نوروز در ایران و چند کشور منطقه که دارای فرهنگ مشترک با ایران هستند جشن گرفته می شود، اما در چند سال اخیر برخی دیگر از کشورها آن را در قالب تعطیلات رسمی خود گنجانده اند و این نماد در حال تبدیل شدن به یک نماد جهانی است.

به گزارش خبرگزاری مهر، جشنها اصولاً هویت ملی و یا دینی هر ملتی را تشکیل می دهند و هر مراسمی بیانگر علائق، سلیقه ها و فرهنگ ملت و تعلقات قومی آن به شمار می رود.

جشنها امروزه در بین تمامی اقوام مختلف برگزار می شود و این جشنها در هر نقطه و منطقه ای از زمین با دیگر نقاط متفاوت است و در صورتی که مراسمی حرکت خود را از یک قالب ملی و منطقه ای آغاز و به یک نماد بین المللی تبدیل شود می توان دلیل آن را وجود ارزشهای مشترک انسانی در آن دانست که منعکس کننده فطرت انسانها و تمایل آنها در کنار هم زیستن و صلح است.

عید نوروز و جشنهای سال نو شمسی یکی از جشنهای مهم در بین ایرانیان است. این جشنها که با آغاز فصل بهار و بیداری طبیعت آغاز می شود همان حرکتی است که از یک فرهنگ ملی سرچشمه گرفته و در حال تبدیل شدن به یک "نماد جهانی" است.

این مسئله تا بدانجا اهمیت دارد که سازمان ملل سازمان ملل برای ثبت عید نوروز به عنوان یک روز جهانی آن را به نظر سنجی گذاشت.

تاریخچه

منشاء و زمان پیدایش نوروز به درستی معلوم نیست، اما این جشن قدمتی سه هزار ساله دارد و قدیمی‌ترین آیین ملی در جهان به شمار می‌رود. در برخی از متون کهن ایران از جمله شاهنامه فردوسی و تاریخ طبری، جمشید و در برخی دیگر از متون کیومرث به‌عنوان پایه‌گذار نوروز معرفی شده است. ابداع نوروز در شاهنامه بدین صورت روایت شده است که جمشید در حال گذشتن از آذربایجان دستور داد تا در آنجا برای او تختی بگذارند و خودش با تاجی زرین بر روی تخت نشست. با رسیدن نور خورشید به تاج زرین او جهان منور شد و مردم شادمانی کردند و آن روز را روز نو نامیدند. برخی از روایتهای تاریخی نیز آغاز نوروز را به بابلیان نسبت می‌دهد.طبق این روایتها رواج نوروز در ایران به ۵۳۸ سال قبل از میلاد یعنی زمان حمله کورش به بابل بازمی‌گردد. همچنین در برخی از روایتها از زرتشت به‌عنوان بنیانگذار نوروز نام برده شده است.

با افزایش محبوبیت عید نوروز در آسیای میانه و همچنین با اعلام رسمی شدن این مراسم در ترکیه، جهان در آینده نزدیک شاهد برگزاری آن در ابعاد وسیعتر خواهد بود.

نوروز در آذربایجان

عید نوروز در جمهوری آذربایجان همسایه شمالی ایران از اهمیت ویژه ای برای مردم این سرزمین دارد. نوروز به عنوان عید رسمی و ملی جمهوری آذربایجان بین مردم ارزش خاصی دارد. پس از استقلال جمهوری آذربایجان در ۱۸ اکتبر ۱۹۹۱ عید نوروز از خانه‌ها به محله‌ها و سپس به میادین شهرها گسترش یافت و تبدیل به یک آیین و مراسم رسمی شد.

     

در سال جاری هیئت دولت آذربایجان، به مناسبت این عید 8 روز تعطیل رسمی اعلام کرد. در جمهوری آذربایجان درباره پیدایش جشن نوروز اسطوره‌ها و افسانه‌های گوناگونی نقل شده است. مثلاً در روایتی آمده است سیاوش پسر کیکاووس به کشور افراسیاب سفر می‌کند افراسیاب از وی به نحو قابل توجهی پذیرایی می‌کند و حتی دخترش را به عقد وی در می‌‌آورد و سیاوش به یاد سفرش از دیار افراسیاب دیوار بخارا را بنا می‌کند. ولی دشمنان که از این امر ناخرسند بوده‌اند میان سیاوش و افراسیاب را بر هم زده به طوری که افراسیاب تصمیم به قتل سیاوش می‌گیرد و پس از کشته شدن سیاوش دستور می‌دهد جنازه‌اش را روی کنگره‌های دیوار بخارا قرار دهند. زرتشتیان جسد وی را برداشته و در قدمتگاه دروازه شرقی دفن می‌کنند و مرثیه‌های بسیاری در وصف سیاوش و مرگش سرودند به طوری که این مرثیه‌ها بین مردم گسترش یافت و در همین سیاوش مرثیه‌ها روز دفن سیاوش را زرتشتیان نوروز نامیدند.

