اسراف از ریشه "سرف" یعنی تجاوز کردن و از حد گذشتن در هر کاری که انسان انجام میدهد گرفته شده است .
اسراف و زیاده روی در مصرف مصادیق مختلفی دارد از جمله مصارف شخصی مانند خوردن و آشامیدن و همچنین مصارفی که علاوه بر امور شخصی، دیگر اعضای جامعه و در بحث کلان آن اجتماع را نیز در بر می گیرد مانند آب، برق، گاز و استفاده بی رویه از بیت المال .
تربیت خانوادگی، فساد اخلاقی، تقلید، الگوهای نامناسب اجتماعی و خودنمایی از جمله عوامل بروز پدیده زیانبار اسراف و عدم مصرف بهینه از منابع و داشتهها هستند.
زیاده روی در مصرف، منابع کشور را هدر داده، رفته رفته به ضعف در امور مختلف انجامیده و تهدیدی برای استقلال کشور خواهد بود .
در اسلام به عنوان دینی جامع و کامل که برای امور مختلف زندگی فردی و اجتماعی دستورهایی خاص ارائه شده، این مهم نیز مورد توجه ویژه بوده و در قرآن کریم به کرات مورد اشاره قرار گرفته است:
یَا بَنِی آدَمَ خُذُواْ زِینَتَکُمْ عِندَ کُلِّ مَسْجِدٍ وکُلُواْ وَاشْرَبُواْ وَلاَ تُسْرِفُواْ إِنَّهُ لاَ یُحِبُّ الْمُسْرِفِینَ . اى فرزندان آدم جامه خود را در هر نمازى برگیرید و بخورید و بیاشامید و[لى] زیادهروى مکنید که او اسرافکاران را دوست نمىدارد(سوره اعراف- آیه 31)
ائمه معصومین نیز به این مهم چون دیگر امور زندگی توجه داشته اند:
حضرت رسول (ص) : ان من السرف أن تأکل کل ما اشتهیت . یکی از اقسام اسراف این است که هر چه می خواهی بخوری .
سنن ابن ماجه ، کتاب الاطعمه ، ح 3343
امام علی (ع) : کن سمحا و لا تکن مبذرا ، و کن مقدرا و لا تکن مقترا. سخاوتمند باش ولی اسراف کننده مباش . در زندگی حسابگر باش ولی سختگیر مباش .
حضرت رسول (ص) : من اقتصد اغناه الله ، ومن بذر افقره الله ، ومن تواضع لله رفعه الله ، ومن تجبر قصمه الله . هر که میانه روی کند خدا بی نیازش کند و هر که اسراف کند خدا فقیرش کند و هر که فروتنی کند خدایش بردارد و هر که بزرگی فروشد خدایش در هم شکند . کنز العمال ، ج 3 ، ص 50 ، ح 5437
مصرف بهینه، پرهیز از اسراف و صرفه جویی به برقراری عدالت و ایجاد زمینه و بستر لازم به منظور توسعه و پیشرفت و هدر رفتن منابع و امکانات به عنوان ضرورتهایی برای توسعه و تقویت بنیادی جامعه می انجامد .
مهمترین نتیجه منفی اسراف فقر و از بین رفتن داشته ها است . کم شدن برکت و هدر رفتن نعمت زیان بزرگی است که از اسراف حاصل شده و جبران آن نیز تبعاتی در پی دارد .
اما در مقابل میانه روی و اعتدال بنیه اجتماعی را به لحاظ مادی و معنوی تقویت کرده، اقتدار و پیشرفت جامعه را موجب می شود .
وَکَذَلِکَ جَعَلْنَاکُمْ أُمَّةً وَسَطًا لِّتَکُونُواْ شُهَدَاء عَلَى النَّاسِ وَیَکُونَ الرَّسُولُ عَلَیْکُمْ شَهِیدًا وَمَا جَعَلْنَا الْقِبْلَةَ الَّتِی کُنتَ عَلَیْهَا إِلاَّ لِنَعْلَمَ مَن یَتَّبِعُ الرَّسُولَ مِمَّن یَنقَلِبُ عَلَى عَقِبَیْهِ وَإِن کَانَتْ لَکَبِیرَةً إِلاَّ عَلَى الَّذِینَ هَدَى اللّهُ وَمَا کَانَ اللّهُ لِیُضِیعَ إِیمَانَکُمْ إِنَّ اللّهَ بِالنَّاسِ لَرَؤُوفٌ رَّحِیمٌ .
بدین گونه شما را امتى میانه قرار دادیم تا بر مردم گواه باشید و پیامبر بر شما گواه باشد و قبلهاى را که [چندى] بر آن بودى مقرر نکردیم جز براى آنکه کسى را که از پیامبر پیروى مىکند از آن کس که از عقیده خود برمىگردد بازشناسیم هر چند [این کار] جز بر کسانى که خدا هدایت[شان] کرده سخت گران بود و خدا بر آن نبود که ایمان شما را ضایع گرداند زیرا خدا [نسبت] به مردم دلسوز و مهربان است . سوره بقره، آیه 143