محمد البرادعي اسفند ماه سال گذشته هم در باره اجراى توافقنامه پادمان پيمان منع تكثير سلاح هاى هسته اى در جمهورى اسلامى ايران ، گزارشى به اعضاي شوراي حكام آژانس ارايه كرد .

به گزارش خبرگزاري "مهر" قسمت دوم و پاياني  اين گزارش بدين شرح است :

 38- در ژانويه سال 2004  آژانس توانست به كارگاههاي ساخت اين تجهيزات دست يابد و براي روشن شدن دلايل آلودگي اجزاي سانتريفوژ توليد شده، مبادرت به گرفتن نمونه هاي محيطي كرد.  نتايج اين نمونه ها در حال بررسي است . نتايج نمونه هايي كه پيش از اين از برخي شركتها گرفته شد در دسترس مي باشد كه يافته هاي قبلي اين آژانس را تاييد مي كند .
39- براساس تجزيه و تحليل نمونه هايي كه از محيط گرفته شد هنوز برخي مغايرتها و سوالات بي پاسخ باقي مانده است .
* تجزيه نمونه هايي كه از اجزاي سانتريفوژ ساخته شده گرفته شده است كه عمدتا آلودگي LEU را نشان مي دهد در حالي كه تجزيه و تحليل نمونه هاي گرفته شده از قطعات وارداتي هر دو آلودگي LEU و HEU را نشان مي دهد  . مشخص نيست كه چرا اين قطعات انواع مختلف آلودگي را نشان مي دهند زيرا ايران مي گويد كه وجود اورانيم بر روي تجهيزات ساخته شده داخلي به علت آلودگي قطعات وارداتي است.
* انواع آلودگي اورانيوم كه در گارگاه شركت كالاي الكتريك ( يا ير اساس برخي ترجمه ها كلايه )  يافت شد با نمونه هايي كه از نطنز بدست آمده متفاوت است و  ايران در اين رابطه اظهار داشت كه منبع آلودگي هر دو مورد ناشي از قطعات سانتريفوژ وارداتي است .
* نمونه هاي محيطي نشان مي دهد اورانيوم غني شده تا 36 در صد 235-U  دراتاقي در كارگاه شركت كالاي الكتريك بدست آمده است كه به نظر مي رسد عمدتا آلوده به اين مواد بودند . فقط اثري جزئي از اورانيم غني شده روي قطعات سانتريفوژ وارداتي پيدا شده است . اين سطح آلودگي بيشتر از ميزان اثرات اين مواد است. 
40- از ايران خواسته شده است كه درباره مسائل مذكوراظهار نظري را ارائه دهد بويژه در مورد اعلاميه اي كه ايران درآن عنوان كرده بود  بيش از 1/2 در صد 235-U  اورانيوم غني نكرده است كه آن هم در تكنولوژي سانتريفوژ استفاده شده است . اين آژانس به منظور حل مسئله آلودگي اين قطعات و يافتن منشاء آنها همكاري خود را با اين كشور ادامه مي دهد .
41 - آژانس بين المللي انرژي اتمي در ژانويه سال 2004 در رابطه با كارگاههاي ساخت اين قطعات از وجود دو شركت تابعه شركت كالاي الكتريك يعني فرايند تكنيك در نزديكي اصفهان و پارس تراش در تهران اطلاع يافت .
42- فرايند تكنيك عملكردهاي متفاوتي در برنامه غني سازي سانتريفوژ ايران داشته است . طبق گفته ايران ، قرار بوده است ازاين شركت براي مونتاز سانتريفوژ استفاده  شود. اما مقامات ايران به دليل اينكه اين شركت بسيار دوراز نطنز قرار دارد، از اين امر منصرف شدند. اخيرا گفته شده است كه اين شركت يك مركز كنترل كيفي براي همه قطعات سانتريفوژي است كه در پايگاه نطنز ساخته شده است اما اين شركت از امكانات بالقوه مناسبي براي آزمايش و مونتاژ سانتريفوژها برخورداراست .
