دکتر عماد افروغ جامعهشناس وعضو هیئت علمی پژوهشکده علوم انسانی و مطالعات فرهنگی در گفتگو با خبرنگار مهر در رابطه با تأکید مقام معظم رهبری مبنی بر زنده و پویا نگاه داشتن اندیشه های دینی و سیاسی امام راحل اظهار داشت: گام اول سهم در مبانی، مؤلفه ها و دلالتهای این اندیشه است. تصور می کنم که ما گام اول را خوب برنداشته ایم اگر این گام اول را با توجه به تمام ابعاد آن به ویژه ریشه های فکری و اندیشه های آن خوب برداشته بودیم امروز شاهد خیلی از اتفاقات و وقایع نمی بودیم.
وی افزود: اگر به آن مبانی فلسفی، عرفانی و کلامی، فقهی امام توجه می کردیم امروز شاهد توفیقهای معرفتی، اخلاقی، سیاسی، و اقتصادی بیشتری می بودیم. هنوز عده ای در مورد حقوق ملت و مفهوم جمهویت سؤال و تردید دارند. هنوز ما شاهد یک تفسیر ظاهرگرایانه از انقلاب اسلامی هستیم که متأسفانه این تفسیر متحجرانه خود را هم به امام نسبت می دهند.
دلالت اندیشه های امام دلالت مفهومی و اجتماعی حکمت متعالیه است
افروغ با اشاره به اینکه اگر مبانی فکر و معرفتی امام خوب فهم شود جایگاه فلسفه در این کشور جایگاه تفکر و تعقل به مرتبت عالی تری می رسد استدلال کرد: با ادله معتقدم که دلالت اندیشه های امام و انقلاب اسلامی تا حدودی دلالت مفهومی و اجتماعی حکمت متعالیه است. اگر این سؤال را از فیلسوفان بپرسیم که چرا شما با سیاست بیگانه اید؟ و چرا از دلالتهای نگرش فلسفی خود برای مواجهه با آسیبهای نظام در قالب رساله، مقاله و نه تنها قالبهای ژورنالیستی استفاده نمی کنید؟ در پاسخ به گونه ای ما را به یک دوگانگی در ساخت فلسفه و سیاست دعوت کنند که انشاء الله نخواهند کرد .
امام فیلسوف صداریی بود
این جامعه شناس افزود: امام فیلسوف صداریی بود و به طور قطع از مبحث اصالت وجود و حرکت جوهری و مختار دیدن انسان و اصالت بخشیدن به جامعه و سفرچهارم ملاصدرا کمال بهره را در تأسیس جمهوری اسلامی برده است.
ظاهرگرایی هیچ نسبتی با اندیشه امام ندارد
وی یادآور شد که بی توجهی به تفکر، تعقل و همچنین اشعریگری، اخباریگری، خرافه گرایی و ظاهرگرایی هیچ نسبتی با اندیشه امام ندارد .
وی اظهار داشت: به نظر من فیلسوفان ما وظیفه سنگینی برعهده دارند. آنها باید به رسالت فلسفی خود پایبندی بیشتری داشته باشند. بر این اعتقادم که اگر فیلسوفان ما به رسالت و پیامد سیاسی نگرشی فلسفی خود توجه می داشتند وضع ما بهتر از این بود.
انقلاب را نباید در چارچوب جعرافیای ایران محدود کرد
این جامعه شناس به فیلسوفان صدرایی توصیه کرد که حضور پرنگتری در نظریه پردازی، نقادی و نظارت از خود به خرج دهند. اول مبانی فکری و معرفتی امام را خوب درک کرد بعد وارد اجزا دلالتها و ارتباط آنها شوند زیرا بر اساس "کل گرایی توحیدی" اندیشه امام انقلاب را نباید در چارچوب فضای جعرافیایی ایران محدود و محصور کرد زیرا این انقلاب بی تردید جهانی است.
عضو هیئت علمی پژوهشکده علوم انسانی و مطالعات فرهنگی تصریح کرد: مبنای این انقلاب فلسفی است. در عرضه و صدور این انقلاب هم باید با عنایت به این مبنای فلسفی با عالم مواجهه ای فلسفی کرد اما این مواجهه امروز وجود ندارد. این یک مواجهه فلسفی صرف نیست، بلکه یک مواجهه فلسفی-عرفانی است. یک مواجهه ای است که انسانها را به خداگرایی در ساحت اندیشه و معنویت در ساحت روابط اجتماعی دعوت کرده و فرا می خواند.
صدور انقلاب را نباید به ابعاد سیاسی و سختافزارانه تقلیل داد
وی در ادامه با مطرح کردن اینکه چه کسی می تواند صادر کننده و عرضه کننده این معنا باشد پاسخ داد: کسی که خود این معنا را درک کرده باشد. از این منظر فلسفی، عرفانی، اخلاقی و معنوی است که موضعگیریهای سیاسی ما فرهنگی و اقتصادی ما معنا پیدا می کرده و توجیه پذیر می شود. نباید صدور انقلاب را به ابعاد سیاسی و سختافزارانه متصور تقلیل داد. بی تردید اگر این انقلاب جهانی است که هست دنیا حقی بر شنیدن پیامهای این انقلاب دارد و ما تکلیفی در سیراب کردن مردم داریم اما در هیچ مقطعی این عنایت را نمی بینم.
