محمد البرادعي اسفند ماه سال گذشته - 24 فوريه 2004 - هم در باره اجراى توافقنامه پادمان پيمان منع تكثير سلاح هاى هسته اى در جمهورى اسلامى ايران ، گزارشى به اعضاي شوراي حكام آژانس ارايه كرد .

به گزارش خبرگزاري "مهر" متن كامل اين گزارش بدين شرح است :

الف- مقدمه
1- در جلسه ماه نوامبر سال 2003 گزارش مدير كل آژانس بين المللي انرژي اتمي در شوراي حكام آژانس در مورد توافق آژانس با مقامات ايران درباره پذيرش توافقنامه پادمان " پيمان منع تكثير سلاح هاي هسته اي" جمهوري اسلامي ايران ارائه شد. اين گزارش در 10/ نوامبر/2003 منتشر شد كه شامل تحقيقات گسترده بازرسان آژانس بين المللي انرژي اتمي، مشاهدات،  يافته ها و جزئيات در مورد فناوري هسته اي ايران است.
2- در 26/ نوامبر/2003 شوراي حكام آژانس بين المللي انرژي اتمي قطعنامه پيشنهادي در مورد ايران را با اشاره به موارد زير پذيرفت:
* از پيشنهاد همكاري فعال و گسترده مقامات ايران با آژانس بين المللي انرژي اتمي در پاسخ به خواست شوراي حكام آژانس كه در 12/ سپتامبر/ 2003 پذيرفته شده است استقبال مي كنيم و خاطر نشان مي كنيم هر آنچه مقامات ايران در مورد فعاليت هاي گذشته و حال خود در اين گزارش به آژانس ارائه داده اند صحت و سقم آن بررسي مي شود.
* از بي توجهي مقامات ايران به  اجراي كامل و تعهد به توافقنامه پادمان "پيمان منع تكثير سلاح هاي هسته اي" جمهوري اسلامي ايران كه پيش از اين مقامات ايران آن را پذيرفته بودند متاسفيم و خواستار همكاري كامل مقامات ايران در عمل به تعهدات خود به آژانس بين المللي انرژي اتمي هستيم.
* با توجه به گزارش مدير كل آژانس بين المللي انرژي اتمي در مورد ايران به فعاليتهاي هسته اي ايران در پاراگراف 4 گزارش GOV/ 2003/ 69 اشاره شده است.
* از مديركل آژانس بين المللي انرژي اتمي خواسته شد تا تمام مراحل مورد نياز براي تاييد اطلاعات ارائه شده توسط مقامات ايران در مورد گذشته و حال فعاليت هاي اتمي ايران را بر عهده داشته باشد و مسئوليت تاييد صحت و سقم گزارش ارائه شده از سوي مقامات ايران به آژانس بين المللي انرژي اتمي به شخص مدير كل آژانس واگذار شد.
* ديدگاه مدير كل آژانس بين المللي انرژي اتمي درمورد ايران اين بود كه آژانس بايد نظارت بسيار دقيق و موشكافانه اي را دراين كشور داشته باشد و اجراي برخي موارد مانند امضاي پروتكل الحاقي به همراه سياست اطلاع رساني شفاف و دقيق و اجازه به بازرسان براي بازرسي هاي دقيق تر و موشكافانه تر از سايت هاي اتمي ايران اجتناب ناپذير و الزامي است.
* همكاري كامل و نزديك مقامات ايران با هر يك از نمايندگان آژانس و پاسخگويي به آنها درمورد برنامه هاي هسته اي ايران الزامي است.
* از ايران خواسته شد تا تمام اقدامات لازم و مقتضي براي همكاري كامل با آژانس بين المللي انرژي اتمي را براي اجراي كامل تعهدات مقامات ايران به آژانس كه در توافقنامه پادمان " پيمان منع تكثير سلاح هاي هسته اي" بين مقامات جمهوري اسلامي ايران و آژانس در مورد شفاف سازي روابط  و فعاليت هاي هسته اي ايران و بازرسي گسترده بازرسان آژانس منعقد شده عمل كنند كه اين مسئله تضميني براي اعضاي شوراي حكام آژانس بين المللي انرژي اتمي در مورد صلح آميز بودن فعاليت هاي اتمي ايران خواهد بود.
