دکتر رضا داوری اردکانی با تأکید بر اینکه ما از فیلسوفان درس تفکر و فلسفه می‌آموزیم غریب بودن فلسفه را یادآور شد و گفت: آمار بالای انتشار آثار فلسفی بیانگر جایگاه آن نیست.

به گزارش خبرنگار مهر، نشست نقد و بررسی دو کتاب "عقل و زمانه" و "سیاست، تاریخ، تفکر" از آثار دکتر رضا داوری اردکانی عصر سه شنبه 22 اردیبهشت با حضور دکتر غلامحسین ابراهیمی دینانی، دکتر محمدرضا ریخته گران و جمعی از دوستداران فلسفه و حکمت در مرکز فرهنگی شهر کتاب برگزار شد.

علی اصغر محمدخانی معاون فرهنگی شهر کتاب در ابتدا با اشاره به اینکه این دو کتاب دکتر داوری سال گذشته منتشر شده است، افزود: از دکتر داوری تا کنون نزدیک به 30 کتاب و 450 مقاله و گفتگو چاپ شده است.

معاون فرهنگی شهر کتاب ضمن اینکه از دکتر داوری خواست به این پرسش پاسخ دهد که چرا علوم انسانی و فلسفه با توجه به آن سابقه که در کشور ما داشته در جایگاه خویش قرار ندارد، افزود: با اینکه در سی سال گذشته آثار فلسفی چاپ شده آیا اقبال به آثار فلسفی یکی از نشانه های قرار گرفتن فلسفه در جایگاه خویش است یا خیر؟

وی با بیان اینکه دکتر داوری در این کتاب تأکید می کند که علم یک سیستم به هم پیوسته است، افزود: با مسائلی که به خوبی دکتر داوری در کتابهای خود آن را تبیین کردند نشان می دهد که امروز ما بیش از هر زمان دیگر و بیش از همه چیز به تعقل و اندیشه و دوری جستن از عواطف و احساسات در زمینه سیاسی نیازمندیم.

محمدخانی در پایان با اشاره به سخنی در کتاب "سیاست، تاریخ، تفکر" مبنی بر اینکه شاعر و فیلسوف قربانی مردم هستند و فلسفه در کشور ما غریب است، خواستار روشنگری دکتر داوری اردکانی در این زمینه شد و افزود: دکتر داوری روزگار ما را روزگار غلبه سیاست و تکنیک می دانند و ایشان می خواهند در این روزگار به فلسفه وفادار باشند.

 فلسفه غریب است

در ادامه این نشست دکتر داوری در مقام پاسخ به سؤالات مطرح شده گفت: من اگر گله می کنم از غربت فلسفه مسؤل این غربت مردم و به خصوص جوانان نیستند.

وی با اشاره به ناهماهنگی علم و تکنولوژی در کشورمان، تأکید کرد: علم و تکنولوژی متناسب با یکدیگرند اگر یکی بالاتر و دیگری پایین تر باشد اینها چه ارتباطی می توانند با هم داشته باشند.

فیلسوف فرهنگ در ادامه به سیر عمر خویش از جوانی تا کنون پرداخت و گفت: من یک نوشته بیشتر ندارم و سی کتابی که به آن اشاره شد از 300 صفحه تجاوز نمی کند. من یک خطی دارم که آن را از جوانی دنبال می کنم و هیچگاه این خط فکری را رها نکردم.

دکتر داوری پرداختن خویش به فارابی را تنها به دلیل نگاه فارابی به سیاست خواند و گفت: فیلسوف اسلامی به سیاست چه ارتباطی دارد و اصلا فلسفه با سیاست چه نسبتی دارد؟ چرا متفکران بعد از فارابی به سیاست اعتنا نکردند؟ چرا مطالبی را که فارابی در کتاب الحروف نوشت اصلا در فلسفه اسلامی مورد توجه قرار نگرفت؟ البته صریحا به آن توجه نشد اما عملا خطی که فارابی در فلسفه اسلامی معین کرده بود آن خط دنبال شد.

چهره ماندگار فلسفه با بیان اینکه با وقوع انقلاب اسلامی ایران، مسائل سیاسی رنگ و بوی دیگری پیدا کرد و گویی در نوشته های من سیاست غالب شد، افزود: من نمی خواستم سیاسی بنویسم هوا هوای سیاست بود. من می خواستم فلسفه بنویسم و دوباره رنگ و بوی نوشته من به سوی نظر و سبک خشک فلسفه برگشت.

هایدگر مهمترین مسائل عصر ما را مطرح کرده است

دکتر داوری با بیان اینکه برخی مرا هایدگری می خوانند، افزود: من خیلی برای هایدگر و همه فیلسوفان بزرگ احترام قائلم اما به قول غزالی (که می گفت اشعری را بر من براتی نیست) هایدگر را بر من براتی نیست. نمی دانم چرا اینقدر احترامی که من به ارسطو،افلاطون، ابن سینا و کانت کرده ام هیچکس نگفته داوری ارسطویی است.

ما از فیلسوفان درس تفکر و فلسفه می‌آموزیم

وی افزود: تحت تأثیر هایدگر بودن با اینکه حرف او را تکرار کردن متفاوت است، ما امروز ارسطویی نیستیم اما مسائل فلسفه را ارسطو و افلاطون مطرح کردند. من امروز مرید فارابی نیستم اما این فارابی است که مسائل مهم فلسفه اسلامی را مطرح کرده ما از فیلسوفان درس تفکر و فلسفه می آموزیم.

داوری اردکانی به سخره گرفتن فلسفه را از روی ناآگاهی برخی افراد خواند و علت آن را در این دانست که عبارات فلسفی در جای خودشان قرار نمی گیرند.

وی با بیان اینکه تاریخ می گوید فلسفه باید مخدوم باشد، تأکید کرد: تاریخ می گوید جهت مدرنیته را کانت در یک مقاله سه صفحه ای معین می کند. همه دانشمندان مقام خود را دارند اما پاستور با همه خدمات بزرگی که به علم می کند جهت علم را معین نمی کند و راه را نشان نمی دهد. این فلسفه بوده که در عالم غربی تکلیف علم، سیاست، تمدن و حقوق را معین کرده است.

آمار بالای انتشار آثار فلسفی با جایگاه آن تفاوت دارد

وی جایگاه فلسفه در کشور را با میزان بالای انتشار آثار فلسفی متفاوت خواند و در خصوص علت اینکه شعرا و فیلسوفان را قربانی خوانده است، گفت: قربانی به معنی بد لفظ نه، قربانی که شریف است. اگر شمع می سوزد و محفل را روشن می کند شما شمع را ملامت می کنید؟ شما نمی توانید اهل نظر و تفکر باشید و در آرامش کامل به سر برید و همواره به فکر صلاح باشید.