شیراز - خبرگزاری مهر: وقتی که سعدی شیخ روزبهان را واسطه قرار داد تا خداوند شیراز را حفظ کند خبر نداشت که بعد از 800 سال آرامگاه شیخ کبیر خود نیازمند کوچکترین حفظ و نگهداری شود.

به گزارش خبرنگار مهر در شیراز، "ابومحمد ابن روزبهان ابن ابی نصر بقلی دیلمی فسایی" معروف به شیخ روزبهان بزرگترین عارف قرن ششم هجری قمری به شمار می رود.

مورخین درباره شیخ روزبهان نوشته اند که او در سال 522 هجری قمری در فسا متولد و پس از 84 سال زندگی در سال 606 در شیراز بدرود حیات گفت.

وی همان اوان زندگی تمایلات عرفانی داشت تا اینکه در ۲۵ سالگی از خلق برید و هفت سال در کوه "بموی" شیراز به ریاضت، مجاهدت و عبادت پرداخت و حافظ قرآن شد و نزد نخستین مرشد خود "شیخ جمال الدین فسایی" رفت، وی همچنین در شیراز خانقاهی نیز بنا کرد و در مدت طول عمر در این شهر به ارشاد مردم پرداخت.

شیخ روزبهان مدت 50 سال در مسجد جامع عتیق شیراز به وعظ و خطابه می پرداخت و در عرفان و تصوف نیز به مقام شامخی رسید.

وی به شیخ "شطاح" نیز معروف است. شطاح به اصطلاح عرفا کسی است که کلمات و جملاتی را از روی کمال، وجد و حال ادا می کند.

30جلد کتاب از جمله "لوامع التوحید"، "مسالک التوحید"، "سلوة العاشقین"، "کشف الاسرار و مکاشفات الانوار" و... از وی به جای مانده است.

شیخ روزبهان را بزرگترین عارف قرن ششم هجری قمری می دانند و حتی شیخ اجل سعدی شیرازی در قطعه ای خداوند را برای حفظ شیراز به روزبهان که وی را شیخ کبیر نامیده قسم داده است:

چه خوش سپیده دمی باشد آنکه بینم باز             رسیده به سرالله اکبر شیراز

به ذکر و فکر وعبادت به روح شیخ کبیر          به حق روزبهان و به حق نماز

شیخ روزبهان در پارسی نویسی استاد بود و در آثار او تعبیرات بسیاری حاکی از توجه به شخصیتها، عناصر داستانی و مفاهیمی مربوط به ایران باستان وجود دارد، مجموعه سروده‌های او به دو زبان فارسی و عربی در "دیوان المعارف فی الشعر" گردآوری شده بود.

از سروده‌های وی بارها عارفان و شاعران استقبال کرده اند از آن جمله مولوی در غزل مشهور منسوب به او با مطلع «بنمای رخ که باغ و گلستانم آرزوست» به هماوردی با شیخ روزبهان برخاسته و پاره‌ای از مضامین غزل وی را با عباراتی مشابه تکرار کرده‌است اما سعدی در غزلی با همان وزن و قافیه، با لحنی بس تند و تیز به مولوی پاسخ گفته‌است.

شیخ روزبهان هر هفته چند نوبت در مسجد عتیق و مسجد سُنقُری وعظ می‌کرد. او در اواخر عمر به نوعی فلج دچار شد اما باز هم با شوق و به کمک مریدان به مسجد میرفت و وعظ می‌کرد. وی در محرم ۶۰۶در شیراز درگذشت. مزارش در قبرستان محلة باغ نو (درب شیخ) و جنب رباطی بود که بر اساس کتیبه قدمگاه، خود آن را در ۵۶۰، در شیراز ساخته بود و بعدها مزارش به این رباط ملحق شد.

در گذشته بر زیارت این محل در روز سه شنبه تاکید می کردند و وضوگرفتن با آب چاه این رباط و نمازگزاردن بر مزار شیخ را موجب رواشدن حاجت می‌شمردند.

سنگ نوشته ای که بدون محاظفت در محوطه بنا رها شده است

و اما امروز در میان یکی از قدیمی ترین محلات شرق شیراز، بنایی زیبا که اطراف یک قبرستان کوچک خانوادگی را احاطه کرده خودنمایی می کند، مکانی که 800 سال پیش خانقاه ابومحمد روزبهان بود و امروز به آرامگاه ابدی وی و سه تن از نزدیکانش اختصاص یافته است.

امروز به راحتی می توان گفت که تنها یادگار شیخ کبیر خانقاه یا آرامگاه وی و خیابانی که در محله درب شیخ به اسم او نامگذاری شده و خانقاه در آن قرار گرفته به شمار می رود و جز آن اثر دیگری را نمی توان جست که بزرگترین عارف قرن ششم هجری قمری را معرفی کند.

برای دسترسی به بنای آرامگاه شیخ کبیر باید خیابان شیخ زوبهان را تا انتها سپری کرد تا در منتهی الیه سمت چپ خیابان بنایی با درهای بسته مشاهده شود.