* در صورت مشاهده هرگونه تخلف و كوتاهي از سوي مقامات ايران در مورد گزارش ارائه شده به آژانس بين المللي انرژي اتمي، اعضاي شوراي حكام  با تشكيل يك جلسه اضطراري اين مسئله را بررسي مي كنند و سپس نتيجه اين بررسي توسط مدير كل آژانس گزارش خواهد شد.
* با خوشنودي از تصميم اتخاذ شده از سوي مقامات ايران براي امضاي پروتكل الحاقي " پيمان منع تكثير سلاح هاي هسته اي"، بر اهميت حركت مقامات ايران در عمل به تعهدات خود پس از امضاي اين پروتكل در مورد تعليق در برنامه غني سازي اورانيوم در چارچوب زمان بندي شده تاكيد مي شود.
* از اقدام داوطلبانه مقامات ايران براي ايجاد تعليق در برنامه غني سازي اورانيوم تقدير و تشكر مي كنيم.
* مقامات ايران ملزم به اجراي تمام تعهدات خود هستند.
3- در قطعنامه DOV/ 2003/81 شوراي حكام آژانس بين المللي انرژي اتمي از مدير كل آژانس خواست تا گزارش كامل و دقيقي را در مورد اجراي قطعنامه در نيمه ماه فوريه سال 2004 پيش از جلسه ماه مارس سال 2004  شوراي حكام،  به اعضاي اين شورا ارائه دهد.
گزارشي كه در پيش رو داريد در پاسخ به  درخواست اعضاي شوراي حكام تنظيم و تدوين شده است :
ب- گاه شمار وقايع از نوامبر 2003
4- در تاريخ هشتم تا شانزدهم دسامبر 2003 بازرسان آژانس انرژي اتمي  تحقيقات گسترده اي را  در" مركز تحقيقات هسته اي" تهران و در سايت هسته اي نطنز در مورد " بازرسي طرح هاي اطلاعاتي" (DIV)  " مركز تحقيقات هسته اي" تهران، بازديد از  " مركز فناوري هسته اي" اصفهان، نطنز و كرج انجام دادند. 
5- در هيجده دسامبر 2003 نماينده ايران پروتكل الحاقي توافقنامه پادمان " پيمان منع تكثير سلاح هاي هسته اي" را امضا كرد.
6- در تاريخ 29 دسامبر 2003 مقامات ايران شفاهاً اعلام كردند كه برنامه غني سازي اورانيوم را به حالت تعليق در مي آورند و از مقامات آژانس براي 24 فوريه 2004 براي مشاهده  تعليق غني سازي اورانيوم دعوت به عمل آوردند.
7- در 6 ژانويه 2004 مدير كل آژانس انرژي اتمي با دكتر " حسن روحاني" دبير شوراي عالي امنيت ملي ايران در وين ديدار و گفتگو كردند و در مورد مسائل مربوط به توافقنامه پادمان فعاليت هاي هسته اي ايران و تصميم ايران براي به تعليق در آوردن  برنامه غني سازي اورانيوم بحث و تبادل نظر كردند.
8- درتاريخ  دهم تا بيست و هشتم ژانويه 2004 بازرسان آژانس از سايت هسته اي نطنز، كرج، " مركز فناوري هسته اي" اصفهان و " مركز تحقيقات هسته اي" تهران بازديد كردند. بازرسان آژانس همچنين در اقدامات تكميلي خود از " شركت الكترونيكي "كلايه" و آزمايشگاه هاي " جابر بن حيان" در " مركز تحقيقات هسته اي" تهران بازرسي كردند. دراين سفر به بازرسان آژانس اين فرصت داده شد تا از برخي سايت هاي نظامي و نمونه هاي محيط زيستي شامل اجزاي سيستم هاي سانتريفوژ گاز  بازديد كنند. 
9- در تاريخ سوم و چهارم فوريه 2004 مدير كل آژانس انرژي اتمي با هيئتي عالي رتبه از مقامات ايران براي بحث پيرامون مسائل موجود در توافقنامه پادمان  و اجراي تصميم مقامات ايران براي ايجاد تعليق در برنامه غني سازي اورانيوم ديدار و گفتگو كرد.
10- در تاريخ پانزدهم تا نوزدهم فوريه 2004 بازرسان آژانس انرژي اتمي در ادامه ماموريت خود از سايت ها و فعاليت هاي هسته اي ايران بنابرموارد توافق شده در اكتبر 2003 بازديد كردند.
