وی در ادامه افزود: تا اینکه پروژه به دلایلی متوقف شد و بعد از شروع کار، رحمانی به دلیل داشتن قراردادهای دیگر از ما جدا شد. طرح "نردبام آسمان" را خودم با مشورتهایی که با لطیفی داشتم ارائه کردم. البته من و رحمانی زمانی قرار بود پروژهای با عنوان "پرچمدار عشق" را با هم برای شبکه سحر بنویسیم که شاید تلقی این دو پروژه چنین برداشتی را به وجود آورده باشد.
عنقا ادامه داد: لطیفی هر لحظه کنارم بود و درباره صحنهها با هم حرف میزدیم. اما در نگارش دخالت نکرد و من با نظارت او مینوشتم و هفتهای دو روز سر تصویربرداری بودم. "نردبام آسمان" در دو فاز کاشان و سمرقند ضبط میشد و با آغاز کار در کاشان فیلمنامه کامل بود. این نخستین پروژه تاریخی لطیفی بود و باید با هم درباره دیالوگها و لحن ادای کلمات حرف میزدیم.
نویسنده "نردبام آسمان" گفت: گرچه مجبور شدیم در بخش سمرقند دو تغییر اجرایی بدهیم، اما فیلمنامه این بخش هم قبل از ضبط آماده بود. در مجموع میخواستیم کار شسته رفته باشد و وقتی تماشاگر مجموعه را میبیند با آن ارتباط برقرار کند. شخصیتهای آن برایش قابل لمس باشد و مثل دیگر کارهای تاریخی نباشد.
وی درباره مشکلات نگارش مجموعهای علمی همزمان با حفظ جذابیتهای نمنایشی گفت: به هرحال فیلمنامهنویس در ابتدا درام را شکل میدهد و سعی میکند ضرباهنگ کار مناسب باشد. در "نردبام آسمان" هم قصد داشتم ضمن بیان نکات علمی و مستندات زندگی شصخیت غیاثالدین، کار برای مخاطب شیرین باشد و جذابیتهای دراماتیک را حفظ کند.
عنقا درباره ویژگیهای زندگی غیاثالدین گفت: آنچه برای من از زندگی این دانشمند جذابیت داشت دغدغههای الهیات و معرفتی او بود. البته دلیل اصلیام برای نگارش این مجموعه فضای عجیب و جادویی تاریخ ایران در قرنهای هفتم تا نهم بود. در این دوره ایران به لحاظ فرهنگ، ادبیات، شعر، موسیقی، عرفان، دین، ریاضیات، نجوم و ... در اوج قرار داشت.
وی خاطرنشان ساخت: این قرون در کشور ما به لحاظ مذهب همانند گلوگاه میماند و غیاثالدین از شخصیتهای بلندمرتبه آن دوره محسوب میشد. باعث تاسف است که این شخصیت بیرون از مرزهای ایران شهرت دارد و او را به نام الکاشی میشناسند، در حالی که در ایران قبل از پخش این مجموعه از هر 100 نفر یک نفر او را میشناخت.
این نویسنده درباره اینکه تا چه حد به مستندات زندگی غیاثالدین وفادار بوده توضیح داد: گرچه آثار مهم غیاثالدین در دسترس بود، اما زندگینامه زیادی از جمشید در اختیار نداشتیم و همه متون جمعآوری شده درباره زندگی او به 10 صفحه هم نمیرسید. البته زمان مرگ او را میدانستیم، اما اطلاعات ما درباره زندگی او کم بود.
عنقا ادامه داد: ما از تمام مستندات زندگی غیاثالدین که در اختیار داشتیم، استفاده کردیم، ولی بیشتر اتفاقات زاییده تخیل من است. به هر حال قصد داشتیم این شخصیت اسطورهای را به نحو مطلوبی معرفی کنیم. گرچه اتفاقاتی را برای بار دراماتیک کار اضافه کردیم، اما در مستنداتی همچون آداب و رسوم مردم کاشان و سمرقند در آن دوره وفادار بودیم.
وی ارزیابی خود را از مجموعه "نردبام آسمان" اینگونه بیان کرد: با وجود آنکه یک سوم از کار پخش شده، اما احساس میکنم مخاطب آن را دوست دارد، چرا که این مجموعه اولین قدم را برای کلیشهشکنی در مجموعههای تاریخی برداشت. همیشه در کارهای تاریخی تماشاگر شاهد تعدادی شخصیت اتوکشیده بود، اما در "نردبام آسمان" این موارد را نمیبینند.
عنقا درباره دیالوگهای این مجموعه که نیمی از آنها رسمی و نیمی دیگر عامیانه است، توضیح داد: متاسفانه گوش ما کمتر عادت کرده دیالوگهای حقیقی را بشنویم. آیا ما همانطور که با افراد خانوادهمان صحبت میکنیم با همکارمان هم حرف میزنیم؟ مسلماً نه. در مجموعه "نردبام آسمان" سعی کردیم دیالوگها به زندگی حقیقی نزدیک باشد.
وی یادآور شد: همه ما در صحبت کردن با یکدیگر تپق میزنیم، پس چرا وقتی یک مجموعه تاریخی میبینیم اصرار داریم همه را اتوکشیده به تصویر بکشیم که برای مخاطب آشنا نباشد؟ لطیفی شجاعت داشت تا ریسک کند و اولین قدم را برای کلیشهشکنی در مجموعههای تاریخی بردارد. در واقع ما سد جعلی مجموعههای تاریخی را از بین بردیم.
این نویسنده ادامه داد: البته نگذاشتیم وزن و آهنگ کار در بخشهایی از بین برود و گاهی از محاوره بهره بردیم. گروه همه تلاش خود را کرد، اما احتیاج به زمان بیشتر داشتیم تا ضبط بعد از چند بار دورخوانی بازیگران انجام شود. گرچه به خاطر نبود زمان کافی و پتانسیل لازم از سوی برخی بازیگران در برخی بخشها نتوانستیم آنطور که میخواهیم دیالوگها ادا شود.
وی درباره تفاوتهای غیاثالدین با دیگر مردم آن دوره توضیح داد: من و لطیفی میخواستیم غیاث الدین با دیگر مردم آن زمان فرق کند. مثل یک تکنواز در ارکستر بزرگ. به همین دلیل شما او را میبینید که کفشهای خود را لنگه به لنگه میپوشد یا شب اول عروسی خود به جای ماندن در کنار همسرش بالای پشت بام میرود و ستارهها را بررسی میکند.
این نویسنده درباره اغراق در کودکی غیاثالدین و اینکه چرا بیش از حد دانشمند نشان داده شد، گفت: خیلی از منتقدان این سئوال را از من پرسیدند و من پاسخ دادم او زیادی دانشمند نبود، بلکه ذهنی فعال داشت. او با ذهن کودکانه خود وقتی میدید مسائل با یکدیگر همخوانی ندارد آن را مطرح کرد.