قطب‌الدین صادقی تازه‌ترین نمایش خود "باغ شکرپاره" را در راستای دغدغه همیشگی‌اش در احیا و به صحنه بردن گونه‌های مختلف نمایشی و آئین کهن ایرانی، تولید و برای اجرای عمومی آماده می‌کند.

به گزارش خبرنگار مهر، سالن 33 اداره برنامه‌های تئاتر این روزها میزبان تمرین نمایش "باغ شکرپاره" جدیدترین نمایش قطب‌الدین صادقی است. وقتی به داخل سالن تمرین وارد می‌شویم در نگاه‌ اول هوای گرم سالن است که توجه ما را به خود جلب می‌کند که گویا سال‌های بسیاری باید در انتظار بود تا وضعیت وخیم سالن‌های تمرین اداره برنامه‌های تئاتر بهبود یابد.

هنرمندان بسیاری در سالن تمرین حضور دارند که در شکلی دایره‌وار خود را برای تمرین‌های بدنی آماده می‌کنند. رهام مخدومی دستیار کارگردان که خود این روزها مشغول کارگردانی و بازی در چند نمایش برای حضور در جشنواره نمایش‌های آینی سنتی است، چون گذشته کنار صادقی حضور دارد و در نبود کارگردان گروه را برای شروع تمرین‌ها هماهنگ می‌کند.

مصطفی عبداللهی از چهره‌های شناخته شده بازیگری و از بازیگران اصلی آثار صادقی در سالن حضور دارد و جدا از دیگران خود را برای شروع تمرین آماده می‌کند. کاظم هژیرآزاد و اسماعیل بختیاری بازیگران دیگری هستند که در دایره تمرین در کنار سایرین حضور دارند. گروه موسیقی به سرپرستی سعید تهرانی در گوشه‌ای از سالن نشسته و خود را آماده تمرین می‌کند.

بعد از گذشت دقایقی کرامت رودساز نیز با چهره‌ای متفاوت و محاسنی که سفیدی آنها بیشتر به چشم می‌آید وارد سالن می‌شود. بعد از گپ و گفتی که دارد، معلوم می‌شود خود را برای حضور در صحنه فیلمبرداری آماده می‌کند و محاسن و چهره متفاوتش هم به این خاطر است. تمرین شروع و نرمش‌های مخصوص گرم شدن بدن توسط گروه تمرین می‌شود.

الهام شعبانی طراح لباس گروه نیز در این بین با برخی بازیگران درباره طرح و رنگ و فرم لباس‌های مورد نظر صحبت می‌کند. مجید افشار چهره آشنای سیاه‌بازی تئاتر با دستمالی به سر بسته با دقت نرمش‌های بدنی را انجام می‌دهد. در این حال و هوا ناصر عاشوری و سامان دارابی دو چهره جوان و مستعد بازیگری تئاتر نیز به گروه اضافه می‌شوند.

دقایقی می‌گذرد و گروه آماده می‌شود تا با ورود کارگردان تمرین اصلی را شروع کند. چیزی نمی‌گذرد که صادقی وارد سالن می‌شود و بعد از احوالپرسی از یکایک اعضای گروه با افشار، عاشوری و عبداللهی گفتگویی را آغاز می‌کند. به زعم کارشناسان و اهالی تئاتر صادقی علاوه بر نویسندگی، کارگردانی و بازیگری یکی از بهترین تئوریسین‌های تئاتر ایران است.

وی که علاقه خاصی به آئین و رسوم کهن ایرانی دارد و در بسیاری از آثار خود این آئین‌ها را به تصویر کشیده، این بار سراغ یکی از گونه‌های نمایشی ایرانی یعنی تخته حوضی رفته و نمایشنامه "باغ شکرپاره" را بر این اساس نوشته است. او در گفتگو با بازیگران به این موضوع اشاره می‌کند که در یک صحنه دو بحر طویل را به متن اضافه کرده که عبداللهی باید آنها را بخواند.