                            

اهالی آذربایجان بعد از پایان چله کوچک خود را برای استقبال از عید نوروز آماده می‌کنند و مردم از آن به عنوان عید صلح و دوستی و وحدت و یکپارچگی یاد می‌کنند و طبق آیین‌های باستانی، آنهایی که قهر هستند آشتی می‌کنند و قهر و کینه از میان برداشته می‌شود. در آذربایجان بر خلاف ایران مراسم سیزده‌ بدر برگزار نمی‌شود.

 در آذربایجان رابطه با عید نوروز جای مهمی به اعتقادات و فال‌ها داده می‌شود به طوری که در شب چهارشنبه سوری دختران نو رسیده در ته دل فالی گرفته و و مخفیانه پشت درنیمه باز به انتظار ایستاده و اگر در این هنگام حرف خوب و موافقی بشنوند آرزویشان برآورده شده و اگر حرف نامناسبی می‌شنیدند نیتشان عملی نمی‌گشته است. بنابراین برمبنای آیین عید مردم از بدگویی و حرف نامناسب دوری می‌جویند.

تاجیکستان و مراسم نوروز

جشن نوروز برای مردم تاجیکستان بویژه بدخشانیان تاجیکستان جشن ملی نیاکان است که برای مدت سه روز برگزا می شود. آنها از این مراسم به عنوان رمز دوستی و زنده شدن کل موجودات یاد می‌کنند و به نام "خیدیر ایام" یعنی جشن بزرگ معروف است.

مراسم گل گردانی

پیش از فرا رسیدن نوروز کودکان تاجیکستان با برگزاری مراسم "گل گردانی" به دیگران پیغام می رسانند. این مراسم یک هفته قبل از نوروز، یعنی در اوائل دهه دوم ماه مارس از سوی گروهی از کودکان که در دست گلهای سیه گوش، بایچیچک یا نوروزی دارند اجرا می شود. این کودکان به هر منزل مسکونی نزدیک شده و با قرائت شعرهایی فارسی فصل بهار را به صاحبان آن خاندان شادباش می گویند.

در پاسخ به تبریکات کودکان، صاحب خانه ها به آنها مقداری گندم، نخود، نسک و انواع دیگر محصولات غله یا شیرینی اهدا می کنند و کودکان با جمع آوردن عیدی خود این مواد را به منزل یکی از دوستان می برند و صاحب منزل برای آنها غذای نوروزی آماده می کند.

چهارشنبه سوری(آتش پَرَک)

"آتش پَرَک" از دیگر آئینهای نوروزی است. سه مشعل از چوب درخت سرو روشن می شود و مردم، به خصوص جوانان و دختران از بالای شعله آتش می پرند تا بدین وسیله کینه و کدورت و غم و درد خود را بیرون می کنند.

در نخستین روز نوروز مراسم "جفت براران" صورت می گیرد و به این دلیل از نوروز به عنوان عید بهار و آغاز کشت و کار برای کشاورزان نام می برند.

گل گشت، تفریح در پارکها، خرید،  برگزاری مراسم فرهنگی و کشتیهای محلی از دیگر برنامه های تاجیکها برای گرامیداشت نوروز به شمار می رود.


مردم تاجیکستان به ویژه بدخشانیان تاجیک در ایام عید نوروز خانه تکانی می‌کنند و به رسم دیرینه قبل از شروع عید بانوی خانه وقتی که خورشید به اندازه یک سر نیزه بالا آمد دو جارو را که سرخ رنگ است و در فصل پاییز از کوه جمع آوری کرده‌اند و تا جشن نوروز نگاه داشته‌اند در جلوی خانه راست می‌‌گذارند. چون رنگ سرخ برای این مردم رمز نیکی و پیروزی و برکت است. پس از طلوع کامل خورشید هر خانواده‌ای می‌‌کوشد هر چه زودتر وسایل خانه را به بیرون آورده و یک پارچه قرمز را بالای سردر ورودی خانه بیاویزد که این معنی همان رمز نیکی و خوشی ایام سال را در داخل خانه مرتب چیده و با باز کردن در و پنجره به نوعی هوای نوروزی و بهاری را که معتقدند حامل برکت و شادی است وارد خانه نماید.