43- همچنان كه پيشتر گزارش شد اين آژانس به بررسي تاريخچه برنامه غني سازي سانتريفوژ گازي ايران و ارزيابي اعلاميه هايي مربوط به اين برنامه كه در نامه بيست و يكم اكتبر 2003 ايران قيده شده بود ادامه مي دهد . بررسي هاي اين آژانس كه شامل گفتگو با مقامات سابق ايراني آشنا با اين برنامه مي شد همراه با فعاليتهاي بررسي آژانس در جاي ديگر، آژانس را به بررسي  اين موضوع سوق داد كه ايران ممكن است كه طرحهايي از سانتريفوژ بسيار پيش رفته كه به اصطلاح سانتريفوژ 2-P  ناميده مي شود، به دست آورده باشد  .
 44- در پاسخ به درخواست آژانس در اوايل ژانويه 2004 درباره وجود اين امكان ، ايران در بيست ژانويه درخلال نشستي با كارشناسان غني سازي اورانيوم  آژانس اطلاع داد كه طرحهاي سانتريفوژ 2-P را در سال 1994 از منابع خارجي دريافت كرد و  آن را را با برخي آزمايشات مكانيكي ، بدون مواد هسته اي  و با استفاده از روتور ( گردنده ) هاي ساخت داخل به مرحله اجراء در آورد. مقامات ايران يك سري از نقشه هاي 2-P  را به آژانس نشان دادند  كه در اين رابطه  ايران گفت كه اين نقشه ها را از دلالان خارجي بدست آورده است . كارشناسان  غني سازي سانتريفوژ آژانس تاييد كردند كه اين نقشه ها مشابه طرحهاي سانتريفوژ اروپايي بسيار پيشرفته كه با روتورهاي فولادي نيكول دار بادي كار مي كنند هستند . مقامات ايراني گفتند  كه ايران هيچ سانتريفوژ 2-P يا قطعاتي مربوط به آن از خارج بدست نياورده است و قطعاتي را كه در اختيار دارد در داخل كشور ساخته است .
45- ايران همچنين اطلاعات مربوط به فعاليتهاي توسعه و تحقيق 2-P را نيز در اختيار قرار داد و اعلام كرد  كه AEOI  در سال 1999 يا 2000  قراردادي با يك شركت خصوصي كه در تهران قرار دارد،  براي توليد  سانتريفوژ2-P منعقد كرد.  آژانس توانست در خلال نشستي در بيست و هشتم ژانويه سال 2004 با صاحب اين شركت مصاحبه اي را انجام دهد . صاحب اين شركت توضيح داد كه به نظر وي ايران قادر به ساخت سيلندرهاي فولادي نيكولدار بادي كه در طراحي 2-P آمده است نبود بنابراين تصميم گرفته شد كه كار را با يك روتور مركب از كربن نيمه حساس كوتاهتر شروع كنند.  در نتيجه طبق گفته هاي وي اين شركت هفت روتور با ابعاد مختلف ساخت و برخي آزمايشات مكانيكي روي اين روتورها بدون استفاده از مواد هسته اي اجرا كرد . صاحب اين شركت همچنين بيان داشت كه اين كار بعد از ژوئن سال 2003 خاتمه يافت و همه تجهيزات سانتريفوز به شركت پارس تراش در تهران منتقل شد .
46- در پاسخ به اين سوال كه چرا از طرح 2-P و كارهاي مربوط به آن در اعلاميه بيست يك اكتبر سال 2003 ايران سخني به ميان نيامد مقامات ايراني گفتند كه به علت فشار زماني كه در آماده كردن اين بيانيه پيرامون برنامه توسعه و تحقيق اين سانتريفوژ وجود داشت، نسبت به درج آن كوتاهي كردند . اين مسئله  درك اين توضيح را  بسيار مشكل مي كند، زيرا ايران گفت اين تجهيزات بعد از ژوئن 2003 طبق دستور سازمان انرژي اتمي ايران به پارس تراش انتقال يافتند. تجهيزات سانتريفوژ 1-P   كارگاه شركت كالاي الكتريك پس از كنار نهادن آنها در بهار 2003 تا اكتبر 2003 و زماني كه در نطنز به آژانس ارائه شدند، توسط آژانس مهرو موم شد.