11- در هفده فوريه 2004 هيئتي از مقامات عالي رتبه ايران با مدير كل آژانس ملاقات كردند تا مقامات آژانس را از اطلاعات جديدتري در مورد مسئله  مورد بحث در ماه فوريه آگاه كنند. اين مطالب در قالب نامه اي در بيستم فوريه 2004 تسليم مقامات آژانس شد.
12- در بيست و يكم فوريه 2004 مدير كل آژانس بين المللي انرژي اتمي با دكتر " حسن روحاني" دبير شوراي عالي امنيت ملي ايران در وين ديدار و مجدداً در مورد فعاليتهاي هسته اي ايران به خصوص تعليق در غني سازي اورانيوم بحث و تبادل نظر كردند.
 ج- اجراي اقدامات پادماني
ج-1 تبديل اورانيم
ج-1-1 تجهزات تبديل اورانيوم ( the uranium conversion facility)
13- همان گونه كه در گزارش ماه نوامبر مدير كل آژانس ( در پاراگراف 22؛ ضميمه1، پاراگراف 5) آورده شده است، مقامات ايران به آژانس اعلام كرده اند كه  تجهيزات تبديل اورانيوم (UCF) را  در" مركز فناوري هسته اي" اصفهان (ENTC) بدون آزمايش فرايند تبديل اورانيوم طراحي كرده اند.
14- در بازديد ماه ژانويه 2004 متخصصان " تبديل" آژانس انرژي اتمي از ايران ، به مجموعه گسترده اي از گزارش هاي فني و طرح هاي مربوط به  پروژه " تجهيزات تبديل اورنيوم " (UCF) دسترسي پيدا كردند كه به وسيله منابع خارجي تهيه شده بود. بر اساس بررسي هاي اوليه اين اسناد، ادعاي مقامات ايران مبني بر اينكه (UCF) اساساً بر پايه اين گزارشهاي فني وطرح ها كه به وسيله منابع خارجي تهيه شده بود، ساخته مي شود اثبات شد.  به هر حال مقايسه بيشتر اسناد با اجزاي ساخته شده در(UCF) براي تاييد اين نتيجه مقدماتي لازم است.
15- همانطور كه قبلا نيز گزارش داده شده است ، آژانس با ايران درباره سوالات مربوط به هدف و كاربرد فلز اورانيوم كه درUCF توليد مي شود، تماس گرفت. در ژوئيه 2002  ايران اطلاعات طراحي  به همراه اطلاعات مربوط به  روند تبديل اورانيوم سبك به اورانيوم غني شده  ضعيف و روند تبديل UF4 كامل به اورانيوم كامل را در اختيار آژانس قرار داد.  در مسير هدايت يك DIV در سال 2002 آژانس خاطر نشان كرد كه خط فرآوري  اورانيوم كامل به فراوري توليد اورانيوم طبيعي تغيير داده شده است. ايران بعدها خبر داد كه فلز اورانيوم نه فقط براي توليد مواد محافظ كه براي برنامه هاي غني سازي ليزر نيز مورد استفاده قرار مي گيرد. آژانس به ارزيابي توضيحات ارائه شده از سوي ايران با توجه به مصارف ذكر شده  ادامه مي دهد.
B.1.2 آزمايشات و تست ها
16- ايران در نامه 21 اكتبر 2003 اعلام كرد كه تست هاي تبديل آزمايشگاهي  و معيار را درآزمايشگاه تبديل اورانيوم (UCL) در ENTC  در آزمايشگاههاي سابق راديو شيمي در TNRC  و JHL  با استفاده از مواد هسته اي كه در سال 1997، 1982 و 1991 وارد شده اند، انجام داده است. ايران همچنين اظهار داشت كه تجهيزات كنار نهاده شده مربوطه را كه در فرآوري هاي معيار در TNRC استفاده مي شده است، به محل انبار مواد استفاده شده راديواكتيو (RWSF) در كرج منتقل كرده است.
17- همانطور كه قبلا با مقامات ايران در تاريخ 20 نوامبر 2003  توافق شده است، ايران اطلاعات مربوط به طراحي RWSF را ارائه كرد و اطلاعات مربوط به طراحي JHL  را درهمان روز و در تاريخ 21 نوامبر 2003 گزارش هاي  تغيير موجودي (ICR) مربوط به تست ها را اصلاح كرد. اطلاعات بيشتر فني نيز از سوي ايران با توجه به مناطق متعدد كاري شامل مناطق توليد اورانيوم  ارائه شد.
