تاریخ انتشار: ۳۰ شهریور ۱۳۸۸ - ۰۸:۲۱

خبرگزاری مهر - گروه دین و اندیشه: برخی از پژوهشگران مسائل اخلاقی رسانه‌ها را در سه نقطه متمرکز دانسته‌اند: درستی و انصاف و زیبایی در تهیه گزارش و سایر فعالیت‌های جنبی آن؛ رفتار گزارشگران مخصوصاً در ارتباط با منابع خبری و خودداری از درگیر شدن در برخورد منافع گروه‌های مختلف.

به اعتقاد جان.ام.فلن لازم است میان موضوعات اخلاقی و فلسفه اخلاقی که در درون متن و محتوای رسانه ظهور می‌کند و موضوعات اخلاقی و فلسفه اخلاقی که به سبب ماهیت این سیستم پدید می‌آید، تمایز قائل شویم.

در میان موضوعات دسته اول فهرست کاملا آشنایی از دل‌مشغولی‌های جدید وجود دارد:

- حق متفاوت افراد، موسسات و دولت‌ها برای پنهان‌کاری در مقابل حق مردم برای دانستن؛

- واقع‌نگری و بی‌طرفی در گزارش از موضوعات چالش‌خیز؛

- تاثیرات پورنوگرافی و سایر نمایش‌ها و توصیفات از رفتارهای حساس مجرمانه یا نا خوشایند و زننده؛

- اعتبار ادعاهای تبلیغاتی و سوء استفاده از نا امنی‌های اساسی خاص به عنوان انگیزه‌ای برای خرید محصولات کم اهمیت؛

- مدیریت اخبار و شایعات موثر بر بخشی از دولت، تجارت، شغل، کلیساها و سایر گروه‌های قدرتمند ذینفع؛

- حق روزنامه‌نگاران در محافظت از منابع و یادداشتهای منتشر نشده خود در مقابل استفاده غیر مجاز و غیر قانونی؛

- الزامات روزنامه‌نگاران به قرار گرفتن اطلاعات در اختیار مرجع مناسب حامی زندگی و دارایی مردم.

فهم و پی‌جویی رفتار صحیح اخلاقی در این موارد آشکار بوده، نیازی به اخلاق ویژه رسانه ندارد. اصناف مختلف حرفه‌ای، انجمن‌های تجاری و گروه‌های مردمی دستورالعمل‌هایی برای رفتار در موقعیت‌ها و موارد مشابه با موضوعات مذکور ارائه کرده‌اند که لازم الاجرا بوده و نقض آن ممنوع است.

این در حالی است که رهیافت مناسب اخلاقی در مسایلی از قبیل پورنوگرافی، زیبانمایی خشونت و هر گونه کلیشه‌سازی به ویژه در قالب‌های نژادی و جنسی واضح و آشکار نیست. اما پیچیدگی اخلاقی در این موارد چندان که ناشی از ماهیت هنر و قصه‌پردازی است، ناشی از ماهیت رسانه نیست.

نمایش و توصیف از آن جهت که دعوت به تقلید و توجیه رفتار غیر اخلاقی می‌کند، دردسر ساز خواهد بود و منجر به حد گریزی رسانه مدرن می‌شود. به طور کلی مدل انتقالی در این جا به نحو بسیار بی‌ثمری به کار گرفته شده است، چرا که پیش‌فرضهای مکانیکی آن نقض تابوها و محرمات را در پی داشته است.

به بیانی دیگر، تقریباً همه موارد مذکور را می‌توان با مراجعه به انتظارات معمول از سیستم رسانه‌ای به خوبی حل کرد؛ یعنی چنانچه رسانه‌ها کار خود را به شایستگی انجام دهند، رفتار اخلاقی آنها نیز مناسب خواهد بود. مشکل بیشتر در ناحیه قدرت هماهنگ سازی است تا در ناحیه فهم.

اما این مساله درباره موضوعاتی که از ماهیت سیستم ناشی می‌شوند، صادق نیست؛ یعنی چنانچه رسانه کار خود را به شایستگی انجام دهد این طیف از مشکلات اخلاقی به خودی خود حل نمی‌شود، رفتارهای ناشایست اخلاقی (احتمالا و یا در برخی موارد ضرورتاً) بروز می‌کند.

نقش تعیین کننده و رو به فزونی رسانه‌های گروهی برای جلب آرای رای دهندگان، احزاب سیاسی، عبادت کنندگان کلیسا، توده جمعیت جوانان و حتی اندیشمندان کاملاً به حاشیه رانده شده، نه تنها سیاستمداران، بلکه مربیان، روحانیون و دانشمندان را بر آن داشته است تا برای وفق دادن پیام‌های خود با مقتضیات رسانه‌ها به سوداگران بپیوندند.

این گونه هماهنگ سازی رسانه‌ای به محتوای مطالب ارسالی سرایت می‌کند و در درجات مختلف به تغییر سیاست، دین و آموزش و پرورش می‌انجامد. حتی نوگرایی و اختلاف عقیده باید خود را در مقابل جریان غالب محتوا و برنامه رسانه تعریف کند، چرا که این جریان مبهم‌گویی و تاریک‌اندیشی عمدی را تایید می‌نماید.

چنان که می‌دانیم منطق حرفه‌ای رسانه‌های گروهی این است که مخاطبان هر چه بیشتر را جذب کنند. در اصل گرایش این ماشین آن است که با پیام یکسان و به طور همزمان هر کسی را در جهان جذب کند.

اقتصادهای سیاسی که رسانه‌ها در درون سازوکار آنها عمل می‌کنند، نیز مستلزم مصرف حداکثری هستند، خواه برای کسب سود حداکثری یا در اختیار گرفتن کنترل حداکثری. در این شرایط نرم‌افزار نیز باید تابع سخت‌افزار باشد و نرم‌افزار چیزی جز انتقال نمادین فرهنگ نیست.

از اینرو در خلال چند سال رسانه‌های گروهی زبانی یا فرا زبانی را شکل داده‌اند که ممکن است دارای گویش‌های محلی فرانسوی یا چینی و یا اردو باشد. تاکید فرا زبان مذکور بر قابلیت فهم است؛ این زبان بی درنگ را باید پر تعدادترین مردم درک کنند.