در این سرزمین پختن شیرینی ویژه و غذاهای متنوع جزو رسم و رسوم این ایام است. همچنین برگزاری دیگر تفریحات نیز در این ایام به شادی آن می‌‌افزاید و یکی از غذاهای معروف این ایام "باج" نام دارد در این غذا کله پاچه گوسفند را با گندم پخته و دیگران را با آن مهمان می‌کنند.

نوروز در قزاقستان

مردم قزاقستان نوروز را اعتدال بهاری می‌‌دانند و بر این باورند که در این روز ستاره‌های آسمانی به نقطه ابتدایی می‌‌رسند و همه جا تازه می‌شود و روی زمین شادمانی بر قرارمی‌شود.

در شب سال تحویل تا شب قزیر صاحبخانه دو عدد شمع در بالای خانه اش روشن می‌کند وخانه اش را خانه تکانی کرده و چون مردم قزاق باور بر این دارند که تمیز بودن خانه در آغاز سال نو باعث می‌شود افراد آن خانه دچار بیماری و بدبختی نشوند.

     

در شب نوروز دختران روستایی قزاق با آخرین گوشت باقیمانده از گوشت اسب که "سوقیم" نام دارد غذایی به نام "اویقی آشار" همراه با آویز می‌‌پزند و از جوان‌هایی که دوستشان دارند پذیرایی می‌کنند. آنان نیز در قبال آن به دختران آینه و شانه و عطر هدیه می‌کنند که آن را "سلت اتکیتر" می‌‌نامند و به معنی علاقه آور می‌‌باشد.

در عید نوروز جوانان یک اسب سرکش را زین کرده و عروسکی که ساخته دست خودشان است با آویز زنگوله‌ ای به گردنش در ساعت سه صبح که ساعتی معین از شب قزیر است رها نموده تا از این طریق مردم را بیدار نمایند. عروسک در حقیقت نمادی از سال نو است که آمدن خود را سوار بر اسب به همه اعلام می‌کند.

همچنین پختن غذایی به نام نوروز گوژه ( آش) که تهیه آن به معنی خداحافظ با زمستان و غذاهای زمستانی است و از هفت نوع ماده غذایی تهیه می‌شود در این ایام جزو آیین و رسوم این سرزمین می‌‌باشد.

نوروز برای قزاق‌ها بسیار مقدس بوده و اگر در این روز باران یا برف ببارد آن را به فال نیک گرفته و معتقدند سال خوبی پیش رو خواهند داشت.

مسابقات معروفی نیز در این ایام در قزاقستان برگزار می‌شود که مهمترین آنها "قول توزاق" است که بین گروههای مرد و زن برگزار می‌شود. اگر برنده زن‌ها باشند قزاق‌ها معتقدند آن سال خوب و پربرکتی است اگر مردها پیروز شوند آن سال نامساعد خواهد بود. از دیگر مسابقات می‌توان به کوکپار برداشتن بز از مکانی مشخص توسط سواران، آودار یسپاق، قیزقوو و آلتی باقان اشاره نمود.

در عصر نوروز نیز مسابقه آیتیس آغاز می‌شود که مسابقه شعر و شاعری است.

نوروز در ترکمنستان

در ترکمنستان طبق رسم قدیم و جدید، دوبار در سال جشن نو گرفته می‌شود. یکی از این جشن‌ها با استناد به تقویم میلادی که به تائید سازمان ملل رسیده به عنوان جشن بین المللی (سال نو) شناخته می‌شود و دیگری برگزاری عید نوروز به نشانه احیای دوبارهٔ آداب و رسوم دیرینه مردم ترکمنستان است.

      

 عید نوروز در ترکمنستان جشن کشاورزانی است که آذوقه مردم را تامین می‌کنند و به همین دلیل کشاورزان دامنه‌های کوه "کپت داغ" و کناره‌های آمودریا با عظمت خاصی نوروز را جشن می‌گیرند. به اعتقاد مردم ترکمنستان، زمانی که جمشید به عنوان چهارمین پادشاه پیشدادیان بر تخت سلطنت نشست، آن روز را نوروز نامید.

پس‌ از استقلال‌ کشور ترکمنستان‌ رییس‌ جمهوری‌ این کشور به‌ منظور احیای‌ رسم‌ دیرین‌ کشور که‌ از نسلهای‌ پیش‌ وجود داشته‌، سال‌ نو را «نوروز» اعلام‌ نمود. امروز عید نوروز به‌ عنوان‌ جشن‌ ملی‌ به‌ رسمیت‌ شناخته‌ شده است. مردم ترکمنستان عقیده دارند زمانی که جمشید به عنوان چهارمین پادشاه پیشدادیان بر تخت سلطنت نشست آن روز را نوروز نامیدند. آنها در این ایام با پختن غذاهای معروف نوروزی مانند: نوروز کجه، نوروز بامه، سمنی (سمنو) و اجرای بازی‌های مختلف توسط جوانان ترکمن حال وهوای دیگری به این جشن و شادی می‌‌دهند.