27- درگفتگوهاي  بعدي روي اين مسئله كه در فوريه سال 2004 انجام شد مقامات ايراني توضيحات بيشتري ارائه دادند كه در بيانيه اكتبر سال 2003 ايران چيزي درباره طرح 2-P  و كار هاي مربوط به آن قيد نشده بود. اين توضيحات عبارتند از :
الف : در اين اعلاميه اشاره اي به سانتريفوژ هاي 1-P نشد .
ب : اين اعلاميه فقط شامل اطلاعاتي است كه به منظور تصحيح قصور ايران از توافقنامه پادماني بود
و ج : نيازي نيود كه اين اطلاعات در رابطه با توافقنامه پادماني گزارش شود اما تنها بايد تحت مفاد پروتكل الحاقي گزارش شود . اين سوال همچنان باقي مانده است كه چرا در اين زمان ايران آژانس را از وجود سانتريفوژهاي 1-P و فعاليتهاي مربوط به آن و قطعات 2- P  و كار هاي مربوط به آن - كه تحت قرار داد AEOI بود-  و همچنين از انتقال همه تجهيزات مربوطه به پارس تراش،  مطلع نساخت ؟
48 - اين آژانس اخيرا تمامي اطلاعات مربوط به مسئله سانتريفوژ هاي 2-P  را مورد بررسي قرار داد .
غني سازي ليزري :
49-در نامه بيست ويكم اكتبر سال 2003 ايران اعلام كرد كه كه در آغاز دهه 1970 قرار دادهايي را در رابطه با غني سازي ليزري كه در آنها از تكنيكهاي ليزري (AVLIS) و(MLIS) استفاده مي شود منعقد كرد  كه تحت اين قرار دادها تجهيزات آن را وارد كرد .  ايران همچنين اين آژانس را مطلع ساخت كه در سال 1993 پنجاه كيلو گرم فلز اورانيم وارد كرد كه برخي از آنها در آزمايشات مربوط به تجهيزات وارداتي در TNRC و در لشكر آباد استفاده شد. ايران به اين آژانس اطلاع داد كه تجهيزات ليزري در مي سال 2003 برچيده شد و همراه با فلز اورانيم به كرج انتقال يافت ( بعدا به JHL انتقال يافت ) . اين مواد و تجهيزات قبل از صدور گزارش نوامبر به بازرسان اين آژانس نشان داده شد. نمونه هاي محيطي از اين تجهيزات جمع آوري شد و مواد هسته اي توسط وزن كردن و و تجزيه و تحليل هاي مخرب كنترل شد .
50 - به عنوان يك اقدام بجا و مناسب ، ايران تمامي ICR  هاي مربوط به استفاده از فلز اورانيم را ارائه داد كه در نوامبر سال 2003 به گروه بررسي  آژانس ارائه شد . ايران همچنين اطلاعات مربوط به طرحهاي RWSF  در كرج را ارائه داد و اطلاعات مربوط به طراحي JHL  را براي گزارش آزمايشهاي ليزري ديگر اصلاح كرد و مخزنهاي آلوده به مواد هسته اي را نابود كرد .
51 - اين آژانس بررسي خود در زمينه يادداشتهاي حسابداري مواد هسته اي مربوط به برنامه AVLIS را ادامه داده است و از نوامبر سال 2003 نمونه هاي محيطي ديگري ار تجهيزات اصلي و آزمايشگاهاي مربوطه گرفته است و نمونه هايي  نيز از مخزنهاي منهدم شده كه در اين برنامه استفاده مي شد نيز جمع آوري كرد . نتايج تجزيه و تحليل اين نمونه ها هنوز درحال بررسي است .
52- با دريافت اطلاعات بيشتر وتوضيحات بيشتر درباره اعلاميه بيست و يك اكتبر سال 2003 از سوي ايران ، اين آژانس به ازريابي خود از تاريخچه برنامه غني سازي ليزري ايران ادامه مي دهد . با حمايت كشور هاي عضو ، اين آژانس در تلاش است تا ايران را متقاعد كند كه تجهيزات اصلي با اطلاعات مربوط به برنامه هاي ليزري AVLIS وMLIS  را تحويل دهد . در حالي كه اطلاعات مربوط به برنامه MLIS  در دهه 1970 منسجم به نظر مي رسد  با توجه به تحويل تجهيزات مربوط به برنامه AVLIS هنوز از سوي كشور هاي عضو بررسي مي شود .
