نگاهي به گزارشات قبلي مدير كل آژانس بين المللي انرژي اتمي درباره پرونده فعاليت هاي هسته اي جمهوري اسلامي و مقايسه آن با گزارش اخير ، مي تواند روند طي شده ميان تهران و وين را در اين ماه ها آشكار سازد.

به گزارش خبرگزاري "مهر" متن كامل گزارش 6 ژوئن 2003 مديركل بدين شرح است :

GOV/2003/40
6 ژوئن 2003

اجراي موافقتنامه پادمان NPT در جمهوري اسلامي ايران

گزارش دبيركل آژانس

الف – مقدمه

1- در جلسه هيئت حكام در تاريخ 17 مارس 2003 دبيركل آژانس در زمينه گفتگوهايي كه با جمهوري اسلامي ايران صورت گرفته ( كه از اين پس با نام ايران اشاره مي‌شود) گزارشي را در رابطه با برخي مسائل پادمان كه نياز به توضيح داشته و اقداماتي كه در ارتباط با اجراي موافقتنامه بين ايران و آژانس بين‌المللي انرژي اتمي براي كاربرد پادمان مربوط به معاهده منع گسترش سلاحهاي هسته‌اي (قرارداد پادمان) مورد نياز مي‌باشد، ارائه نمود. اين گزارش اطلاعاتي را در زمينه ماهيت مسائل پادمان و اقداماتي كه مورد نياز مي‌باشد، را ارائه نموده و پيشرفتهاي صورت گرفته از ماه مارس در اين زمينه را شرح مي‌دهد. به گزارش كلي‌تر در مورد اجراي پادمان در اين سند اشاره نشده، ولي در گزارشهاي اجراي پادمان به آنها اشاره شده است.

ب - پيشرفتهاي اخير

2- در اجلاس عادي سپتامبر 2002 كنفرانس عمومي آژانس بين‌المللي انرژي اتمي، معاون رئيس جمهور و رئيس سازمان انرژي اتمي ايران، آقاي آقازاده اظهار داشت كه ايران «طرح دراز مدتي را براي ساخت نيروگاههاي برق هسته‌اي با ظرفيت كل 6000 مگاوات طي دو دهه در دست دارد.» او همچنين اظهار نمود كه چنين پروژه عظيمي مستلزم «طرح ريزي از پيش طراحي شده همه جانبه‌اي در زمينه هاي مختلف فن‌آوري هسته‌اي چون چرخه سوخت، ايمني و پسمانداري مي‌باشد.»

3- طي كنفرانس عمومي، دبيركل با معاون رئيس جمهور ايران ملاقات و از وي خواست تا اين مسئله را كه آيا ايران در حال ساخت تأسيسات هسته‌اي بزرگ زيرزميني در نطنز و كارخانه توليد آب سنگين در اراك، همانطور كه در رسانة‌هاي آگوست 2003 گزارش شده است؛ مي‌باشد را تأييد نمايد. معاون رئيس جمهور برخي اطلاعات در رابطه با مقاصد ايران براي توسعه چرخه سوخت هسته‌اي را ارائه نمود و با بازديد دبيركل و كارشناس پادمان از اين دو سايت در اواخر سال 2002 و گفتگو با مقامات ايران طي اين اجلاس در رابطه با طرحهاي توسعه هسته‌اي ايران موافقت نمود.

4- بازديد از ايران براي اكتبر 2002 برنامه‌ريزي شده بود، ولي اين كار در تاريخ 21 تا 22 فوريه 2003 انجام گرفت. دبيركل از سوي معاون خود در امور پادمان (DDG-SG) و همچنين مدير بخش مربوط به عمليات پادمان (B)، همراهي مي‌شد.

5- طي بازديد، ايران دبيركل را از برنامه غني سازي اورانيوم كه شامل دو تأسيسات جديد واقع در نطنز بنام كارخانه آزمايشي غني سازي سوخت (PFEP) كه ساخت آن رو به اتمام بود، و يك كارخانه بزرگ غني سازي در مقياس تجاري (FEP) كه در دست ساخت بود، مطلع نمود. اين دو تأسيسات براي اولين بار و طي اين بازديد به آژانس اعلام مي‌شد، و دبيركل از هر دو اين تأسيسات بازديد بعمل آورد. ايران همچنين تأييد نمود كه كارخانه توليد آب سنگين، كه در پاراگراف 3 در بالا به آن اشاره شده است، در اراك در دست ساخت مي‌باشد.

