دکتر حسین شیخ رضایی عضو هیئت علمی مؤسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران در گفتگو با خبرنگار مهر در پاسخ به این سؤال که یک معلم و استاد چه شیوههایی را برای پرورش تفکر انتقادی در دانشآموزان و دانشجویان میتواند بکار گیرد ؟ گفت: براى پرورش تفکر انتقادى انواع کتابها، دورهها و مقالات وجود دارد که قاعدتاً متقاضیان آن میتوانند با مراجعه به آنها، که برخى هم به فارسى ترجمه شده، نکات اصلى و مهارتهاى لازم را کسب کنند.
وی افزود: اما یک روش عام و ساده و اجرا شدنى وجود دارد که در همه رشتهها و به خصوص علوم انسانى میتواند از سوى معلمان بکار برده شود و آن به رسمیت شناختن دانشجو سر کلاس، تشویق و ترغیب او به پرسیدن سؤال، دقت در سؤالهاى او و آنگاه وارد شدن به مکالمه با او یا ترغیب دیگران به شرکت در گفتگو. این کار که نه ابداع تازهاى است و نه هزینه چندانى لازم دارد، شاید مهمترین عامل ترغیب دانشجو به فکر کردن و آنگاه تفکر انتقادى باشد.
عضو هیئت علمی مؤسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران در پاسخ به این سؤال که اگر کار تدریس را به قبل از کلاس، در هنگام کلاس و بعد از کلاس تقسیم کنیم یک معلم و استاد برای هریک از این مراحل چه نکاتی را باید در نظر بگیرد ؟ گفت: قبل از کلاس که البته وظیفه بدیهى آماده شدن براى درس مورد نظر است. با کمال تأسف بسیارى از اساتید ما مجموعهاى از اطلاعات و اندوختهها دارند که سالها مشغول تکرار همانها هستند و فرقى هم نمیکند عنوان درسى که میدهند چیست، آنها همان مطالب را با آب و رنگى جدید تکرار میکنند.
معلم باید پیش از کلاس درس برای حضور در کلاس آماده شود
وظیفه اخلاقى معلم آماده شدن براى درس، پیش از کلاس است. در هنگام کلاس هم گرچه موارد زیادى هست. بعد از کلاس هم معلم وظیفه دارد مقالات و تکالیفى که دانشجویان به او تحویل دادهاند را بخواند، بر روى آنها تا آنجا که ممکن است انتقادات و نکاتش را بنویسد و بعد آنها را به دانشجو بازگرداند که راهنماى آنها براى نگارشهاى بعدى شود.
دانشجو حق دارد آرای مهمترین فلاسفه را به چالش بکشد
شیخ رضایی در پاسخ به این سؤال که آیا تدریس در علوم انسانی با تدریس در علوم طبیعی تفاوت دارد ؟ گفت : به طور قطع تفاوتهاى مهمى وجود دارد، گرچه که شباهتها هم کم نیستند. اما من تنها به یکى از تفاوتها اشاره میکنم. حداقل در فلسفه این گونه است که هر کس، حتى یک دانشجوى سال اول لیسانس، حق دارد آراء و اندیشههاى مهمترین فلاسفه را به چالش بکشد. در فلسفه «پاسخ صحیح» وجود ندارد و همه میتوانند از ابتدا مفروضات دیگران را زیر سؤال ببرند و خود شالودههاى جدیدى بریزند. این نکته باید همواره در ذهن معلم فلسفه باشد و این حق را براى دانشجو به رسمیت بشناسد و از ابتدا با این دید وارد شود .
وی افزود: اینکه فلانى این حرف را زده هیچ دلیلى بر درستى آن نیست و ما به عنوان دانشآموز فلسفه حق داریم و باید در معتبرترین گفتههاى دیگران هم شک کنیم. شاید این شالوده شکنى در تدریس سایر رشتهها، مثلاً علوم طبیعى، وجود نداشته باشد.