53- در خلال دستيابي كامل به آژمايشهاي طيف سنج انبوه در كرج،  كه دردسامبر سال 2003 انجام شد آژانس دو طيف سنج بزرگ كه در اعلاميه بيست و يك اكتبر اشاره اي به آن نشده بود را مورد برررسي قرار داد . ايران اطلاع داد كه اين طيف سنجهاي انبوه در گذشته  براي تامين  خدمات تحليلي ( اندازه يري غني سازي ايزوتوپ ها ) و براي برنامه AVLIS مورد استفاده قرار مي گرفت. ايران همچنين ليستي از نمونه هايي را كه مورد تجزيه و تحليل قرار گرفت ارائه داد . اين آژانس نمونه هاي محيطي را از طيف سنج هاي انبوه جمع آوري كرد  كه نتايج آن هنوز در حال بررسي است .
54 - بدنبال دسترسي هاي تكميلي در كرج ، اين آژانس از ايران خواست كه نقش اين طيف سنجها را در ارتباط با برنامه غني سازي ايران مشخص كند . ايران در پنجم ژانويه 2004 اطلاعات بيشتري را در اين رابطه در اختيار آژانس قرار داد .
55 - ارزيابي بيشتر به بررسي  اطلاعات جديد و اثبات نتايج بازرسيهاي اخير بستگي دارد كه شامل نتايج نمونه هاي محيطي و نمونه هاي ديگر است كه در خلال بازرسي هاي دسامبر سال 2003 و ژانويه سال 2004 به دست آمده  است. 
B.4. برنامه راكتور آب سنگين
56- در سال 2003 ايران  آژانس را در جريان احداث برنامه توليد آب سنگين در اراك و ساخت راكتور آب سنگين و راكتور تحقيقاتي هسته اي ايران قرار داد. ايران اطلاعات طرح اوليه تهيه شده در مورد اين راكتور را  به همراه اطلاعات اوليه در مورد يك  ساختمان كه براي آي آر 40 ، سوخت توليد مي كند و قرار است در سايت اصفهان ساخته شود، در اختيار آژانس قرار داد.
57. در اواسط سال 2003 ، آژانس طرحهاي اين راكتور را به دست آورد كه شامل هيچ نشانه اي از سلولهاي گرم نبود . در بيانيه 21 اكتبر 2003 ايران اعلام كرد كه 2 سلول گرم براي پروژه در نظر گرفته شده بود. اما چيزي در مورد طرح و اطلاعات مفصلي در مورد ابعاد يا مكان واقعي سلولهاي گرم ارائه نكرد . ايران بعدها بيان كرد كه قصد ساخت نيروگاههاي آزمايشي را در اراك در قالب يك ساختمان تكميلي كه با سلولهاي گرم براي توليد راديو ايزوتوپهايي كه به راديوايزوتوپهاي احيا شده تبديل مي شوند به كار مي رود را داشت.
ايران اطلاعات بسيار اوليه را در مورد اين ساختمان ارائه كرده است .
B.5. توقف فعاليتهاي مربوط به غني سازي و فرآوري 
B.5.1 حدود تعليق
  
58-همانگونه كه دبير كل آژانس در جلسه  نوامبر 2003 شورا گزارش داد ، ايران در روز 10 نوامبر 2003  اطلاع داد كه تصميم دارد فعاليتهاي مربوط به غني سازي و فراوري را متوقف كند  و اين توقف شامل تمام فعاليتهاي كارخانه غني سازي نطنز و توليد تمام مواد تغذيه براي غني سازي و وارد كردن هر آيتم مربوط به غني سازي مي باشد.  
59-علاوه بر آن در يادداشت خود در روز 29 دسامبر 2003 ايران به آژانس وعده هاي زير را داد :
* اين كشور عمليات و يا آزمايش هر سانتريفوژي را در نيروگاه نطنز متوقف خواهد كرد چه اين سانتريفوژها با مواد هسته اي باشند يا بدون آنها باشند .
* اين كشور استفاده بيشتر از مواد هسته اي را در سانتريفوژها متوقف خواهد كرد . 
