتدا تهیهکنندگی برنامهای برای بچههای بزرگتر را به عهده داشتم، ولی کم کم برنامه خردسالان را هم به من سپردند.
وقتی از من خواستند بین برنامه خردسالان و کودکان یک کدام را انتخاب کنم، برنامه خردسالان را انتخاب کردم، چرا که در دنیای آنها راحت بودم. یک دنیای ساده و صمیمی، دنیایی که اگر اشتباه میکردند، خودشان از اشتباهشان حرف میزدند و اگر کارشان هم خوب انجام میدادند، ذوق میکردند. بچهها به من انرژی میدهند و این مسئله من را ترغیب کرد برنامه "سلام کوچولو" را بپذیرم.
* چه طور ریسک کردید برنامه "سلام کوچولو" را با خردسالان اجرا کنید؟
- ریسک بزرگی بود، اما به این فکر کردم برنامه برای خود بچههاست و آنها میتوانند مجری این برنامه باشند. اوائل خیلی میترسیدم و برای همین با یک بچه کارم را شروع کردم و در کنار او بچههای بزرگتر هم بودند. اولین برنامه با این روند روی آنتن رفت، حتی تپقهای بچه را ویرایش نکردم و گفتم اگر اشتباهی کردند، بگذارم باشد، چرا که به جذابیت برنامه میافزاید.
وقتی برنامه "سلام کوچولو" پخش شد، مسئولان نظارت آن موقع با عصبانیت با من تماس گرفتند که چرا ویرایش برنامه از دستم در رفته است. من به آنها توضیح دادم تپق بچهها طبیعی است و چون برنامه برای بچهها است باید به سادگی آنها اجرا و پخش شود. شنوندگان هم از برنامه خیلی استقبال کردند و روز به روز به تعداد شنوندگان افزوده شد.
برای مسئولان رادیو هم کاری نو بود. استقبال زیاد از "سلام کوچولو" به من دل و جرات داد و شروع به انتخاب دیگر بچههای خردسال برای برنامه کردم.
* در دوره کودکی ما رادیو جایگاه خوبی داشت و صدای گرم شما همیشه برایمان شیرین بود، اما در حال حاضر با وجود تعدد شبکههای تلویزیونی و دیگر رسانهها جایگاه رادیو در میان بچهها کم رنگ شده است؟ چه طور در این 37 سال با انگیزه برنامه "سلام کوچولو" را اجرا کردید؟
ـ گرچه رادیو در سالهای 70 راکد شد و تا حدودی مخاطبان خود را از دست داد، اما در حال حاضر تعداد شنوندگان رادیو زیاد است. در سالهایی که رادیو راکد بود، تصمیم گرفتم بزرگترها را به برنامه جذب کنم تا بتوانم بچهها را هم در کنار آنها نگه دارم. به همین دلیل برنامهای طراحی کردم که هم آموزشی باشد و هم بزرگترها و بچهها را ترغیب کند در یک ساعت معین رادیو را روشن کنند.
مثلاً در برنامه میگفتم بچهها، نقشه ایران را دیدهاید؟ بعد بچههایی که در استودیو کنارم بودند، یکی جواب مثبت و دیگری جواب منفی میداد. بعد از آن بچهها را تشویق میکردم از بزرگترهایشان بخواهند برایشان نقشه تهیه کنند یا از بچهها میخواستم همیشه پافشاری کنند خانوادههایشان موج برنامه را برایشان پیدا کنند تا به برنامه گوش بدهند.
دوست دارم برنامه برای بزرگترها هم زنگ تفریح باشد و از شنیدن آن لذت ببرند. خودم هم وقتی در خانه هستم، رادیو را روشن میکنم و با شنیدن برنامهها خستگیام رفع میشود.
* در تمام سالهای اجرای برنامه "سلام کوچولو" به ایدهآلی که در نظر داشتید، رسیدهاید؟
ـ بله، رسیدهام. گرچه بچهها چهره من را نمیشناسند و هیچ وقت برنامه تلویزیونی اجرا نکردم، اما مردم صدایم را میشناسند و هر وقت صدایم را میشنوند، میگویند شما خانم وکیلی برنامه "سلام کوچولو" نیستید. شنیدن این حرفها نشان میدهد رادیو فراموش نشده است.
به نظرم از سال 1386 تا امسال مخاطبان شبکههای رادیو بیشتر از تلویزیون شدهاند. فکر میکنم دلیل این مسئله هم وجود شبکههای متنوع رادیویی همچون شبکههای ورزش، جوان، معارف و ... است که نیاز شنوندگان را تامین میکند.