6- طي اين بازديد، دبيركل اطلاع حاصل نمود كه ايران تغييرات مربوط به توافقات جانبي را، همانطور كه از سوي هيئت حكام در سال 1992، درخواست و در آن خواستار ارائه اطلاعات و تداركات اوليه مربوط به طراحي تأسيسات جديد و تغييرات در تأسيسات موجود مي‌باشد. همچنين اطلاعات اوليه در زمينه محلهاي جديد در خارج از تأسيسات كه مواد هسته‌اي بطور مرسوم مورد استفاده قرار مي‌گيرد، (LOFs)، را مورد قبول قرار خواهد داد. اين مطالب طي نامه‌اي به آژانس در تاريخ 26 فوريه 2003 مورد تائيد قرار گرفت (پاراگراف 15 در زير را مشاهده بفرمائيد)

7- بعلاوه، در پاسخ به درخواست آژانس مبني بر انتقال مواد هسته‌اي به ايران، كه اخيراً توسط كشور عرضه كننده و در پاسخ به استفسارهاي مكرر آژانس تأييد شده است، ايران دريافت اورانيوم طبيعي در سال 1991 را بصورت UF6 (1000 كيلوگرم)، UF4 (400 كيلوگرم)، UO2 (400 كيلوگرم)، كه قبلاً به آژانس گزارش نشده بود و اكنون در آزمايشگاه چند منظوره جابرن حيان (JHL) در مركز تحقيقات هسته‌اي تهران (TNRC) كه قبلاً اظهار نشده بود نگهداري مي‌شود، را تصديق نمود. ايران همچنين آژانس را مطلع نمود كه بيشتر UF4 را در سال 2000 و در آزمايشگاه جابربن حيان به فلز اورانيوم تبديل نموده است. اين اطلاعات متعاقباً از سوي ايران و از طريق يك نامه جداگانه خطاب به آژانس در تاريخ 26 فوريه 2003 مورد تأييد قرار گرفت.

8- طي گفتگوهاي مقامات ايراني با معاون دبيركل در امور پادمان، در ماه فوريه به اطلاعات ارائه شده در منابع آزاد در زمينه امكان انجام فعاليتهاي غني سازي در كارگاه شركت كالا الكتريك در تهران از سوي آژانس اشاره گرديد. مقامات ايراني تصديق نمودند كه اين كارگاه براي توليد اجزاء سانتريفيوژ مورد استفاده قرار مي‌گرفته، ولي اظهار نمودند كه هيچگونه عملياتي در رابطه با برنامه اجراي غني سازي سانتريفيوژ و استفاده از مواد هسته‌اي، در شركت كالا الكتريك و يا محل ديگري در ايران وجود نداشته است. طبق اظهارات مقامات ايراني، تمام آزمايشات با استفاده از مطالعه و بررسيهاي شبيه سازي انجام گرفته است. در حاليكه تأسيسات توليد اجزاء سانتريفيوژ، جزو تأسيسات هسته‌اي كه بايد تحت توافقنامه پادمان NPT به آژانس اعلام شود، نمي‌باشد، از ايران طبق اظهارات خود مبني بر سياست شفافيت، خواسته شد تا به آژانس اجازه دهد تا از اين كارگاه بازديد بعمل آورده و با برداشتن نمونه‌هاي محيطي آژانس را در تأييد اظهارات ايران مبني بر عدم وجود مواد هسته‌اي و فعاليتهاي مربوطه اش نشده ياري نمايد. اين درخواست ابتدا رد شد. مقامات ايراني به آژانس اظهار داشتند كه اين بازديدها و نمونه برداري‌ محيطي مورد درخواست، فقط موقعي الزامي خواهد بود كه پروتكل الحاقي پذيرفته شود و مورد اجرا قرار گيرد با اينحال، آنها متعاقباً با اجازه دسترسي به كارگاه (بخشهاي محدودي از محل در ماه مارس و تمام كارگاه در ماه مه) موافقت نمودند، و اخيراً اشاره نموده‌اند كه آنها اجازه نمونه‌برداري محيطي را طي بازديد كارشناسان غني سازي آژانس از ايران كه بين 7 تا 11 چون 2003 صورت خواهد گرفت (پاراگراف 11 را در زير مشاهده بفرمائيد)، را مورد بررسي قرار خواهند داد.

9- در 26 فوريه 2003، ليستي از سؤالات و درخواستها به منظور توضيح و روشن‌سازي در رابطه با يانتريفيوژ و برنامه‌هاي غني سازي ليزر و برنامه آب سنگين به ايران ارائه گرديد و تقاضاي پاسخ كتبي در اين زمينه گرديد. پاسخ كتبي ايران در تاريخ 4 جون 2003، دريافت گرديد، كه مفاد آ» با مقامات ايراني پيگيري خواهد شد.