* اين كشور نصب كردن سانتريفوژ جديد در PFEP و نصب سانتريفوژها در نيروگاه غني سازي سوخت در نطنز متوقف خواهد كرد 
*  اين كشور مواد هسته اي را از هر كارخانه غني سازي سانتريفوژ در حدي كه  عملي باشد،  خارج خواهد ساخت .
60 - ايران همچنين بيان داشت كه اين كشور در حال حاضر هيچ نوعي از كارخانه غني سازي گاز را در هيچ جاي ايران  به غير از نطنز ندارد كه در اين شهر در آن زمان و در دوره تعليق ايران در حال ساختن كارخانه هاي جديد بود كه قادر به جداسازي ايزوتوپ بودند . ايران پروژه هاي غني سازي ليزري خود را از بين برده بود همه تجهيزات مربوطه را از بين برده بود و اين كشور در حال ساخت و يا اجراي هيچ كارخانه جداسازي پلوتونيوم نبود . 
 61- در مجموع ، ايران بيان كرد كه در دوره تعليق ،  قصد نداشت كه قرار داد  جديدي براي ساخت ماشينهاي سانتريفوژ و اجزاي آنها اجرا كند : آژانس مي توانست كاملا ذخاير همه ماشينهاي سانتريفوژي كه طي دوره تعليق گردآوري مي شدند  را مورد نظارت و كنترل قرار دهد . در دوره تعليق ايران قصد نداشت ماشينهاي سانتريفوژ و يا اجزاي آنها را و يا مواد تغذيه براي پروسه هاي غني سازي را وارد كند. همچنين اين كشور در اين دوره اقدام به توليد مواد تغذيه براي پروسه هاي غني سازي نكرد .    
62- در روز 24 فوريه 2004 ايران به آژانس اطلاع داد كه تا اولين هفته مارس نكاتي در مورد اتخاذ تصميمات داوطلبانه بيشتر توسط ايران ارائه خواهد كرد كه اين تصميمات عبارتند از : 1. توقف گردآوري و آزمايش سانتريفوژ و 2. توقف ساخت خانگي اجزاي سانتريفوژ از جمله اجزايي كه به قراردادهاي موجود  تا بيشترين حد ممكن مربوط بودند. ايران همچنين به آژانس اطلاع داد كه همه اجزايي كه تحت قراردادهاي موجود توليد شده اند كه قابل توقف نيستند، تحت مهر و موم  آژانس ثابت و انبار خواهند شد . ايران آژانس را دعوت كرد كه اين تدابير را بررسي كند. ايران همچنين تاييد كرد كه تعليق فعاليتهاي غني سازي در همه كارخانه هاي كشور اجرا مي شود.
63-  در 12 نوامبر 2003 ايران همه سانتريفوژهاي خود را در ساختمان كاسكيد PFEP متوقف مي كند . سيلندر تغذيه از اتوكلاو كنار گذارده شد و بازرسان آژانس همه مراحل تغذيه و گردآوري و همه تله هاي سرد و شيميايي را مورد تاييد قرار دادند . ساختمان كاسكيد بازهم تحت نظارت آژانس مي ماند تا بدينوسيله اطمينان حاصل شود كه هيچ غني سازي انجام نمي شود . در نظارتي كه در ماههاي نوامبر و دسامبر 2003 انجام شد آژانس همه مواد تغذيه يو اف 6 را مورد تاييد قرار داد . تا آن زمان همه وسايل نظارت و مهار در نظارتهاي ماهانه چك شده بودند و وضعيت غير توليدي كارخانه را تاييد مي كردند .
همچنين روز 10 دسامبر اطلاعات طرح كارخانه نيز تاييد شد .
64- كارخانه متوقف شده غني سازي مقدماتي در شركت الكتريكي كلايه در تهران نيز مورد نظارت قرار گرفته است كه به طور كامل با پروتكل الحاقي هماهنگ بود .
65- كارخانه رهبر آوليسAVLIS در لشكر آباد كه ويران شده بود و تاسيسات AVLIS و MLIS در TNRC در بازرسيهاي تكميلي مورد نظارت قرار گرفتند. تجهيزات ويران شده مربوط به  AVLIS وMLIS هم اكنون در كرج ذخيره شده اند و مورد نظارت DIV و تكميلي  قرار گرفته اند.
