به گزارش خبرنگار مهر در ایلام، ایلام استانی است که در دوره ستمشاهی مورد بی توجهی کامل بود و محرومیتها در آن آنقدر گسترده بود که به رغم برخی اقدامات انجام شده هنوز پسوند محرومیت را برای خود حفظ کرده است و مردمانش هنوز در انتظار محبت هستند.
هنوز هم دور میدانهای استان ایلام انبوهی از افرادی دیده می شوند که برای گذاراندن زندگی خود لباسی مندرس پوشیده اند، پوتینهای زمان جنگ را می پوشند و ساکی پلاستیکی در دست دارند و همواره منتظرند کسی آنها را به عنوان کارگر ساختمانی به سر کار ببرد اما مگر ایلام چقدر ساختمان سازی دارد!
با نگاه به دستهایشان می توان فهمید چند سال آنجا بوده اند، صورتشان به دلیل قرار گرفتن در جلوی آفتاب سوزناک و سرمای زمستان و مواجهه با گچ و سیمان چروکیده است و چاره ای جز این نیست زیرا زندگیشان تنها از همین راه اداره می شود.
زنانشان در خانه از فکر نان و مشکلات زود پیر شده اند و گاهی هم دیگر تحمل فشارهای وارده را ندارند و قید همه چیز را می زنند و تن به آتش خودسوزی می سپارند تا فقر را برای همیشه از یاد ببرند.
دختران ایلام به خصوص در روستاها و شهرهای کوچکتر و البته در خود مرکز استان محصور در فرهنگهای نه چندان صحیح سالهاست زندگی می کنند و بکری سرزمین ایلام در صورتهای غمگین آنان قابل لمس است.
اغلب مردان ایلام حتی در مرکز استان یا بیل و کلنگ کارگری و کشاورزی در دست دارند یا چوبدستی برای گله داری و چوپانی و همه تلاش می کنند تا شرافتمندانه زندگی کنند و اینان همان مردانی هستند که در روزهای جنگ سلاح به دست گرفتند و برای جلوگیری از ورود دشمن به خاک ایران جان دادند و عزیز تقدیم کردند.
بازسازی ایلام پس از جنگ در اولویت قرار نگرفت
ایلام از استانهایی است که در دوران جنگ هشت ساله هزینه های بسیار پرداخت اما حتی پس از جنگ نیز کلانشهرهای آسیب دیده در اولویت قرار گرفتند و ایلام محرومتر از قبل باقی ماند.
بسیاری از کودکان ایلامی خیلی وقت است عروسک و اسباب بازی در دست نگرفته اند و از همان کودکی فقط دیده اند مردی صبح زود از خانه بیرون می رود و غروب باز می گردد تا نانی بیاورد.
کودکان ایلامی اگر تلویزیون داشته باشند و ببینند فکر می کنند که آیا این تصاویر واقعا متعلق به داخل کشور است، آنها شاید ندانند همایش و اجلاس و ... چیست اما میوه را می شناسند و از غذاهای رنگارنگ بدشان نمی آید اما شاید ماهی یک بار هم نتوانند میوه بخورند و فقط دغدغه شان این است که نان و ماستی یا نان و چایی دارند یا نه؟
در سالهای اخیر نیز شمار قابل توجهی از جوانان ایلامی به خصوص پسرها به دانشگاه راه یافته اند اما این قشر نیز آن قدر در استان محرومیت دیده اند که حاضر نیستند به استان بازگردند و معمولا به جایی که در آن درس می خوانند تعلق خاطر پیدا کرده، برای ادامه زندگی در همان جا برنامه ریزی می کنند و پس از مدتی ایلامی بودن خود را از یاد می برند چون دلیلی ندارد انسان روزهای ناخوشایند زندگی خود را مدام مرور کند.
دختران ایلامی نیز به وصلت با غریبه های غیر هم استانی رغبت بیشتری دارند و به دنبال راه گریزی برای خلاصی از کمبود امکانات می گردند البته در این قشر به دلیل مسائل مختلف خانوادگی، تعصبات قومی، سواد کم و ... خودسوزی بیداد می کند.
طبق آمار رسمی یک پنجم جمعیت استان ایلام تحت پوشش نهادهای حمایتی قرار دارند و این استان بیشترین مددجوی کمیته امداد را در کشور داراست.
587 روستا در استان ایلام تحت پوشش کمیته امداد قرار دارد، 107 هزار نفر معادل 20 درصد جمعیت استان، تحت پوشش کمیته امداد هستند و 80 هزار نفز نیز از خدمات بهزیستی بهره مند هستند. معادل 14 درصد یعنی حدود 80 هزار نفر از جمعیت استان عشایر هستند و در مجموع استان 550 هزار نفر جمعیت دارد.
بر اساس آمار 19 درصد جمعیت استان ایلام زیر خط فقر زندگی می کنند و خیلی از خانوارهای ایلامی در دهکهای پایین جامعه زندگی می کنند.
مدیر کل کمیته امداد استان ایلام در این ارتباط به خبرنگار مهر گفت: 30 هزار و 282 خانوار یعنی جمعیتی بالغ بر 107 هزار و 298 نفر در استان ایلام تحت پوشش کمیته امداد هستند.
علیرضا ابراهیمی بیان داشت: سال گذشته به مددجویان کمیته امداد استان ایلام 147 میلیارد ریال مستمری پرداخت شده است.
این مسئول یادآور شد: ستاد محرومیت زدایی استان ایلام در کمیته امداد کشور تشکیل شده است.
مدیرکل بهزیستی استان ایلام نیز گفت: حدود 14 درصد از جمعیت استان ایلام از خدمات بهزیستی بهره مند هستند. صادق رستمی عنوان کرد: مستمری، دادن تسهیلات، کمک به دانش آموزان، کمک به زنان سرپرست خانوار و ... از جمله مهمترین اقدامات بهزیستی برای مددجویان است.
با آماری که توسط نهادهای رسمی اعلام می شود به نظر می رسد مسئولان باید بیشتر به استان سر بزنند و تلاش کنند نام محرومیت از استان حذف شود اما یک کارشناس شهری استان ایلام معتقد است مسئولان کشور ایلام گریز هستند.
به گفته وی مسئولان نیز تقصیری ندارند زیرا مشکلات ایلام آنقدر فراوان است که آنها یا توان روبرو شدن با آن را ندارند یا نمی دانند از کجا باید شروع کنند اما واقعیت این است به هر حال باید از از یک جایی شروع کرد.
در این میان نقش رسانه ها به خصوص رسانه ملی انکارناپذیر است و باید از مسئولان رسانه ملی پرسید چرا در سال 10 بار به برخی استانها سفر می کنند اما یک بار هم به ایلام نمی آیند تا در راستای ارتقای رسانه استان گام بردارند و البته یکی از امیدهای مردم استان برای شنیده شدن و دیده شدنشان رسانه های استانی است و باید در زمینه ارتقای کمی و کیفی این رسانه گام برداشت.
مردم ایلام خبرگزاری و سایر رسانه ها را چندان نمی شناسند و به اخبار این رسانه ها دسترسی ندارند اما خبرنگار مهر بر حسب وظیفه از مشکلات نوشته و باز هم خواهد نوشت. امید که گوش شنوایی برای شنیدن مشکلات مردم این استان محروم پیدا شود و روزی فرا رسد که نام ایلام همانند پیشینه پرافتخارش با اقتدار و صلابت شنیده شود و واژه محرومیت از دوش استان برداشته شود.