بعد از گذشت اندک زمانی صادقی از گروه می‌خواهد صحنه "کله‌پزی" را برای تمرین آماده کنند. گروه بلافاصله شروع به چیدن صندلی‌ها وسط سالن می‌کند. نوع چیدمان به گونه‌ای است که تداعی‌کننده قهوه‌خانه و در نهایت کله‌پزی در تمرین باشد. افشار و عاشوری جدا از دیگران می‌ایستند و بازیگران جوان دیگر به همراه عبداللهی و رودساز در فضا قرار می‌گیرند.

موسیقی تعویض صحنه نواخته می‌شود و افشار و عاشوری با حرکتی درجا نشان می‌دهند در حال طی کردن مسافتی هستند تا به مکانی برسند. بعد از چند ثانیه وارد شهر فرضی می‌شوند و افشار به شهر که گویی تهران است اشاره می‌کند. از سرآسیاب، خاک سفید و محلات دیگر تهران یاد می‌شود و 100 محله و 12 دروازده دیگر ویژگی تهران است که افشار می‌گوید.

او ادامه می‌دهد: محله‌ها مثل آدم‌ها اسم ندارن و اینجا آدما رو از روی کفشاشون می‌شناسن. از روی کفشاشون می‌شه فهمید برای محله‌های پولدارن یا فقیر... در همین حین عاشوری از نزدیک به کفش‌های هنرمندانی که گرد سالن نشسته‌اند نگاه و چنان وانمود می‌کند که گویی به این راز مهم پی برده است که هر کفش نشان‌دهنده شخصیت صاحبش است.

بعد از آن هر دو وارد مکانی که همان کله‌پزی "مهدی موش" است می‌شوند. عبداللهی که گویی صاحب کله‌پزی است به آنها سلام می‌کند. دو مسافر سفارش زبان، مغز و چشم و بناگوش می‌دهند و به پیشنهاد صاحب کله‌پزی سیرابی نیز به خوراکی‌ها اضافه می‌شود. عاشوری طلب آب خنک هم می‌کند و در جواب به پرسش کله‌پز می‌گوید: از یمن آمده و به سمرقند می‌رویم.

البته سمرقند را کمی متفاوت تلفظ می‌کند گویی که تا به حال اسمی از این شهر نشنیده و از این رو همراه وی که همان افشار است تلفظ درست کلمه را ادا می‌کند. اینجاست که صادقی اشاره می‌کند اولین بحر طویل توسط عبداللهی خوانده شود. البته این بار خود بحر طویل را می‌خواند و دیالوگ‌های کوتاهی را در ادامه به متن اضافه و سه نفر را برای ادای آنها تعیین می‌کند.

نکته جالب توجه در این تمرین نکته‌سنجی و دقت صادقی در بازیگری است. وی که در برخی آثار تلویزیونی و سینمایی ایفای نقش کرده، در عرصه بازیگری نیز صاحب نظر است و بازیگران بسیاری را تربیت کرده و آموزش داده است. وی با دقت بسیاری به بازیگران خود می‌گوید چگونه حس و حال و فضای مورد نظر را در صحنه حفظ و کنترل کنند.

وقتی به بخشی از دیالوگ‌های نمایش می‌رسیم که صحبت از شاه آن زمانه و مال‌ اندوزی‌ها و ظلم‌هایی اوست، صادقی به تشریح وضعیت مردم داخل کله‌پزی می‌پردازد و می‌گوید: این مردم بهای تمام اینها را با خون خودشان داده‌اند و حال طلبکارانه به وضع موجود اعتراض می‌کنند. پس باید در نوع صحبت‌شان این اعتراض مشخص شود.