66- در مجموع همه فلزهاي اورانيومي بيان شده،  در روز 12 نوامبر 2003 مورد تاييد قرار گرفت . عدم توليد UF6 و يو سي اف و فلز اورانيوم در يو سي اف و  TNRC  مورد نظارت  DIV و تكميلي  قرار گرفته اند. 
67- آژانس در نتيجه اقدامهاي نظارتي خود قادر است تاييد كند كه هيچ عمليات و يا آزمايش سانتريفوژ با و يا بدون مواد هسته اي در PFEP انجام نشده است و تاييد مي كند كه هيچ سانتريفوژ جديدي در PFEPنصب نشده است و هيچ سانتريفوژي در FEP نصب نشده است و هيچ مواد هسته اي در سانتريفوژهايي كه به آژانس نشان داده شده اند قرار نگرفته اند. اگرچه تعدادي فعاليتهاي غير نظامي هنوز در نطنز انجام مي شوند ، اين فعاليتها مستقيما به عمليات امكاناتي كه در آنجا قرار گرفته اند مربوط نيستند .
68 - بين ماه نوامبر 2003 و اواسط ماه ژانويه ، ايران به گردآوري سانتريفوژها ادامه داد . در اين زمان بر طبق محاسبه آژانس ايران 120 سانتريفوژ (علاوه بر 800 سانتريفوژ كه پيش از ماه نوامبر 2003 توليد شده بودند ) گرد آوري كرد .اين سانتريفوژها و هر سانتريفوژ ديگري كه تا اواسط ژانويه 2004 گردآوري شد هم اكنون مورد تاييد آژانس قرار خواهد گرفت .
69- ايران به ساخت اجزاي سانتريفوژ در داخل كشور و تحت قراردادهاي موجود ادامه داده است . ايران در پاسخ به خواست آژانس در گزارش 20 فوريه 2004 خود پذيرفت كه قراردادهايي كه بين اين كشور و AEOI و توليد كنندگان داخلي اجزاي سانتريفوژ منعقد شده است را به آژانس ارائه دهد . آژانس تمايل دارد در آينده نزديك با ايران در مورد فعاليتهاي تكميلي مورد نياز براي تعيين توقف گسترده از جمله ذخيره و بستن اجزاي سانتريفوژ توليد داخل بحث كند.
70 - در رابطه با فرآوري ، آژانس استفاده و ساخت سلولهاي داغ را و از جمله تجهيزاتي را كه پيش از اين در آزمايشهاي جداسازي اورانيوم در TNRC,ENTC ، كرج و اراك مورد استفاده قرار گرفته بود را مورد نظارت DIV و تكميلي  و با استفاده از تصوير ماهواره اي قرار داده است .اهداف اورانيومي غيرفرآورده و غير راديويي باقيمانده در روز 15 نوامبر 2003 مورد تاييد آژانس قرار گرفت و به طور منظم مورد نظارت قرار مي گيرند .
C. ارزيابي و گامهاي بعدي 
 71- ايران همه مواد هسته اي بيان شده را براي تاييد به آژانس ارائه كرده است . ايران همچنين گزارش همه تغييرات جديد و تنظيم مادي و همچنين ليست نوآوريهاي فيزيكي در خواست شده توسط آژانس را تهيه كرده است . اگرچه هنوز توضيحاتي مورد نياز است و هنوز در مورد اين مسئله بايد تحقيق شود و اين تا حدودي به دليل نيازي است كه به استقرار مواد هسته اي به تعليق در آورده شده در تجهيزات خراب شده و ديگر مشكلات حسابرسي مواد هسته اي فعاليتهاي گذشته وجود دارد . در مجموع ايران اطلاعات طرح مربوط به تجهيزات خود را همانگونه كه خواست آژانس بود ، ارائه كرده است ، اگر چه مقداري از اطلاعات بايد تعديل شوند و يا تكميل شوند كه ايران قبول كرده است اين كار را انجام دهد . 
