عبدالعلی دستغیب گفت: تکنیک و کارخانه را می‌توان خرید و نصب کرد اما نظریه‌سازی مستلزم بستر فکری عمیقی است که در حال حاضر در دست نداریم.

عبدالعلی دستغیب که با خبرنگار مهر گفتگو می‌کرد در پاسخ به این سؤال که چه پیش‌شرطهایی باید وجود داشته باشند که ما در عرصه علوم انسانی دارای نظریه‌پردازان قوی باشیم ؟ گفت: در علوم انسانی متأسفانه ما کار زیادی انجام نداده‌ایم بویژه در تاریخ. در دوره اسلامی کارهای خیلی مفیدی انجام شده که یکی از آن نمونه‌های باارزش تاریخ ابن خلدون و مقدمه ابن خلدون بر این تاریخ است.

وی افزود: در این کتاب ما می‌بینیم در چند قرن پیش ابن خلدون نظریه در خور توجهی درباره قوم شناسی و جامعه‌شناسی ارائه می دهد و همین‌طور در تحقیق دینی کسانی مثل ابوریحان بیرونی و شهرستانی در ملل و نحل کنجکاویهایی در خور توجهی کرده‌اند. اما بعد از هجوم مغول به ایران به‌واسطه تخریب بنیادهای زراعی و صنعتی ایران و ازبین رفتن کتابخانه‌ها و دانشمندان و بعد به واسطه ملوک الطوایفی شدید و پراکندگی ولایتهای متفاوت سرزمینهای اسلامی رکود در همه زمینه‌ها در این قسمت از جهان پدیدار شد.

این مترجم آثار ادبی و فلسفی تصریح کرد: نتایج این پدیده را هنوز احساس می‌کنیم. آنچه در 150 سال اخیر در ایران انجام شده صرف نظر از برخی از پژوهشها، زیاد چشمگیر نبوده است. یکی از علل این رکود توجه دانشمندان ما به آثار 300-400 ساله اخیر اروپاست. یعنی دانشوران ما به جای رجوع به بستر فرهنگی بومی و پژوهش درباره آنها به ترجمه روی آورده‌اند، به‌طوری‌که حتی در تصحیح متون ادبی و فلسفی نیازمند پژوهشهای دانشمندان اروپایی شدیم و هنوز نیز نیازمند هستیم.

دستغیب در پاسخ به این سؤال که آیا می‌توان گفت که در موقعیت کنونی ما درعرصه علوم انسانی نظریه‌پردازی جدی نداریم؟ گفت: فکر نظریه‌پردازی در علوم به‌ویژه علوم انسانی را نباید در آینده‌ای نزدیک مد نظر قرار دهیم مگر اینکه موقعیتهای وسیعی برای نظریه‌پردازی و نظریه‌سازی به وجود آوریم. نظریه‌پردازی و نظریه‌سازی مانند کارخانه ذوب آهن نیست که در کشور ما تأسیس شده است.

وی افزود: تکنیک و صنعت را می‌توان خرید و نصب کرد اما نظریه‌سازی مستلزم بستر فکری عمیقی است که در حال حاضر در دست نداریم.

دستغیب در پاسخ به این سؤال که آینده نظریه‌پردازی در علوم انسانی در ایران را چگونه ارزیابی می‌کنید ؟ گفت: آنچه درباره علوم انسانی مانند مردم‌شناسی، دین‌شناسی و نظریه‌های فلسفی ادبی تاریخی دیده می‌شود یا ترجمه آثار دانشمندان علوم انسانی کشورهای دیگر است یا ارجاع دارد به آثار نویسندگان قدیمی ما. در هر دو مورد ما در واقع کاری نمی‌کنیم.

این محقق و پژوهشگر اظهار داشت: در این زمینه نهادهای فرهنگی باید پروژه و سرمایه گذاری دراز مدت داشته باشند. به صرف اینکه مؤسسه‌ای با کارمندان و تشکیلات فراوان به وجود آوریم و افتتاح کنیم و بعد کار را رها کرده و به کار دیگری بپردازیم چیزی عاید نمی‌شود. ما در حال حاضر نیاز به یک ترکیب فلسفی و علمی داریم یعنی باید آخرین نتایج علوم و کشفیات جدید را بخوانیم و بفهمیم و بعد هم خود آنها را سرلوحه تحقیقات و پژوهشهای تجربی جدی قرار بدهیم تا درآینده‌ای نه چندان نزدیک صاحب نظریه شویم.