مانند اغلب بناهای تاریخی دیگر شهر شیراز، این بنا نیز فاقد هرگونه آثر و نشانه ای برای معرفی به گردشگران بوده و فقط می توان با پرس و جوهای محلی متوجه شد که این بنای کوچک با درهای بسته متعلق به شیخ کبیر است.

برای ورود به بنا باید سرایدار را صدا زد تا درهای آن را بر روی میهمانانی که طی سه روز مراجعه خبرنگار مهر فقط خبرنگار و عکاس مهر تشکیل می دادند باز کند و آنگاه است که احساس می شود شیخ کبیر که در 800 سال پیش مردم دسته دسته به وعظش می نشستند امروز از ریاضت بی توجهی رهایی یافته و از همین تعداد بازدید کننده خشنود می شود.

جداره های بیرونی قبرها در حال فرسایش است

در سال 1337 از طرف اداره باستان شناسایی وقت استان فارس، تعمیراتی برای مرمت این آثر باستانی انجام شد و در سال 46 شهرداری شیراز خیابانی را از خیابان لطفعلی خان زند تا مقابل آرامگاه شیخ احداث کرد اما پس از 40 سال از این اقدام امروز در بدو ورود به محل آرامگاه رشته سیمی را می توان مشاهده کرد که شاید سالها پیش چراغی بر آن نصب بوده و آرامگاه شیخ را روشن می کرده است.

با نزدیک شدن به قبر شیخ روزبهان و بستگانش که در جوار او آرمیده اند تکه سنگهای تاریخی را می توان مشاهده کرد که در گوشه از بنا بدون هیچگونه حفاظتی قرار گرفته و تنها محافظ آنها سایه دیواری است که گمان نمی رود در ایام زمستان و پاییز چندان محافظ خوبی برای نگهداری در مقابل باران و برف و... باشد.

سنگهای تاریخی در محاصره گلدانها

در ادامه نیز آثار فرسایش قبر شیخ روزبهان نیز به خوبی قابل مشاهده بوده که در قسمتهایی از قبرها به نظر میرسد برای جلوگیری از فرسایش نوشته های روی قبر بر روی آن سیمان کشیده شده باشد و در نقاطی دیگر نیز آثاری از مرمت دیده نمی شود.

تنها نکته مثبت که در این آرامگاه قابل مشاهده است پرورش گیاه و گل در محوطه بنا بوده که به تعداد زیاد تکثیر شده و این پرورش گل نیز به حدی زیاد شده که در هرکجای آرامگاه چندین و چند گلدان قرار داده شده و به خاطر کمی جا تعدادی از آن را نیز بر روی سنگ نوشته های تاریخی قرار داده اند که خاک و کود این گلدانها نیز فرسایش سنگهای تاریخی را سرعت می بخشد.

کسبه محل: شیخ روزبهان که چیزی ندارد بروید حافظیه

اگر روزی شیخ روزبهان از خلق برید و در کوهی به ریاضت پرداخت امروز نیز به نظر می رسد که خلق از او بریده باشد و شیخ روزبهان نیز همچنان در حال ریاضت است اما شاید این ریاضت از بی توجهی و بی تفاوتی مردم باشد مردمی که روزی شیخ کبیر به ارشاد آنها پرداخته بود.

در این مابین اگر مسئولان امر بیش از امروز به معرفی این عارف بزرگ پرداخته بودند شاید شمار گردشگران مراجعه کننده به این محل فقط به ایام نوروز محدود نمی شد.

شیخ شطاح امروز به حدی از بی توجهی و عدم معرفی رنج می برد که وقتی خبرنگار مهر از برخی از کسبه های منطقه در مورد آرامگاهش پرسید با جوابی تلخ مواجه شد که" شیخ روزبهان که چیزی برای دیدن ندارد شما گردشگران باید بروید حافظیه و سعدی...".

یکی دیگر از کسبه محل که 12سال است در منطقه کاسبی می کند و گویا بیشتر از سایر کسبه از جایگاه و مقام شیخ روزبهان مطلع است به خبرنگار مهر گفت: طی 12سال اخیر که هر روز در این محل کاسبی می کنم به جرات می توان بگویم به تعداد بسیار محدود کسانی را دیدم که برای مرمت و یا بررسی بنا به آرامگاه مراجعه کرده باشند.

"عباس داوودی" گفت: چرا اطلاع رسانیها مسئولان در مورد این چنین شخصیتی آنقدر باید کم باشد که سالانه تعداد گردشگرانی که از این محل بازدید می کنند جمعا به 50 نفر نیز نرسد و یا حتی عده ای از وجود چنین شخصیتی بی خبر باشند.

به هر حال سکوتی که در آرامگاه شیخ روزبهان حاکم است نه از سر آرامش بلکه از روی ریاضتی است که شیخ کبیر امروز پس از 800 سال در پی بی توجهی و بی تفاوتی آن را تحمل می کند و وقتی خبرنگار مهر از آرامگاه بیرون می آمد به این فکر بود که اگر روزی سعدی خداوند را به روح روزبهان قسم داد که حافظ شیراز باشد حال چه کسی باید واسطه قرار گیرد که از شیخ روزبهان محافظت شود.

............................

گزارش: هژیر فتحی

عکس: محمدحسین نیکوپور