در ایام نوروز مسابقات مختلفی در ترکمنستان برگزار می‌شود که می‌توان به مسابقات اسب دوانی، کشتی، پرش برای گرفتن دستمال از بلندی، و غیره اشاره نمود.

نوروز در قرقیزستان

عید نوروز در قرقیزستان تنها یک روز آن هم در روز اول یا دوم فروردین ماه است. اگر اسفند 29 روز باشد اول فروردین و اگر 30 روز باشد در روز دوم فروردین برگزار می‌شود. مراسم جشن این روز را در شهرها دولت تدارک می‌بیند و در روستاها بزرگان و ریش سفیدان در برگزاری آن دخالت دارند. در شهرها در میادین بزرگ و در روستاها در بیابان‌های اطراف این جشن برگزار می‌شود.

در قرقیزستان در این روز پختن غذاهای معروف قرقیزی مثل بش بارماق، مانته برسک، و کاتما مرسوم است که به صورت رایگان بین حاضران در جشن پخش می‌شود.

در قرقیزستان در این روز افزون بر جشن برگزاری یک سری مسابقات از قبیل سوارکاری و غیره نیز مرسوم است و به گونه چشم گیری در این روز مسابقات دنبال می‌شود و جوایز ارزنده‌ای به نفرات برتر داده می‌شود.

 نوروز در ازبکستان

مردم ازبکستان نیز هرسال اول فروردین را به عنوان عید نوروز، جشن می‌گیرند. نوروز در بین ازبک ها از خانه تکانی آغاز می گردد. زنان و دختران وسایل خود را از خانه ها بیرون آورده و آن را در آفتاب پهن می کنند تا  بوی آفتاب نوروزی به خانه و کاشانه آنها دمیده و هوای آن را گوارا سازد. بعضا هر طبق، بشقاب و یا کوزه و کاسه شکسته خود را دور افکنده دیگ ها را از آب باران فروردین پر می کنند تا باشد که تمام سال رزق خانواده آنها فراوان و پر و پیمان باشد.

آنها از شیره گندم نو رسته به طور دسته جمعی و با سرود و ترانه سمنک های تنوری می پزند. مردم ازبک نوروز را با عبور لک لک ها تشخیص می دهند و بعضی ها فال پرنده می بینند و پیشگوییها می کنند. 

در این روزها دختران قفلها را به اشخاص معتبر و سیراولاد ( دارای فرزند زیاد) می دهند که بگشایند تا بختشان گشاده گردد. زنهای بی فرزند برای حامله شدن بر لب آب روان می نشینند و کلوخ در آب می اندازند و دعا می کنند. جوانان در زمین های چمن کشتی می گیرند و در بزکشی ها شرکت می ورزند.

اسلام کریم اف رئیس جمهوری این کشور در یکی از پیام های نوروزی خود خطاب به مردم گفت:"در نوروز نیرویی نهفته است که هر انسان را باهر گرایش دینی و ملیت نسبت به هم متحد و مهربان" می‌کند.

 نوروز در روسیه

شوروی یک امپراطوری بود بیش از یک صد قوم و ملت به اجبار متعهد شده بودند و به عنوان مردم شوروی معرفی می شدند. در آن زمان همه آداب و رسوم تاریخی و اعیاد از جمله عید نوروز به عنوان میراث مضر گذشتگان تبلیغ و اعیاد جدید و ساختگی شوروی جایگزین آن می شد. اما امروزه حتی دامنه محبوبیت مراسم باستانی نوروز به روسیه نیز کشیده شده است. هر ساله در عید  نوروز مراسمی در داغستان روسیه برگزار می شود.

در مراسمی که در فروردین سال 1386برای سومین سال پیاپی در دانشکده خاورشناسی دانشگاه دولتی داغستان برگزار شد دکتر "نوری محمدزاده" مدیر مرکز ایران شناسی این دانشکده به تشریح تاریخچه این عید پرداخته و گفت: برگزاری عید نوروز در داغستان نشانگر تاثیر عمیق تاریخی و علاقه شدید مردم داغستان به تمدن کهن ایران می باشد چه اینکه این عید از زمان ساسانیان در داغستان با شکوه و عظمت خاصی جشن گرفته می شود.