دکتر افروغ گفت: کارگزاران فرهنگی ما در خارج از کشور متوجه این معنا و عمق این رسالت نیستند. توجه به این معنا یک سری ملزومات و استلزاماتی دارد در داخل هم نظامهای آموزشی ما متوجه این معنا و ملزومات آن نیستند. توجه به این ملزومات در گرو نواندیشی، آزاداندیشی، نظریهپردازی، نوآوری، خلاقیت، جسارت و شجاعت است.
عضو هیئت علمی پژوهشکده علوم انسانی و مطالعات فرهنگی با اشاره به اینکه بستر مناسبی در کشور برای این مقولات فراهم نیست یادآور شد: نه عرصه مدنی و غیر رسمی ما آن قدرت را دارد که به این مفاهیم بپردازد و نه عرصه رسمی ما بستر مناسبی برای عنایت به این مفاهیم فراهم کرده است. ما اسیر کمیتگرایی و فرمالیسم شده ایم.
وی با تأکید بر اینکه سیاستگذاران و اصحاب قدرت بیگانه با این معانی متعالی هستند و بعضا مشاهده می شود که از قالب و لعاب امام برای توجیه رفتارهای خود و به سکوت واداشتن منتقدان و معترضان بهره برداری می کنند یادآور شد: اگر به این معنا توجه شده بود ما امروز شاهد انبساط بیشتر فکر و معرفتی در جامعه، استقرار توسعه اخلاقی و همراه با عدالت و همه جانبه و در مسیر بسط معرفت الله و تقرب الله بیشتری می بودیم.
افروغ گفت: ما به دستاورد بزرگی دست یافته ایم و آن استقلال سیاسی است اما از مجاری استقلال سیاسی باید اهداف و ارزشهای خود را سامان می دادیم. ما دچار روزمرگی، سیاست زدگی و اقتصادزدگی شده ایم.
وی با اشاره به اینکه اگر اندیشه امام کارآمد نبود انقلاب جهانی را خلق نمی کرد گفت: می توان با الهام از مبانی معرفتی اخلاقی جامع الاطراف اندیشه امام به کارآمدی هم رسید. باید همواره مراقب بود تا هدف خدشه دار نشود. هدف تعالی روح و توسعه اخلاق است و این هدف باید بر سیاستهای اقتصادی فرهنگ و سیاسی همواره سایه بیندازد درغیر این صورت کارآمدی به قمیت عملگرایی، ماکیاولیسم و ابزارگرایی تیشه به ریشه مبانی اندیشه ای و اخلاقی خواهد زد.
این جامعه شناس اضافه کرد: اگر قرار است کارآمدی منهای اخلاق و معرفت و منهای یک نگاه یک اخلاقی دنبال شود کافی است راه آمریکا را بروید کما اینکه برخی اوقات الگوی غرب را سطحیتر و نخنماتر دستاویز خود قرار دادهایم . حسب نگاه صداریی اولویت اول با فرهنگ و اخلاق است و اولویت دوم با بهداشت و زندگی بهداشت و سلامت و اولویت سوم امور اقتصادی و رفاهیت است.
عضو هیئت علمی پژوهشکده علوم انسانی و مطالعات فرهنگی تأکید کرد این امر بدان معنا نیست که ما از نقش ابزاری سیاست و اقتصاد غافل شویم اما هدف غایی چیز دیگری است.
وی گفت: انسان مطلوب برای ما تنها سیاسی و اقتصادی نیست بلکه معنوی، عقلی و فرهنگی است بنابراین فرهنگ زیربنای نظام و بنیان نظام اجتماعی ما است. البته مراد من بودجه فرهنگی نیست. تنها با افزایش بودجه فرهنگی نمی توان سامان بخش فرهنگ بود.
دکتر افروغ گفت: اینکه مقام معظم رهبری فرمودند اندیشه دینی و سیاسی امام در تمام جهات لحاظ و منشأ قرار گرفته و مبنای سیاستگذاریها و رفتارهای ما شود سخنی ضروری و شایسته ای بوده که مغفول واقع شده است. موفقتیهای ما تا کنون به علت عنایت به این مبانی بوده و ناکامیهای ما هم به علت فاصله از این اندیشه ها و مبانی است این اندیشه هم برای مردم حق و هم تکلیف قائل است. این اندیشه به مصالح متحول و متغیر مردم هم عنایت ویژه داشته و به ضرورتهای زمانی و مکانی توجه دارد.
در اندیشه امام انسان مسلوب الاختیار نیست
وی تأکید کرد: در اندیشه امام انسان مسلوب الاختیار نیست بلکه مختار است. در اندیشه امام کسی حق ندارد در هر مقامی رأیی را به مردم تحمیل کند، مگر در شرایط بسیار استثنایی که مصلحت نظام و اسلام باشد و امام می فرماید: "خدا آن روز را هم نیاورد". در اندیشه امام خدا هم حق دارد و این حق در قالب تعلیم و تربیت دینی و اخلاقی مردم قابل ردیابی است.
وی درادامه گفت: هدف انبیا در وهله اول به تعبیر امام تربیت انسان بوده است. اندیشه سیاسی امام هم تربیت محور و خدامحور است. حیات بشری به زندگی دنیوی محدود نیست و حیات اخروی را هم در بر می گیرد. آموزههای اسلامی مربوط فقط مربوط به دنیا نیست، حیات اخروی و خصوصی آنها را هم در بر می گیرد اما به هرحال نظر ما این است که این یک عنایت خاص است و امیدوارم که در حقیقت و به واقع در دستورکار قرار گرفته و توسط انسانهای قابل و شایسته و نخبه اجرایی شود.