کارگردان "باغ شکرپاره" در ادامه و در صحنه‌ای به حاضر جوابی قشر عامه مردم در زمان قدیم اشاره می‌کند و می‌گوید: ذکاوت و هوشمندی مردم عامه در آن دوران به حاضر جوابیشان بوده، زیرا بدون اینکه بخواهند لحظه‌ای درنگ یا فکر کنند جواب طرف مقابل را داده و کم نمی‌آوردند.

وقتی یکی از بازیگران در بخشی از صحنه کله‌پزی می‌خواهد جماعت حاضر در صحنه را بخنداند با واکنش صادقی مواجه می‌شود. صادقی معتقد است روی صحنه نباید خنده گرفتن از بازیگران به صورت تصنعی باشد بلکه باید بازیگر شخصیت شیرین درون خود را یافته و به گونه‌ای بازی کند که خنده بازیگران دیگر طبیعی و به اندازه باشد.

وی روی حفظ سطح حس و بیان بازیگران تأکید می‌کند و از آنها می‌خواهد در تداوم حسی با یکدیگر فضای مورد نظر را شکل دهند و گاهی خود با ادای دیالوگ‌ها فضای مورد نظر را به بازیگران منتقل می‌کند. تماشای این تمرین برای هر بیننده‌ای خالی از لطف نیست زیرا در کنار تماشای شکل‌گیری صحنه‌های یک نمایش، در کلاسی آموزشی نیز حاضر و ناگفته‌هایی درباره تئاتر و بازیگری برایش بازگو می‌شود.

در ادامه تمرین صادقی به بحر طویل دوم اشاره می‌کند و خود آن را می‌خواند. وی می‌گوید: یکی از تکنیک‌های روحوضی بحر طویل است که در قرن ششم و هفتم بسیار استفاده می‌شده و ابوالقاسم حالت یکی از بهترین بحر طویل نویسان ایران بوده که بیش  از 200 بحر طویل نوشته است. حیف است که از این تکنیک در نمایش "باغ شکرپاره" استفاده نکنیم.

تمرین نمایش ادامه پیدا می‌کند و گروه در فضایی صمیمانه که گهگاهی با طنزگویی‌های هنرمندانی چون اسماعیل بختیاری همراه است به کار خود ادامه می‌دهد. نمایش "باغ شکرپاره" داستان به سلطنت رسیدن "شلی" یکی از تیپ‌های نمایش تخته حوضی ایرانی و اتفاق‌های طنزی است که در پی دارد.

قطب‌الدین صادقی، مجید افشار، مصطفی عبداللهی و ناصر عاشوری در تمرین نمایش "باغ شکرپاره"

نمایش در فضایی طنز به حال و روز مردم فقیر و تهیدست جامعه می‌پردازد و نوع فضای حاکم در آن زمان را مورد نقد قرار می‌دهد. "باغ شکرپاره" قرار است 15 مردادماه در چهاردهمین جشنواره بین‌المللی نمایش‌های آیینی سنتی به روی صحنه برود و بعد از آن در قالب اجرای عمومی در سالن اصلی مجموعه تئاتر شهر اجرا خواهد شد.

"باغ شکرپاره" 25 بازیگر دارد که مصطفی‌ عبدالهی، کرامت رودساز، کاظم هژیرآزاد، ناصر عاشوری، مجید افشار، اشکان جنابی، حسین امیدی، عباس توفیقی، محمد آقامحمدی و نوشین سلیمانی از جمله بازیگران آن هستند. فریبرز قربانزاده طراح صحنه، الهام شعبانی طراح لباس، گیتا بهادری روابط عمومی و رهام مخدومی دستیار کارگردان دیگر عوامل این نمایش هستند.

قطب‌الدین صادقی نمایش "یادگار زریران" را برگرفته از آئین‌های کهن ایرانی سال 87 در سالن چهارسوی مجموعه تئاتر شهر به صحنه برد. "سحوری"، "هفت قبیله گمشده"، "عادل‌ها" و "آرش" از آثار دیگر این هنرمند و مدرس باسابقه تئاتر ایران هستند.