در این مراسم پروفسور "ماگمد عبدوسلا اف" معاون رئیس دانشگاه دولتی داغستان و رئیس کرسی زبان انگلیسی این دانشگاه با تشکر از مرکز ایران شناسی نیز به همه حضار اشاره کرد که برگزاری عید نوروز در دانشکده به یک سنت حسنه تبدیل شده است و پیشنهاد کرد تا از این به بعد این عید در سطح دانشگاه بعنوان یک جشن بزرگ برگزار شود.

روسلان قدیراف رئیس کرسی ادبیات ایران و ترکیه در این مراسم گفت: برگزاری چنین جشن هایی علاقه زیادی در دانشجویان و محققین برای شناخت بیشتر زبان و ادب و فرهنگ و تاریخ ایران زمین ایجاد می کند.

نوروز در افغانستان

عید نوروز در افغانستان از دیر زمان مرسوم بوده است.  نوروز در بلخ و مرکز آن مزار شریف هنوز به همان شکل و شکوه پیشین برگزار می‌شود. در روزهای اول سال همه دشت‌های بلخ ودیوار و پشت بام‌های گلی آن پر از گل سرخ می‌شود. در اولین روز عید نوروز بیرق سخی که منسوب به امیر المومنین (ع) می باشد در مزار شریف و در سخی کابل بر افراشته می شود.  "علم" امام علی با مراسم خاص و با شکوهی برافراشته می‌شود. با افراشته شدن آن جشن نوروز نیز رسماً آغاز می‌شود و تا 40 شبانه روز ادامه می‌‌یابد و در این مدت نیازمندان و بیماران برای شفا در پای این علم مقدس به چله می‌‌نشینند. گفته شده بسیاری از بیماران لاعلاج در زیر همین علم شفا یافته اند.

     

منوچهر متکی وزیر خارجه ایران در مراسم نوروز در افغانستان

مردم این سرزمین بر این باورند که اگر بر افراشته شدن علم به آرامی و بدون لرزش و توقف از زمین بلند شود سالی که در پیش است نیکو و میمون است.

از آئین و رسم نوروزی در سرزمین بلخ می‌توان انجام مسابقات بزکشی، شتر جنگی، شتر سواری، قوچ جنگی و کشتی خاص این منطقه اشاره نمود. در افغانستان نوروز همزمان با آغاز کار و تلاش است. مدارس در افغانستان با فرا رسیدن فصل بهار آغاز می شود و دانش آموز و دانشجویان پس از تعطیلات زمستانی دو باره به سر کلاس می روند.

 نوروز در پاکستان

در پاکستان نوروز را "عالم افروز" یعنی روز تازه رسیده که با ورود خود جهان را روشن و درخشان می‌کند می‌‌نامند. در این کشور گروه‌ها و دسته‌های مختلف دینی و اجتماعی در صفحات اول تقویم‌های خود به تفسیر و توضیح نوروز و ارزش و اهمیت آن می‌‌پردازند و این تقویم را در پاکستان (جنتری) می‌‌نامند.

     

در ایام نوروز مردم از گفتار نامناسب پرهیز نموده و با  نوازش یکدیگر با احترام و اخلاص از همدیگر نام می‌‌برند. همچنین سرودن اشعار نوروزی به زبان‌های اردو، دری و عربی در این ایام مرسوم است که بیشتر در قالب قصیده و غزل بیان می‌شود.

پاکستانی‌ها بر این باورند که مقصد نوروز، امیدواری و در امن و صلح و آشتی نگهداشتن جهان اسلام و عالم انسانیت است تا آنجا که آزادی و آزادگی، خوشبختی و کامیابی، محبت و دوستی و برادری و برابری همچون بوی خوش گلهای بهاری در دل و جان مردمان جایگزین می‌گردد.

نوروز در ترکیه

 مردم عثمانی که ترکیه امروز بخشی از آن امپراطوری بشمار می رود عید نوروز را به عنوان یکی از معدود ایام جشن می گرفتند. در این روز حکیم باشی معجون مخصوصی که (نوروزیه) نامیده می‌‌شد جهت پادشاهان و درباریان تهیه می‌‌نمود که گفته شده است این معجون از چهل نوع ماده مخصوص تهیه می‌‌شده که شفابخش بسیاری از بیماری‌ها و دردها بوده و باعث افزایش قدرت بدنی می‌‌شده است. مردم این سرزمین نوروز را آغاز بهار طبیعت و شروع تجدید حیات و طراوت در جهان و برخی روز مقدس در کنار شب قدر و شب برائت و برخی عامل اتحاد و همبستگی و حتی آن را زادروز امام علی و تعیین ایشان به خلافت و سال روز ازدواج ایشان با حضرت فاطمه زهرا(س) دانسته اند.