18- درطول بازرسي هاي ماه اكتبر (مهر) 2003 آژانس از TNRC ايران به دليل 17 كيلوگرم اورانيوم كه  درتركيب هاي مختلف از همه سايت جمع آوري شده بود، به آژانس فراخوانده شد. بخشي از اين اورانيوم ها از آزمايشات تبديل باقي مانده و اطلاعات كمي درباره آنها وجود داشت. كار بر روي  تعيين ويژگي مواد هسته اي  كه در آزمايش ها استفاده شده، ادامه دارد. اين كار شامل محل پخش، استفاده و مقدار اين مواد خواهد بود.
19- در تاريخ 14 و 15 ژانويه 2004 (24 و 25 دي 1381)  بازرسان آژانس از كرج ديدار كردند تا بازيافت مواد هسته اي باقي مانده درتجهيزات كنار گذاشته شده آزمايشات تبديل را كنترل و بررسي كنند. حدودا 25/1 كيلوگرم اورانيوم در شكل هاي مختلف در طول اين عمليات بازيافت شد و نمونه هايي از تركيبات اورانيوم  از تجزيه هاي مخرب گردآوري شد. موافقت شد كه اين تجهيزات بايد بازهم كنار گذاشته شده وطبق تعهدات ايران، پس ازآنكه تجزيه و تحليل  آزمايشات آژانس به اتمام رسيد دور ريخته شوند.
20- تجزيه اطلاعات به دست آمده از مقامات ايران ادامه دارد و تدابير تحليلي بيشتر درحال اتخاذ هستند تا از تعهدات ايران اطمينان حاصل شود و تبديل حتي به اندازه آزمايشگاهي نيز مشاهده نشود. بايد خاطرنشان كرد كه با توجه به اندازه و ظرفيت تجهيزات استفاده شده، اين امكان وجود دارد كه  مواد هسته اي به مقدار بيشتر از آنكه ايران اعتراف كرده، در آزمايشات و تست ها استفاده و توليد شده باشند. اما بسيار دشوار است كه مقدار اورانيوم استفاده شده درفعاليت هاي فراوري را پس از گذشت چند سال تعيين كرد. به ويژه در زماني كه ادعا مي شود برخي مقادير دور ريخته شده اند. آژانس اين موضوع را بعدا بررسي خواهد كرد.
B.2. آزمايشات فراوري و راديواكتيويته كردن
21- درسال 2003 ايران از راديواكتيويته كردن هاي سابق UO2 كامل كه درENTC  آماده شده بوده است، در راكتور تحقيقاتي تهران (TRR)  و همچنين  فراوري جايگزين برخي از مواد راديواكتيو شده در باكس هاي محافظ دار در TNRC خبر داد. طبق گفته هاي ايران، 7 كيلوگرم UO2 راديواكتيو شده بود كه سپس 3 كيلوگرم از آن براي جداسازي پلوتونيوم فرآوري شد و 4 كيلوگرم ديگر در كانتينرهاي سايت TNRC دفن گرديد.
22-باكس هاي محافظ دار كه فرآوري درآنها صورت مي گيرد، كنار گذاشته شده  و درانبار ENTC به همراه ديگر تجهيزات مربوطه نگهداري مي شوند. درطول بازرسي هاي نوامبر و دسامبر 2003 آژانس نمونه هاي زيست محيطي را از باكس هاي محافظ دار و تجهيزات جمع آوري كردند. نتيجه تجزيه نمونه هاي هنوز در دسترس نيست.
23- به گفته ايران، باقي مانده هاي جامد اين فعاليت ها جمع آوري شده به انارك و باقي مانده هاي مايع به قم ارسال شده است كه در اين مكان ها به آن دسترسي پيدا شد. ايران به خواسته آژانس، باقي مانده هاي انارك را در ژانويه 2004 به JHL انتقال داد.
24-  ايران دريك اقدام اصلاحي گزارش فعاليت ها  در ENTC وTRR و JHL را ارائه داده است.