10- در نامه‌اي به تاريخ 5 مه 2003، ايران براي اولين بار آژانس را از قصد خود مني بر ساخت يك راكتور تحقيقاتي آب سنگين در اراك (40 مگاوات راكتور تحقيقاتي هسته‌اي ايران) مطلع نمود. ايران همچنين از طرح خود مبني بر آغاز ساخت كارخانه توليد سوخت در اصفهان (FMP) آژانس را مطلع نمود.

11- طي جلسه‌اي بين معاون رئيس جمهور ايران و دبيركل در 5 مه 2003، دبيركل درخواست آژانس مبني بر اجازه فرستادن بازرسان آژانس به كارگاه شركت كالا الكتريك در تهران، و نمونه برداري محيطي را مورد تأكيد قرار داد. دبيركل همچنين به پيشنهاد اوليه آژانس در ماه آوريل براي بازديد گروهي از كارشناسان آژانس از ايران و گفتگو در مورد برنامه توسعه و تحقيقات سانتريفيوژ بمنظور ارزيابي اينكه چگونه وضعيت موجود پروژه بدون استفاده از مواد هسته‌اي طي آزمايشات مي‌تواند به انجام برسد، اشاره نمود. ايران موافقت نمود تا اين پيشنهاد را مورد بررسي قرار داده و متعاقباً با انجام اين مأموريت در تاريخ 7 تا 11 جون 2003 موافقت خود را اعلام نمود.

پ – اجراي پادمان

12- لازمه بند 8 توافقنامه پادمان ايران اينست كه ايران آژانس را در جريان اطلاعات مربوط به «مواد هسته‌اي كه طبق توافقنامه تحت پادمان قرار دارد و همچنين خصوصيات تأسيساتي را كه مربوط به پادمان چنين موادي مي‌باشد»، قرار دهد.

13- همانطور كه در بند 34 ( c ) توافقنامه پادمان پيش بيني شده است، مواد هسته‌اي و خلوص مناسب و مورد نياز براي ساخت سوخت، يا غني سازي و يا هرگونه مواد هسته‌اي كه در مراحل بعدي در چرخه سوخت هسته‌اي توليد مي‌شود، تحت نظارت روند پادمان كه در توافقنامه مشخص شده، قرار دارد. اين روند شامل، گزارش ايران به آژانس در مورد هرگونه تغييراتي در موجودي مربوط به مواد هسته‌اي از طريق ارائه گزارشات مربوط به تغيير موجودي (ICRs) 5 مي‌باشد. تغييرات معين در موجودي مستلزم ارائه گزارش اضافي مي‌باشد. اين مسأله شامل وارد كردن مواد هسته‌اي به مقدار متجاوز از يك كيلوگرم مؤثر مي‌باشد، كه طبق بند 95 از توافقنامه پادمان ارائه گزارش به آژانس قبل از وارد نمودن آن الزامي است.

14- به منظور قادر ساختن آژانس براي بررسي و تحقيق در زمينه موجودي مواد هسته‌اي، ايران نيز موظف است تا اطلاعات مربوط به طراحي تأسيسات (همانطور كه در بند 1-98 توافقنامه پادمان معين شده است) و اطلاعات در زمينه محلهاي خارج از تأسيسات (LOF) را ارائه نمايد. طبق بند 42 توافقنامه پادمان ايران، محدوديت زماني اعلام اطلاعات طراحي تأسيسات هسته‌اي جديد در آئين نامه اجرايي مشخص مي‌شود، ولي در هر صورت اين اطلاعات بايد «هر چه زودتر و قبل از تزريق مواد به تأسيسات جديد» ارائه شود. بند 49 ملزم مي‌سازد كه اطلاعات LOF نيز «بموقع» ارائه گردد.

15- بخش كلي توافقنامه‌هاي جانبي كه از سال 1976 تا 26 فوريه 2003 با ايران اجرا مي‌شود، شامل چيزي است كه تا 1992 متن استاندارد به حساب مي‌آمده و خواستار ارائه اطلاعات طراحي در زمينه تأسيسات جديد و قبل از تزريق مواد هسته‌اي به تأسيسات يعني در مدتي كه بيش از 180 روز نبوده باشد، و ارائه اطلاعات در زمينه محلهاي خارج از تأسيسات (LOF) بهمراه گزارش مربوط به دريافت مواد هسته‌اي در LOF مي باشد. با پذيرش ايران در 26 فوريه 2003 مبني بر تغيير و تحولات در توافقنامه‌ةاي جانبي پيشنهاد شده توسط آژانس، بخش كلي توافقنامه‌هاي آژانس اكنون مستلزم اينست كه ايران آژانس را در جريان تأسيسات جديد خود قرار داده و تغيير و تحول در تأسيسات موجود را از طريق ارائه اطلاعات اوليه طراحي به محض تصميم ‌گيري در زمينه ساخت، تصويب ساخت و يا تغييراتي كه صورت مي‌گيرد و ارائه اطلاعات طراحي در حين پيشرفت كار را به آژانس اعلام نمايد. قرار است اطلاعات در مراحل اوليه پروژه، طراحي اوليه، ساخت و مراحل راه‌اندازي ارائه شود.