 نوروز تا نخستین سال‌های تشکیل جمهوری ترکیه در میان ترکان این کشور برگزار می شد، اما بتدریج این مراسم اهمیت پیشین خود را از دست داد، تا مدتها این جشن در مناطق کردنشین و در پاره‌ای از مناطق شمال رسم وآئین نوروز موجودیت خود را حفظ کرد. اما در چند سال اخیر دولت ترکیه با عنایت به سیاست همگرایی با کردها علاقمندی خود را به برگزاری این عید به صورت ملی اعلام کرده است تا جائیکه وزارت آموزش و پرورش ترکیه در اواسط ژانویه 2005 طی بخشنامهای به مراکز آموزشی این کشور، خواهان برگزاری آئین های ویژه عید نوروز به عنوان عید رسمی شد.

در اساسنامه جدید آموزش‌ و پرورش ترکیه، عید نوروز به عنوان عید ملی این کشور پذیرفته و به مراکز آموزشی ابلاغ شد که از این پس در روز 21 ماه مارس (اول فروردین) آئین‌های فرهنگی و هنری برای بزرگداشت این عید برگزار شود.

در این بخشنامه با اشاره به اینکه عید نوروز در کشورهای منطقه و آسیای میانه جشن گرفته می‌شود، از مسئولان مراکز آموزشی خواسته شده است که عید نوروز را به عنوان یکی از عیدهای ملی به دانش‌آموزان معرفی کنند. 

علاوه بر این مسئله عید نوروز در شهرهای جنوب شرقی ترکیه، مانند دیاربکر، شانلی اورفا، ماراش، و مرسین، به صورت باشکوهی برگزار می شود که بیشتر منعکس کننده فولکلر مردم آن نواحی است. از ویژگی های آن یکی نواختن پر سر و صدای سورنا و دهل و دیگری ایراد سخنرانی های آتشین در کنار کپه های آتش است. این آئین ها در میدان های بزرگ و اصلی شهرها و روستا ها برگزار می گردد و جمعیت انبوهی از زن و مرد، در حالی که دست هم را می گیرند، به دور کپه های آتش به رقص و پایکوبی می پردازند. در خانه ها پختن شیرینی های خانگی و غذا های خاص نوروز از سنت های دیگر مراسم نوروزی است.

نوروز در عراق
 
عراق یکی دیگر از کشورهای منطقه است که عید نوروز را جشن می­گیرد. دولت به مناسبت عید نوروز پنج روز تعطیل رسمی اعلام می کند و بیشتر مقام­های عالی کشور بویژه کردها مراسم ویژه نوروز برگزار می­کنند.
 
درباره سابقه عید نوروز در عراق باید گفت از نخستین روز تاسیس حکومت کنونی عراق، در این کشور نوروز تعطیل رسمی بوده و یکی از اعیاد و روزهای مهم عراق محسوب می­شده است.

در زمان حکومت صدام حسین با وجود این که وی دشمنی سرسختانه ­ای با آئین های غیر عربی داشت، مراسم عید نوروز برگزار می­شد. با سقوط رژیم بعث و تاسیس نظام جدید و نوپای فعلی در عراق نوروز اهمیت ویژه­ای در این کشور پیدا کرد. به گونه­ ای که در نخستین روز بهار که مصادف با اول فرودین سال خورشیدی می­شود، مقام های سیاسی این کشور عید نوروز را به ملت عراق تبریک می گویند.
 
کردهای عراق در نوروز رسم دارند که اگر کسی در طول سال عزیزش را از دست داده باشد، در خانه خود می­ماند و اقوام و دوستانش برای به اصطلاح ابلاغ جای خالی عزیز از دست رفته­اش به دیدن وی می­آیند.
 
در میان کردهای عراق اقوام دیگری نیز وجود دارند که همانند کردها نوروز را برگزار می­کنند.این قوم ایزدی­ها یا یزیدی­ها هستند که عموما در شمال عراق زندگی می­کنند.
 
دکتر خلیل جندی رشو،استاد دانشگاه گوتینگن آلمان، درباره جشن سال این اقوام می گوید: "جشن چهارشنبه سوری در واقع جشن اول سال ایزدی­هاست که در بین ملت­های دیگر مثل ایرانیان نوروز خوانده می شود. ولی ایزدی­ها این جشن را هر ساله چهارشنبه سور یا چهارشنبه سرخ می نامند. این جشن در شب اولین چهارشنبه ماه آوریل که ایزدی­ها بر اساس نام­ ماه­های سریانی "نیسان " می گویند، برپا می شود."