25- در 8 نوامبر 2003 پلوتونيوم هاي جداسازي شده به دست آمده از آزمايشات براي بررسي در دو بطري كوچك به صورت محلول به آژانس تحويل داده شد. محتويات يكي از بطري ها كاملا به پوشش آن نشت كرده بود. بنابراين بررسي دقيق محلول پلوتونيوم ممكن نشد. بازرسان آژانس نمونه هايي از محلول را از آزمايشگاه گرفت كه نتيجه بررسي آن هنوز دردسترس نيست.
26-ايران تخمين مي زند كه اندازه اصلي پلوتونيوم درمحلول مذكور حدودا 200 ميلي گرم بوده است. تا زماني كه نتيجه بررسي نمونه ها معلوم شود، آژانس نمي تواند درستي اين ادعا را تاييد كند. اگرچه طبق محاسبات آژانس مقدار پلوتونيوم توليد شده در 3 كيلوگرم اورانيوم كامل تحت شرايط پرتوافشاني مذكور بايد بيشتر باشد. دليل اين اختلاف آشكارهنوز مشخص نشده است. اين موضوع هنوز با ايران درحال بررسي است.
27- در 8 نوامبر 2003 بازرسان در طول بازرسي از JHL چهار كانتينر محافظ دار سنگين را مشاهده كردند . ايران مي گويد اين محموله حاوي 4 كيلوگرم مواد فرآوري نشده هستند. اين كانتينرها در سايت TNRC دفن شده بودند. اما از گودال بيرون آورده شدند و براي بررسي به آژانس انتقال يافتند. بازرسان آژانس با استفاده از تجهيزات تجزيه اي غير مخرب در دسترس توانستند تاييد كنند كه يكي از كانتينرها (كه به طور اتفاقي برگزيده شده بود) حاوي مواد شديدا راديو اكتيو بود. هر چهار كانتينر براي بررسي هاي بعدي نزد آژانس مهر و موم شد.
28- بازرسان  آژانس در سپتامبر 2003  متوجه شدند كه راديواكتيوكردن اورانيوم درTRR صورت مي گرفته است كه ايران درباره آن توضيح نداده است. همچنين ايران درهمان مدت زماني (1989تا 1993) فلز بيسموت را نيز پرتو افشاني مي كرده است. اگر چه بيسموت جزء مواد هسته اي نيست و طبق توافق نامه ان پي تي نيازي به توضيح درباره آن وجود ندارد، پرتوافشاني آن به دليل آنكه به توليد پلوتونيوم 210 يعني ايزوتوپ آلفا فشرده راديواكتيو مي انجامد، مورد توجه آژانس قرار گرفت. اين ايزوتوپ نه تنها براي برخي مصارف متعارف (مثل ژنراتورهاي ترموالكتريك ايزوتوپ (RTG) به خصوص باطري هاي هسته اي ) مورد  استفاده قرار مي گيرد، بلكه در تركيب با بريليوم براي مصارف نظامي (به ويژه به عنوان آغازگر براي طراحي برخي سلاح هاي هسته اي) نيز مورد استفاده قرار مي گيرد.
29-ايران در نامه اي كه درتاريخ 13 نوامبر 2003 (22 آبان) به آژانس فرستاد، اطلاع داد كه پرتوافشاني بيسموت بخشي از مطالعات براي توليد و استفاده پلوتونيوم 210 در RTG ها بوده است.
30- آژانس درطول ديدار نوامبر و دسامبر خود از ايران با دو تن از دانشمندان ايران كه در پرتوافشاني بيسموت دخيل بودند، مصاحبه كرد. يكي از دانشمندان در حال حاضر خارج از ايران زندگي مي كند و ايران از وي خواست كه براي مصاحبه به اين كشور بازگردد. به گفته دانشمندان، دو بار بيسموت پرتوافشاني شد كه يك بار اين عمليا ت ناموفق بوده و پلوتونيوم از آن استخراج نشده است. نتايج ديگر پرتوافشاني بيسموت نيز دور ريخته شد. دانشمندان تاييد كردند كه هدف اين پروژه فقط تحقيقات درزمينه جداسازي شيميايي پلوتونيوم و توسعه RTG ها بوده است. در طول گفتگوهاي بيشتر، درماه فوريه در وين، منابع رسمي ايران گفتند كه آزمايشات مربوط به پلوتونيوم 210 نيز بخشي از مطالعه منابع نوترون بوده است و خاطر نشان كردند كه منابع نوترون براي كاربردهاي صنعتي به دليل محدوديت ها وارد نمي شوند. اما ايران اظهار داشت كه مقدار كمي از پروژه پرتو افشاني بيسموت باقي مانده و به هدف نهايي دسترسي پيدا نشده است.
