به گزارش خبرنگار مهر، نشست نقد و بررسی رمان "زنگبار یا دلیل آخر" عصر دیروز با حضور محمود حسینیزاد، حداد و احسان عباسلو در سرای اهل قلم برگزار شد.
در ابتدای این نشست عباسلو به معرفی این نویسنده و آثارش پرداخت و گفت: رمان زنگبار از نوع رمانهای واقعنماست. در رمانهای واقعنما یا زمان و مکان واقعی است و شخصیتها غیر واقعی هستند یا شخصیتها واقعی است و زمان و مکان غیرواقعی، در رمان زنگبار زمان و مکان واقعی است ولی شخصیتها غیرواقعی هستند.
عباسلو خاطرنشان کرد: شخصیتهای رمان آندرش هر کدام نماینده خاصی از تیپهای شخصیتی مختلفی هستند و بارزترین سبک رمان، روایت آن است شخصیتها در ابتدای داستان هرکدام مستقل عمل می کنند اما هر چه داستان پیش میرود یکی میشوند گویی سرنوشت آنها در هم گره خورده است.
این مترجم در ادامه اظهار داشت: روایت رمان با مونولوگ شخصیتها پیش میرود و روای اول شخص است، به نظر می رسد انتخاب این زاویه دید با فضای داستان، که فضای بستهای است، همخوانی دارد.
وی گفت: شخصیتها قهرمان نیستند بلکه ضد قهرمان هستند که گرد گریگور، قهرمان اصلی، جمع شدهاند و اندیشهای خاص را دنبال میکنند، نویسنده اندیشهای را وارد داستان میکند که موضوع محوری داستان است و همین نشان می دهد رمانی فلسفی است.
علی اصغر حداد، مترجم ادبی دیگر سخنران مراسم گفت: در کل داستان اندرش فرار مطرح می شود و لابلای داستان قهرمانان یک نوع مونولوگ درونی دارند که مخاطب از طریق این مونولوگها با انگیزه فرار شخصیت ها آشنا میشود.
وی افزود: شخصیتهای داستان نمادین هستند و فضای داستان فضای سیاسی آلمان دهه 50 را مطرح میکند به همین دلیل زمانیکه این اثر منتشر شد با اقبال منتقدان روبرو شد چرا که پس از پایان جنگ جهانی دوم از یک طرف فضا برای پرداختن به دوران نازیسم مهیا شده بود و از طرف دیگر بریدن از حزب کمونیست مسئله روز آلمان بود.
حداد در ادامه تصریح کرد: امروز که فضایی متفاوت با دهه 50 وجود دارد دیگر رمان آندرش را نمی توان رمانی عمیق محسوب کرد به دلیل اینکه نویسندهای موضوعی را مطرح کرده که زمان آن به سر رسیده است.
این مترجم با اشاره به اظهارات حسینیزاد مبنی بر نماد بودن هر کدام از شخصیت های داستان زنگبار خاطرنشان کرد: قهرمانان به اراده آندرش کنار هم قرار گرفتند و نمیتوانند نماد قشرهای مختلف ملت آلمان باشند، اگر قرار بود شخصیتها نماد ملت آلمان باشند باید از هر قشری یک نماینده در داستان حضور میداشت.
وی همچنین به ضعفهای ترجمه سروش حبیبی از رمان زنگبار پرداخت و تاکید کرد: حبیبی سالهاست که خارج از ایران به سر می برد و همین دوری از زبان مادری مشکلاتی را در ترجمه ایجاد کرده است.