پ – 1- واردات مواد هسته‌اي

16- UF64 , UF6 و UO2 وارد شده از سوي ايران در سال 1991 موادي هستند كه همانطور كه در بند 34 ( c ) از موافقتنامه پادمان ايران قيد شده، تحت كليه روندهاي پادمان كه در قرارداد مشخص شده، بخصوص نياز به گزارش تغييرات موجودي، قرار دارد. بنابراين ايران متعهد بود كه واردات مواد مورد سؤال را بهنگام وارد كردن گزارش نمايد. همچنين ايران متعهد بود اطلاعات طراحي را بمحض امكان و قبل از اينكه اين مواد به تأسيسات دريافت كننده تزريق شود را گزارش نمايد.

17- ايران در نامه 26 فوريه 2003 خود دريافت مواد مورد سؤال را تأييد نمود ايران اظهار نمود كه تفسيرش از بند 34 ( c) و 95 موافقتنامه پادمان اين بوده است كه هيچگونه ارائه گزارشي به آژانس تا موقعيكه مقدار كل مواد از يك كيلوگرم مؤثر تجاوز ننمايد، ضروري نمي‌باشد. در هر حال، همانطور كه در پاراگراف 13 در بالا اشاره شده است، تمام موادي كه در بند 34 ( c) موافقتنامه پادمان به آن اشاره شده است، بايد به آژانس گزارش مي شد. بند 95 بر ضرورت و لزوم اعلام قبلي، با توجه به واردات مواد هسته‌اي كه متجاوز از يك كيلوگرم مؤثر باشد، تاكيد دارد.

18- ايران در تاريخ 15 آوريل 2003 گزارش تغيير موجودي (ICR) را در ارتباط با واردات مواد هسته‌اي، و در 5 مه 2003، اطلاعات اوليه طراحي براي آزمايشگاه جابربن حيان، جايي كه بيشتر اين مواد در آنجا نگهداري مي‌شود را ارائه نمود.

پ – 1-1 فرابري UF6

19- مقامات ايران اظهار نموده‌اند كه UF6 وارداتي مورد بازفرابري قرار نگرفته است. و بخصوص اينكه اين مواد در غني سازي، سانتريفيوژ و يا ساير آزمايشات مورد استفاده قرار نگرفته است. يك سيلندر بزرگ و دو سيلندركوچك UF6 كه محتوي UF6 وارد شده بوده در ماه فوريه به آژانس نشان داده شده است. اين سيلندرها در ماه مارس در آزمايشگاه جابربن حيان در دسترسي آژانس قرار گرفته است. در آن زمان، بعد از اينكه بازرسان آژانس متوجه شدند كه يكي از سيلندرها سبكتر از آن چيزي بوده كه گزارش شده، مقامات كشور توضيح دادند كه مقدار كمي از UF6 (9/1 كيلوگرم) بدليل نشت از دريچه‌هاي دو سيلندركوچك، از بين رفته است. طي بازرسي ماه آوريل توضيح داده شد كه يكسال قبل متوجه اين نشست شده‌آند. ارزيابي نهايي موقعي كه نمونه‌هاي مخرب گرفته شود، و نمونه‌ةاي محيطي مورد تجزيه و تحليل قرار گرفته و مستندات ارائه شده از سوي متصدي اين كار مورد بررسي قرار گيرد، كامل خواهد شد.