* هیچ وقت ترغیب نشدید در تلویزیون هم برای کودکان برنامه اجرا کنید؟
ـ پیشنهادهای زیادی داشتم. سال 1374 یا 1375 پیشنهادی برای اجرای تلویزیونی به صورت جدی مطرح شد و از من خواستند برنامهای همچون "سلام کوچولو" در تلویزیون اجرا کنم. من هم از تهیهکننده فرصت خواستم درباره آن فکر کنم. بعد در برنامه از بچهها خواستم شکلم را نقاشی کنند. بعد از این فراخوان تعداد زیادی نامه برایم رسید و هر کس شکلی از من کشیده بود، اما هیچ یک از نقاشیها شبیه خودم نبود.
قبل از اینکه به تهیهکننده برنامه تلویزیونی پاسخ دهم، با آقای مهاجرانی مسئول وقت رادیو مشورت کردم. او خیلی مخالفت کرد و به من گفت چهرهام برای بچهها میشکند. البته در آن سالها این قانون مثل الان وجود نداشت که گویندگان رادیو نمیتوانند در تلویزیون اجرا داشته باشند. وقتی پاسخ مسئول وقت رادیو شنیدم و نقاشی بچهها را دیدم، برنامه را نپذیرفتم و هیچ وقت هم به تلویزیون نرفتم.
* از واکنش بچهها در برنامه "سلام کوچولو" در این سالها بگویید؟
- 37 سال کم نیست. مثل این میماند که بچه یک روزه 37 ساله شده باشد. برخی مواقع مادرهایی که بچههایشان را به برنامه میآورند از خاطرات خودشان برایم میگویند که میهمان این برنامه بودند و حالا فرزندشان را آوردند. دیدن این صحنهها برایم خیلی جذاب است.
* بچهها را تا چند سالگی در برنامه نگه میدارید؟ از لحظههای خداحافظی بگویید؟
ـ از لحظههای خداحافظی نگویید که نمیتوانم بگویم چه قدر مکافات داشتم، حتی بعضی بچهها برای این مسئله با من قهر میکردند. نهایت یک بچه را تا هشت سالگی میکشاندم. برای خداحافظی آرام آرام کارهایی انجام میدادم تا با من قهر کند. البته بچههای خیلی علاقمند هم داشتیم که به شگردهای برنامههایی رادیویی اشراف داشتند. در این صورت بچهها را به گروههای دیگر معرفی میکردم. از این بچههای علاقمند میتوانم به ژاله صادقیان اشاره کنم.
* پس صادقیان یکی از بچههایی بود که با شما برنامه "سلام کوچولو را اجرا میکرد؟
ـ بله، مژگان عظیمی از دوبلورهای مطرح کارهای کودک هم از خردسالان برنامه "سلام کوچولو" بود. البته بچههای دیگری هم بودند که هم اکنون در رادیو مشغول هستند، اما به شهرت صادقیان و عظیمی نرسیدند.
* الان که به کارهای صادقیان و عظیمی نگاه میکنید، چه حسی دارید؟
- آنها مثل دخترهای من هستند. خیلی دوستشان دارم و خوشحالم به این جایگاه رسیدند. وقتی صادقیان و عظیمی پیش من آمدند، حس کردم دخترهای با استعدادی هستند، اما آن زمان فکر نمیکردم آنها به چنین جایگاهی برسند.
* برنامه "سلام کوچولو" چه جور تجربهای برای شما بود؟
ـ به آرامش خاصی رسیدم. گرچه در طول این سالها برنامههای دیگری هم داشتم، اما سعی نکردم خودم را درگیر دنیای پرهیاهو بزرگترها کنم. بیشتر علاقمند بودم در دنیای کودکان باشم. به همین دلیل بیشتر مطالبی را که برای کودکان نوشته میشود، میخوانم. با نویسندگان و شاعران کودک در ارتباط هستم، حتی برنامههای خارجی کودک را میبینم.
* از برنامههای خارجی کودک چه قدر الگو گرفتید؟
ـ وقتی به برنامههای خارجی نگاه میکنم، میبینم آنها از ما الگو گرفتند، نه ما از آنها. حتی برنامههای تلویزیون خودمان ویژه کودکان هم شبیه برنامههای من است که 10 سال پیش در رادیو اجرا کردم. البته خیلی خوشحال میشوم کسی از تجربهای که کسب کردم، بهره ببرد و نام این کار را تقلید نمیگذارم، چرا که از تجربه به نحو مطلوب استفاده شده است.