ایزدی ها در عید تخم مرغ رنگ می کنند، چرا که شکل تخم مرغ شبیه زمین است و رنگ کردن آن به این معنی است که می خواهند دنیا به این رنگ ها باشد و باعث سبزی دشت و صحرا شود. رسم جالب دیگر آنها این است که صبح زود سال نو به دشت ها می روند و دست و روی خود را با قطرات شبنم مسح می کنند و باور دارند که اگر کسی مریض باشد با این عمل بیماری­اش شفا می یابد.
 
آرد نیز در جشن سر سال ایزدی ها نقش مهمی دارد. آنها در شب جشن به دشت می روند و با آردی که با خود برده­اند خمیر درست می کنند. بعد دسته گلی در وسط این خمیر فروکرده و آن را بالای در خانه هاشان آویزان می کنند. بدین معنا که بهار به خانه شان آمده است.
 
همچنین زنان نانی به نام سوک می پزند که برای خیرات به گورستان می­برند. ایزدی ها نیز مانند برخی از اقوام کرد آئینی را به جا می­آورند که به آن "طواف" و گاهی نیز "جمی" می گویند.
 
نخستین طواف در یک ده ایزدی به نام  "باشک وبخرانه " در روز جمعه پس از چهارشنبه سور شروع می شود و پس از آن تقریبا در همه روستاهای یزیدی­ها نیز آغاز می شود. هرطواف کننده یک فرشته دارد که تنها ویژه ایزدی هاست. این طواف­ها تا آخر ماه ششم میلادی که ایزدی ها به آن "هزیران" [حریزان] می گویند ادامه پیدا می کند و این نشان نوروز دربین ایزدی­هاست.
 
ایزدی­ها در هر فصل سال جشنی دارند اما ویژگی جشن سر ساله که در اولین چهارشنبه ماه نیسان یعنی آوریل برگزار می شود، این است که مردم پس از سیزده روز دوباره جشن می گیرند که با سیزده بدر ایران قابل مقایسه است.

"نوروزی" در زنگبار

در زنگبار به مراسم نوروز ، "نوروزی" گفته می شود.

"زنگی" یک واژه فارسی  است به معنی تیره رنگ، قهوهای و سیاه، "بار" یعنی جایگاه ، محل، کاخ مانند و نیز به معنی ساحل، کناره و کرانه و زنگبار یعنی ساحل سیاهان و یا سرزمین سیاهان. غیر اعراب این واژه را ، به گویش " زنجبار" به کار می برند و اروپائیان آن را  "زنزیبار" می خوانند.

زنگبار، در سواحل شرقی قاره آفریقا قرار دارد و ایرانی ها از دوران هخامنشی ها با این بخش از آفریقا در رفت و آمد بازرگانی بوده اند.

در زمانهای کهن ، بویژه پس از یورش تازیان به ایران زمین ، گروه بزرگی از مردم شیراز به زنگبار، کوچ کردند و از همان زمانها ، آئین های ایرانی مانند نوروز را نیز با خود بهمراه بردند و اینک سالهاست که نوروز جشنی شناخته شده به نام " نوروزی " در زنگبار می باشد.

کدبان علی عطار، مستند ساز ایرانی که در زمینه نوروز در کشورهای گوناگون چندین فیلم تهیه کرده است ، می نویسد " در دوران پایانی سده 19 و ابتدای سده بیستم ، دولت انگلستان جزیزه رنگبار را که در نزدیکی کرانه باختری آفریقا قرار دارد به تصرف خود درآورد و برای پیشبرد بخشی از کارهای فنی در آنجا ، گروهی از پارسیان هند را که در " گجرات " هندوستان زندگی می کردند استخدام و به آنجا فرستاد و به این ترتیب 150 خانواده پارسی نیز در زنگبار ماندگار شدند و در آنجا آتشکده خود را بر پا کردند و با آتشی که از معبدهای خود در هند آورده بودند این آتشکده ها را روشن کردند و همه ساله جشن ملی نوروز را برپا داشتند.

 "پرویز " خانم خانواده داروخانه ولا از خانواده های زرتشتی- پارسی زنگبار که هنوز درآن جزیره اقامت دارند . شوهر او بمی است که به گفته خودش همان بهمن فارسی است.

خانم پرویز می گوید: پارسیان در آئینهای خودشان دو جشن نوروز دارند. یکی از آنها در اول فروردین که جمشید نوروز نامیده می شود. دیگری که نوروز سال نوست در ۲۲ اوت یا اول شهریور برگزار می شود که تقریباً همزمان با شهریورگان زرتشتیان ایران است ولی مراسم سال نوی پارسیان زنگبار به دلایلی به این روز انتقال یافته است.

