به گزارش خبرنگار ادبي " مهر" كه در اين نشست حضور يافته بود ، ساعت 17 روز شنبه 30 خرداد ماه در محل تئاتر مولوي دانشگاه تهران ، علاقه مندان به شعر و ادب گرد هم آمدند.
ابتدا " سعيد آرمات " گفت : در جريان شعر دهه هفتاد عده اي جريان ساز و تأثيرگذار بودند و عده اي نيز مقلد، شعر هاي من نيز از نظر زماني به دهه 70 تعلق دارند و من در آن ها تلاش كردم اَشكال زباني مختلف ( بومي، محاوره اي ، نوشتاري و ...) دروني شود و بتوانم اين اشكال زباني را درشعر هايم اجرا كنم.
در ادامه جلسه، سيد احمد نادمي، منتقد ، پيرامون اشعار آرمات چنين گفت : حركت آگاهانه آرمات به سوي شعر آزاد ، ما را در انتظار اتفاقات جديدي در رسيدن او به زباني تازه و با طراوت تر ميگذارد.
وي با اشاره به نحوه چينش شعرها در كتاب "صندلي خالي جاي كدام سفر است؟" اثر سعيد آرمات گفت: در كتاب، اين نوع چينش كه نوعي حركت به فضايي ناشناخته است، تلاشي به سوي فعال بودن زبان است.اگر كتاب را از آخر به اول بخوانيم،با تصويري از شاعر روبرو هستيم كه كه به جريان هاي اطراف آشناست و سعي مي كند تا بر اين جريان ها، تأثير مثبت و اضافه كننده داشته باشد.چيز هايي در اشعار اين كتاب هست كه به من اجازه نمي دهد كه طوري حرف بزنم كه انگار دارم از متني كه از حيز انتفاع خارج شده است، سخن مي گويم، چرا كه شاعر، روالي را طي مي كند.
وي درباره اين مسأله كه شمردن كتاب"صندلي خالي جاي كدام سفر است" در ميان جريان شعر دهه هفتاد ،خدمت به كتاب است يا كاهش از ارزش هاي آن، اظهار داشت:من به اين نوع زمان بندي اعتقاد ندارم.من نمي پسندم كه كاري را كه برايش زحمت كشيده شده است را با قيد زمان به جريان پرونده اي تبديل كنيم.من با اين كه ايزوله اي به اسم شعر دهه هفتاد،تنها براي نامگذاري يك جريان، داشته باشيم، موافق نيستم.
در ادامه اين نشست،" هوشيار انصاري فر" - منتقد - گفت: آنچه كه در مجموعه اشعار "آرمات" مهم است، مسأله زبان محاوره است كه دو لبه دارد، هم امكان است و هم محدوديت. از نظر من، در دهه 70 تقريبا بدون استثنا همه شعر ها به يك مقال و گفتار گرفتار شدند. بخشي از شعر دهه هفتاد، فرمول هاي سنگ شده اي بود كه مستخرَج از زبان محاوره اي بود. شعر آرمات به رغم تفاوت ها ، ويژگي ها وكيفيت خوب، دچار اتوماتيزه شدن زبان محاوره شده است.
وي ادامه داد: گرفتاري شعر فارسي امروز اين است كه به دنبال استخراج انتزاعي تكنيك رفته است و در محدوده كشف شده، باقي مانده است، البته اين شعر ها از نظر تكنيك، پيشرفته تر از شعر دهه چهل است اما اگر انقلابي در شعر رخ دهد اين انقلاب بايد در سطح زيبا شناسي باشد،نه در سطح تمهيد شناسي.
" انصاري فر " در پايان گفت: به نظر من آرمات به طيفي از شعراي دهه 70 تعلق دارد كه در عين خروج از زيبا شناسي گذشته خود،ميخواستند فاصله اي با آنچه كه افراط گرايي است، حفظ كنند ؛ اين حفظ فاصله باعث مي شود كه عده اي از خوانندگان كه مخالف افراطي گري هستند، شاعر را نزديك تر به خود بدانند و از سوي ديگر ، عده اي ديگر نيز بگويند كه ما از اين شاعر گستاخي و بي باكي بيشتري انتظار داشتيم.
گفتني است تا كنون دو كتاب از "سعيد آرمات" با نام هاي "بر خاك مشتي پرنده و صدا"در سال 75 و توسط نشر چي چي كا و دارينوش و "صندلي خالي جاي كدامين سفر است؟"در سال 80 و توسط انتشارات نـــيم نگاه انتشار يافته است.