72- ايران فعالانه با آژانس همكاري كرده است و به آن امكان دسترسي به اماكني كه مورد خواست آژانس است را داده است كه اين شامل امكان دسترسي به يك كارگاه در يك سايت نظامي مي شود . اين امر مورد استقبال است . همچنين تصميم ايران براي گسترش حوزه تعليق خود براي تحت پوشش قرار گرفتن ديگر فعاليتهاي غني سازي كه از نظر آژانس به ايجاد اعتماد كمك خواهد كرد نيز مورد استقبال است .
73- اگر چه نظارتها هنوز در حال انجام است و به پايان نرسيده است اما آژانس پيشرفت خوبي در ارزيابي بيانات ايران در مورد پروژه يو سي اف و آزمايشهاي مربوط و فعاليتهاي آزمايشي كرده است . آژانس همچنين تعليق آن دسته فعاليتهاي غني سازي و فرآوري كه در يادداشت 29 دسامبر 2003 ايران بيان شده اند را مورد ارزيابي قرار داده است .
74- كوتاهي ايران در يادداشت 21 اكتبر 2003 و مالكيت طرحهاي سانتريفوژ پي 2 وتحقيقات مربوط به فعاليتهاي آزمايش مكانيكي و توليد  به خصوص با توجه به اهميت و حساسيت اين فعاليتها مورد نگراني است . اين امر مغاير با بيانيه ايران ، سندي كه توسط ايران به عنوان " همه فعاليتهاي هسته اي ايران " و يك " گاه شمار كامل R&Dسانتريفوژ" تهيه شد ، است . دبير كل به تاكيد خود به ايران در زمينه اهميت بيان همه جزئيات برنامه هسته اين كشور ادامه داده است .
75- آژانس هنوز بايد اين مسئله برجسته و اصلي در مورد آلودگي هاي HEU,LEU يافت شده در كارگاه شركت الكتريكي كلايه ونطنز و نگرانيهاي مربوط را حل كند . تا زماني كه اين موضوع به طور رضايت بخشي حل نشده است ، بسيار مشكل خواهد بود كه آژانس تاييد كند هيچ فعاليت و مواد هسته اي ذكر نشده وجود نداشته است . آژانس همچنان منتظر ايران است كه اطلاعات درخواست شده در مورد منبع تجهيزات و اجزاي سانتريفوژ و اماكني كه اين سانتريفوژها در ايران بدان منتقل شده اند را و جزئيات مربوط به زمان آنها را و نام افرادي كه در اين پروسه نقش داشتند را در اختيار آژانس قرار دهد .
راه حل اين مسئله به ميزان همكاري كشوري كه به نظر مي رسد اين آيتمها از آنجا آمده اند بستگي دارد .
76- ديگر مسائل مورد در خواست شامل ماهيت و حدود فعاليتهاي ايران در زمينه سانتريفوژهاي پي 2 مي باشد و ماهيت و حدود تحقيق ايران در زمينه غني سازي ليزري ايزوتوپ و جزئيات تجهيزات مربوط مي باشد . مسئله هدف فعاليتهاي ايران در زمينه توليد و استفاده از پلوتونيوم 210 به دليل خودداري ايران از دادن اطلاعات در اين زمينه موجب نگراني است .
77- اگرچه برنامه هاي تبديل و سانتريفوژ ايران و مردم سوسياليست ليبي متفاوت هستند اما آنها چندين عنصر مشترك را شامل مي شوند .
تكنولوژي پايه اي بسيار به هم شبيه است و از منابع خارجي مشترك تهيه شده اند . آژانس به عنوان بخشي از عمليات ارزيابي صحت و تكامل بيانات ايران و ليبي تحقيقات خود را با حمايت كشورهاي عضو كه همكاري كامل آنها اساسي است ، ريشه ها و منابع اين تكنولوژي و تجهيزات مربوط به آن ومواد هسته اي و غير هسته اي انجام مي دهد .
78- آژانس فعاليتهاي خود را براي حل و روشن ساختن مسائل باقيمانده ادامه خواهد داد . در اين زمينه دبير كل آژانس از ايران خواسته است همكاري خود را با آژانس ادامه داده و آن را به خصوص در زمينه تامين اطلاعات مبسوط افزايش دهد.  دبير كل آژانس در جلسه ماه ژوئن 2004 شورا و يا زودتر از اين موعد در صورت آماده بودن گزارش خود را ارائه خواهد داد .