نیچه در سال 1844 در دهکده ای کوچک به نام روکن از توابع لوتسن که خود شهر کوچکی در نزدیکی لایپزیک قرار گرفته بود، از خانواده ای روحانی و پیرو لوتر متولد شد. پدر خود را در خردسالی از دست داد و خود بیشتر عمر را در ناراحتی عصبی و سردردهای مزمن به سر برد.
پس از مرگ پدر به همراه مادر که سرپرستی او را به عهده داشت به شهر نورنبرگ در جنوب آلمان مهاجرت کرد. تحصیلات ابتدایی و متوسط را در همان شهر پشت سر گذاشت و برای تحصیلات دانشگاهی عازم شهر بن شد و در رشته زبان شناسی و ادبیات به تحصیل پرداخت.
در لایپزیک با آثار شوپنهاور آشنا شده و شیفته عقاید او گشت. آشنایی با شوپنهاور و واگنر موسیقی دان شهیر و ناسیونالیست آلمانی در او تاثیر بسیاری گذارد. تاثیر شوپنهاور در او باعث شد تا تعدیل در انگاره و اندیشه را مقدم بر اراده بداند.
نیچه از معرفترین انتقادکنندگان اخلاق سنتی است و خواهان افشاء هر گونه خود اشتباهی از طرف فرد است و به همین جهت هم در دایره پیروان نیهلیسم قرار می گیرد.
عقاید نیچه در عین حال علمی است و پر شور و احساس و غایت گراست. او یک فیلسوف رمانتیک است. اگر چه او خود از رمانتیک ها انتقاد می کند، ولی از محدوده فکری آن خارج نیست. به عقاید و فلاسفه یونان قبل از افلاطون، بیش از خود افلاطون علاقه نشان می دهد. وحدت اضداد هراکلیتوس و جنگ و عدالت ناشی از آن را می ستاید، اگر چه هگل را مورد انتقاد قرار می دهد. با اینکه شیفته عقاید شوپنهاور و نظم و ناسیونالیسم واگنر است، ولی بعد از مدتی از آنان نیز روی بر می گرداند.
نهیلیسم به طور عمده فلسفه شکاکی و بد بینی است، که با تبدیل پیوند خورده است. در یک مفهوم کلی تر نهیلیسم به دو رده بندی کلی تقسیم می شود که اولی انفعالی است و معمولا با عبارت وجودی یا نهیلیسم جامعه می آید و دومی فعال است و با عبارت نهیلیسم سیاسی.
نهیلیسم وجودی یک دیدگاه انفعالی به جهان است که حول موضوعاتی چون رنج، پوچی و حتی عرفان شرقی مثل بودیسم، می چرخد. به مفهومی بهتر، نهیلیسم "اجتماعی" وجودی، مانیفستی بین مفاهیم انزوا، پوچی، احساس نگرانی و بی امیدی از وجود است که شایع در دنیای دیجیتال مدرن است.
در تمامی نوشته های نیچه دو رشته ارزشهای متضاد در اندیشه و تفکر او جایگاه پیدا کرده و با هم بافت خورده است اگر چه که آشتی نپذیرفته است. به عبارت دیگر در عین حال که به فلسفه، هنر و ادبیات عشق می ورزد ولی قدرت، جنگ و اشرافیت را می ستاید و ابرمردان را بزرگ می شمرد.
نیچه افراد ضعیف را مطیع و تسلیم قدرتمندان می داند که در مدل پاره تو و روبرت میشلز به وضوح به آنها طبقه توده اطلاق می شود.
از نظر نیچه نیهلیسم یک کاتالیزور و یک حادثه تاریخی است که بی ارزش شدن تمامی ارزش ها را در پی دارد. ادبیات و فلسفه نیچه در قرن بیستم از خود تاثیر بسیاری بجا گذارد. بطوریکه ناسیونال سوسیالیست ها از اشعار و نوشته های او سوء استفاده های نابجا کردند و ابر مرد او را در کالبد رهبر(پیشوا) متجلی نمودند.
امروزه از نیچه به عنوان یکی از مهمترین شاهدان و کاوشگران انسان مدرن به صورت جدید خود نام برده می شود.