برخی مواقع برنامههایی در زمینه کودکان میبینم یا میشنوم که در آن برای جذب بچهها از شوخیهای رکیک یا توهینهای عجیب و غریب استفاده میکنند. برای شاد کردن بچهها راههای درستی وجود دارد و نباید از هر راه استفاده کنیم. در "سلام کوچولو" سعی میکنیم برنامه برای بچهها سرگرمکننده باشد و در عین حال نکات اخلاقی را هم به آنها یاد دهد.
* برنامههای کودک تلویزیون را چه طور ارزیابی می کنید؟
ـ گاهی برنامههای تلویزیون را میبینم، اما احساس میکنم که برنامهسازان مخاطبان خردسال، کودک و نوجوان را گم کردهاند و برخی برنامهها مناسب کودکان است و نه خردسالان، اما ویژه خردسالان پخش میشود. از سوی دیگر لحن اجرای مجری هم موثر است. هنر در ایجاد فضای آرام برای کودکان است و در این صورت مجری موفق میشود. یک مجری با رنگ و لعاب زیاد، خندههایی که بیشتر مانند جیغ است یا حرکات بیش از اندازه دستها به موفقیت نمیرسد.
* تعدادی از مدیران رادیو معتقدند دوران قصهگویی در رادیو تمام شده و بچهها دیگر با آن ارتباط برقرار نمیکنند. نظر شما چیست؟
ـ همان موقع که این صحبت از سوی مدیران مطرح شد، مخالفت کردم. هر یک از مسئولان را میدیدم، میگفتم نباید بگذارید این اتفاق بیفتد. میتوان قالبها را تغییر داد. من همیشه در جشنوارههای قصهگویی کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان شرکت میکنم. میهمانان خارجی همه از قصهگویی تعریف میکنند و علاقمند به زنده نگه داشتن آن هستند. پس چرا ما باید قصه را کنار بگذاریم، در حالی که بچهها با شنیدن قصه خیلی آرام میشوند؟
*دوست دارید تا چند سال دیگر برنامه "سلام کوچولو" ادامه دهید؟
ـ وقتی در جشنواره ABU برنامه "ترانهای برای شادی" من مقام اول جهان را به دست آورد، فکر کردم دیگر خودم را بازنشسته کنم و در اوج خداحافظی کنم، ولی وقتی به ایران آمدم، دیدم کسی چیزی نگفت و آقایان ضرغامی رئیس سازمان صدا و سیما، خجسته معاون سابق و نوری مدیر رادیو ایران از من تقدیر کردند. تقدیر آنها به من انرژی دوباره داد و تصمیم گرفتم باز هم تغییراتی در قالب برنامه بدهم تا بچهها را جذب کنم.
*فکر میکردید "ترانهای برای شادی" جایزه اول را کسب کند؟
ـ فکر نمیکردم داورانی که کارم را ارزیابی میکنند، متوجه ایده نو من شوند، اما آنها کاملاً درک کردند. در ورک شاپ وقتی از احساسم درباره این برنامه حرف زدم همه تحت تاثیر قرار گرفتند.
*شما در این سالها در کنار برنامه "سلام کوچولو" تهیهکنندگی برنامههایی هم برای بزرگسالان از جمله نمایشهای رادیویی به عهده داشتهاید، کار برای کودک برایتان جذابیت دارد یا بزرگسال؟
ـ تمام لحظههای کار برای کودک را دوست دارم. کار نمایش را هم دوست دارم، چون خودم هم کارم را با بازی در نمایش رادیویی آغاز کردم. در مجموع به کار کودک بیشتر علاقمندم، چرا که به من آرامش میدهد.
*با توجه به سابقه زیادی که در رادیو دارید، رادیو را چه طور توصیف میکنید؟
ـ همیشه به افرادی که به رادیو میآیند، میگویم اگر کار در رادیو را دوست دارید، اگرعاشق هستید، بمانید و در غیر این صورت نه وقت خودتت را بگیرید و نه وقت چند میلیون مخاطب را.
*و این عشق این همه سال شما را در رادیو نگه داشته؟
ـ (با خنده) بله، همین عشق باعث شده سالها بمانم و آن را رها نکنم.
*****
گفتگو: فاطمه عودباشی