با وجود اینکه پارسی ها بنا به گفته خانواده داروخانه ولا 22 اوت را اول سال نوی خود می دانند، ولی در این روزها تغییر آب و هوا و برابری شب و روز چه در زنگبار و چه در هند به دلیل نزدیکی به خط استوا، چنانچه در ایران محسوس است، حس نمی شود. با این وجود پارسی ها جمشید نوروز را با شکوه برگزار می کنند. وقتی در گفته های پرویز و بمی داروخانه ولا دقت می کنیم، شباهت های این جشن با نوروز ایران، تاجیکستان و آذربایجان می بینیم.

خانم پرویز می گوید: "ما از صبح زود شروع به پختن غذا می کنیم. خویشاوندان همه در خانه یکی از افراد خانواده جمع می شوند و همه با هم غذا می خورند. هر کس دلش می خواهد برای عبادت به آتشکده می رود. دعا می کند و به موبد پول می دهد تا برای او دعا کند. برای صبح عید ما غذای مخصوص درست می کنیم که آنرا وارمیسلی می گوییم و همینطور شیرینی درست می کنیم و بعضی وقتها مرغ می پزیم."

نوروز در مصر

قبطیان مصر نیز جشنی سالانه به‌ نام "نیروز" دارند که به عربی به آن "النیروز" می‌گویند. این جشن هر سال در اول پائیز برگزار می‌شود و روز آغاز سال در تقویم قبطیان است. در مورد سابقه این جشن برخی معتقدند که یادگاری از دوره تسلط هخامنشیان بر مصر است، اگر چه خود قبطیان آن را مربوط به مصر باستان می‌دانند.

جشن نیروز قبطیان هر ساله در اول پاییز برگزار می شود و روز آغاز سال در تقویم قبطیان است. درمورد نیروز در میان قبطیان اقوال مختلفی وجود دارد. برخی معتقدند که یادگاری از دوره تسلط هخامنشیان بر مصر است. اما خود قبطیان آن را مربوط به مصر باستان می دانند.

نیروز با نوروز ایرانى از نظر زمان برگزارى تفاوت هایى دارد ولى در اصل و ریشه با آن یکسان است. مصریان جشن نوروز را از ایرانیان گرفته و با همان نام و آداب و سنن برگزار مى کنند. نوروز مصرى (قبطى) هر سال با آغاز فصل زراعى و زمانى که رود نیل طغیان کرده و زمین هاى اطراف خود را سیراب مى کند آغاز مى شود. به عبارت دقیق تر روز اول ماه توت که یکى از ماه هاى مصر باستان است روز نخست نیروز قبطیان محسوب می­شود.

هرودوت معتقد است مصریان باستان نخستین کسانى بوده­اند که سال را به 12 ماه تقسیم کرده و به پایان آن 5 روز اضافه کردند.
مولف کتاب (صبح الاعشى) مى گوید: نوروز که یکى از مشهور ترین اعیاد مصر است از ایران باستان گرفته شده و به آن نام (نیروز قبطى) داده­اند. این عید با همان نام و آداب و سنن ایرانى در مصر برگزار مى شود. مصریان در این روز شادى کرده، آتش مى افروزند و آب بر روى یکدیگر مى پاشند که از مراسم ایرانیان به مراتب مفصل تر است.

عده­اى نیز معتقدند که نوروز از زمان کمبوجیه وارد این سرزمین شده است، یعنى از سال 595 قبل از میلاد که کمبوجیه سرزمین مصر را تسخیر کرد. گروهى نیز معتقدند که نوروز در زمان خسرو پرویز در سال 619 وارد مصر شده و برخى بر این عقیده اند که نوروز پس از ورود اعراب در مصر متداول شده است.

"لوى" (Levy) در کتاب "میراث باستانى ایران" درباره آئین هاى نوروزى در مصر آورده است: «مردم مصر عید نوروز را در آغاز ماه توت جشن مى گیرند، آتش مى افروزند و بر یکدیگر آب مى پاشند. به کارمندان دولت و خانواده هایشان لباس و پوشاک داده مى شود و طبق عادت دیرینه مردم نیز به همدیگر هدیه مى دهند. حتى پس از فتح مصر از طرف اعراب نیز این جشن باستانى ادامه داشت.

مقریزى مى گوید: "مردم در این مراسم از میان خود مردى را به نام میر نوروز انتخاب مى کردند و او معمولا صورت خود را با آرد یا زغال مى پوشاند، سوار بر الاغ مى شد و جامه قرمز به تن مى کرد و در کوچه و بازار شروع به گشت و گذار مى کرد. این میر نوروز از مردم طلب عیدى مى کرد و مانند مامور مالیات دفتر مخصوصى در دست مى گرفت و در صورت عدم دریافت پول و عیدى به صورت آنها آب مى پاشید."