31- آژانس اين موضوع را به طور مناسب پيگيري مي كند.
B.3. غني سازي اورانيوم
B.3.1. غني سازي سانتريفوژ گاز
32- همانطور كه قبلا توافق شده است، ICR ها براي كارخانه غني سازي سوخت آزمايشگاهي (PFEP) به همراه مواد هسته اي مورد استفاده براي آزمايشات غني سازي  دركارگاه شركت الكتريك كلايه (كه هم اكنون در PEFP قرار دارد) نيز براي ايران آماده شده است. بخش هاي مربوط به اطلاعات PEFP نيز به روز شد.
33- چنانكه درگزارش هاي قبلي البرادعي آورده شده است، ايران در سال 1991 UF6 وارد كرده است. اين مواد در 3 سيلندر كه يكي بزرگتر و دو سيلندر ديگر كوچك بودند، نگهداري شد. ايران از ابتدا عدم وجود 9/1 كيلوگرم UF6 را از دو سيلندر كوچكتر  به نشت آن از مخزن در ساختمان TRR نسبت مي داد. نمونه هاي محيطي كه به درخواست سازمان انرژي اتمي ايران (AEOI)  از محل انبار گرفته شدند، حاوي ذراتي از UF6 بودند.  اما اظهارات مبني بر نشت چندان معتبر نبود. همانطور كه در گزارش  نوامبر2003 البرادعي آمده ، ايران تاييد كرده است كه اين مواد را در تست هاي سانتريفوژ دركارگاه شركت الكتريك كلايه استفاده مي كرده است.  از ايران خواسته شد كه درباره آلودگي UF6 كه در ساختمان TRR  كه دو سيلندر كوچك تر در آن قرار داشتند،- مشاهده شد، توضيح دهد . اين توضيح به ويژه براي منبع آلودگي ها و محل كنوني آنها مورد لزوم بود. تاريخ ايجاد آلودگي نيز از اهميت زيادي برخوردار است.
34- ايران در بيانيه 21 اكتبر خود 9/1 كيلوگرم UF6 به دست آمده از تجهيزات كنار گذاشته شده را كه هم اكنون در PFEP نگهداري مي شوند، تاييد كرد. بررسي اين موضوع به زودي انجام خواهد شد.  تجزيه هاي غير مخرب هنوز نياز به سيلندرهاي UF6 دارند كه تحت  مهر و موم  آژانس در TNRC نگهداري مي شوند.
35- همانطور كه در قطعنامه شماره GOV/2003/75 شرح داده شده است، نمونه هاي زيست محيطي كه توسط آژانس درنطنز و كلايه جمع آوري شدند ، ذراتي از اورانيوم طبيعي، اورانيوم غني شده ضعيف و اورانيوم غني شده قوي را برملا كردند كه نشان دهنده غني سازي اورانيوم در ايران بودند.
36- آژانس به عنوان بخشي از تلاش هايش براي حل موضوع آلودگي، به نمونه برداري هاي محيطي از سانتريفوژهاي ساخت داخل و سانتريفوژهاي وارداتي و تجهيزات نطنز ادامه مي دهد. آژانس اخيرا درخواست كرده است كه به نمونه برداري هاي محيطي از مكان هايي كه به نظر مي رسد سانتريفوژهاي وارداتي به آنجا انتقال يافته دست پيدا كند. نمونه برداري هاي محيطي از چنين محيط هايي براي رسيدن به نتايج درمورد موضوع آلودگي براي آژانس غير قابل اجتناب است.
37-  ايران در بيانيه 21 اكتبر 2003 اسامي كارگاههاي توليدي كه درتوليد داخلي ذرات سانتريفوژ دخيل بوده اند را فاش كرد. در پاسخ به درخواست بيشتر، ايران محل اين گارگاهها واطلاعات مربوط به نقش آن ها در رابطه با برنامه غني سازي سانتريفوژ را نيز در اختيار اين آژانس قرار داد. بيشتر اين گارگاهها متعلق به سازمانهاي صنعتي نظامي هستند.

ادامه دارد ....