پ – ا- 2 تبديلات UF4

20- ايران به آژانس اطلاع داد كه غالب UF4 ها به اورانيوم فلزي در JHL تبديل شده است. در حاليكه وسايل و لوازم اين تبديلات جدا شده‌اند و در يك كانتينر نگهداري مي‌شود (در بازديد فوريه به آژانس نشان داده شده است)، ايران اكنون بخشي از اين مؤسسه را براي آزمايشگاه تبديلات اورانيوم فلزي اختصاص داده است. اورانيوم فلزي به همراه UF4 و پسماندهاي مربوطه براي بررسي به آژانس ارائه شده است. ارزيابي نهايي زماني انجام خواهد شد كه نتايج آناليز آزمايشات تخريبي بدست آيد و اسناد ومدارك مؤسسه مورد بررسي قرار گيرد. هنوز لازم است كه نقش اورانيوم فلزي در مؤسسات اظهار شده ايران در چرخه سوخت كاملاً فهميده شود. از آنجائيكه نه راكتور آب سبك و نه راكتور تحقيقاتي آب سنگين اورانيوم فلزي براي سوخت لازم ندارد.

پ – 1-3 تبديلات UO2

21- در طول مباحث فوريه 2003، آژانس اطلاع يافت كه ايران مقداري از UO2 وارداتي را درJHL براي آزمايش‌ةاي خالص سازي و پروسه‌هاي تبديلات استفاده نموده است. آزمايشات شامل حال UO2 در اسيد نيتريك و استفاده از ارانيل نيترات براي آزمايش پالس كالوم و توليد آلومونيوم يروانيل كربنات (AUC) كه براي UCF مورد استفاده قرار مي‌گيرد. مؤسسه‌اي كه در سال 2000 به آژانس اطلاع داده شده و در حال ساخت در اصفهان است. در آوريل، در پاسخ به سؤالات آژانس، مسؤولين ايراني به آژانس اطلاع دادند كه مقداري از UO2 همچنين براي توليد ابزوتوپ در راكتور تحقيقاتي تهران (TRR) مورد استفاده قرار گرفته است. بعلاوه به آژانس اطلاع دادند كه مقدار بسيار كمي از UO2 به صورت قرص براي آزمايشات شيميايي براي توليد راديوايزوتوپهاي آلومينيم ، يد و زيتون در مؤسسه MIX را مورد استفاده قرار داده‌اند. UO2 غير استفاده شده به آژانس ارائه شد.

22- قسمت اعظم UO2 استفاده شده در آزمايشات مربوط به UCF، جهت كنترل آژانس به شكل پسمان مايع در اصفهان ارائه شده است، پسمان باقيمانده در مكاني نزديك قم دفن شده كه امكان كنترل و بازبيني ميسر نيست. محل تقريبي AUC توليد شده طي آزمايشات مربوط به UCF مورد بحث قرار گرفته است. ارزشيابي نهايي زماني تكميل مي‌شود كه نتايج آناليز نمونه‌ها در دسترس باشند و اسناد تكميلي فراهم شده توسط كارگردانان تأسيسات مورد بازبيني قرار گيرند.

23- با توجه به آزمايشات توليد ايزوتوپ، ايران عنوان داشته كه مقادير اندكي از UO2 وارداتي جهت اهداف مورد نظر JHL مورد استفاده قرار گرفته و در TRR در معرض تابش قرار گرفته و به آزمايشگاهي متعلق به تأسيسات MIX در تهران براي جداسازي I-131 در سلول ارائه شده است. ايران به اطلاع آژانس رسانده است كه باقيمانده پسمان هسته‌اي به شكل جامد در آمده و به سايتي در انارك انتقال داده شده است. كارگردانان در TRR و تأسيسات MIX مدارك مورد نظر را ارائه كرده‌اند. آژانس هنوز در انتظار دريافت اطلاعات طراحي به روز در آورده شده براي تأسيسات MIX و TRR مي‌باشد. مطابق برنامه بازديد سايت پسمانها در انارك در ژوئن خواهد بود.

24- UO2 مربوط به آزمايش پروسه شيميايي تأسيسات MIX، از جمله پسمانهاي مشتق شده، براي بازبيني و نظارت آژانس در JHL ارائه شده است. ارزيابي نهايي پس از دريات نتايج آناليز نمونه‌هاي تخريبي و اسناد مربوطه كه توسط كارگردانان تأسيسات ارائه مي‌شود تكميل خواهد شد.

پ – 2 – برنامه غني‌سازي اورانيوم

25- طي بازديد دبيركل در فوريه 2003، رياست سازمان به اطلاع آژانس رساند كه بيش از 100 عدد از 1000 عدد سانتريفيوژ در نظر گرفته شده تا كنون در تأسيسات نيمه صنعتي نصب شده است و سانتريفيوژهاي باقيمانده تا پايان سال نصب خواهند شد. علاوه بر آن، به اطلاع آژانس رساند تأسيسات غني‌سازي تجاري كه طراحي شده تا 50000 سانتريفيوژ داشته باشد مطابق برنامه در آينده نزديك مواد هسته‌اي دريافت نخواهد كرد.