مراسم سالروز تولد 73 سالگی زنده‌یاد اکبر رادی جمعه دهم مهرماه با حضور چهره‌های برجسته تئاتر و همکاران و دوستان آن مرحوم در تماشاخانه سنگلج برگزار شد.

به گزارش خبرنگار مهر، سنگلج در عمر بیش از 40 سال خود در خیابان بهشت برای خانواده تئاتر شب‌هایی بیاد‌ماندنی بسیاری پشت سر گذاشته و خاطرات هر کدام از آن شب‌ها را در خشت خشت جان خود حفظ کرده است. سنگلج میزبان قدم‌های هنرمندان بسیاری بوده که با عشق برای تئاتر زیستند و صدای قدم‌های‌شان خاطرات این تماشاخانه تئاتری است.

دهم مهرماه سنگلج میزبان تولد هنرمندی در عرصه تئاتر بود که سال‌ها پیش متولد شد و از آن پس بارها و بارها با آثار، نامش و با خصوصیات منحصر بفردش در صحنه‌های تئاتری ماند. هنرمندی که آثارش زندگی را با خود به صحنه می‌آورند و صحنه نه مجالی برای نمایش بلکه محلی برای زندگی مقاطع مختلف تاریخ است که در آن انسان‌های رنجور از سرمایه‌داری و روشنفکران غارت شده لب به سخن می‌گشایند و قشر فئودال و پول‌پرست و قدرت‌دوست را رسوا می‌کنند.

تماشاخانه پیر سنگلج دهم مهرماه میزبان سالروز تولد اکبر رادی بود ولی نه برای اولین بار بلکه برای هفتاد و سومین بار. این بار همچون دو سال گذشته دیگر رادی خود در این مراسم حضور نداشت و عکس و یادش پذیرای خیل علاقمندانی بود که سال‌هاست حتی در نبودش با وی زندگی می‌کنند.

سنگلج با محمود دولت‌آبادی، حمیده‌بانو عنقا،‌ عطاء‌الله کوپال، صدرالدین شجره، دانیال حکیمی، بیژن بیژنی، پری صابری، جعفر والی،‌ آتش تقی‌پور، حسین مسافرآستانه، علی رامز، محمد حیدری، شهرام کرمی، شکرخدا گودرزی و بسیاری از دوستداران رادی میهمان این هنرمند برجسته تئاتر بود.

دهم مهرماه این رادی بود که "هاملت با سالاد فصل" را کارگردانی کرد و به صحنه برد. دهم مهرماه هادی مرزبان در حضور رادی همچون اولین بار "هاملت با سالاد فصل" را به صحنه برد و بازیگران زیر نگاه مهربان و تیزبین رادی به نقش‌آفرینی در صحنه زندگی پرداختند،‌ نقش‌هایی که رادی با ذره ذره جان خود به آنها جان داده بود.

دهم مهرماه دولت‌آبادی در کنار برادر و دوست دیرین خود نشسته بود و "هاملت با سالاد فصل" را می‌دید و این لبخند رضایت رادی بود که قوت قلب بهروز بقایی، فردوس کاویانی، رضا فیاضی، ایوب آقاخانی، بهاره رهنما و فرزانه کابلی بود. دهم مهرماه بعد از هزاران بار باز هم اشک چشم حاضرین یاد سفر ابدی رادی را به خاطر می‌آورد.

مرزبان بغضی در گلو داشت و آرزو می‌کرد که ای کاش رادی بود و با کالبد فیزیکی خود نیز میزبانی اجرای "هاملت با سالاد فصل" را بر عهده می‌گرفت. اشک‌های کاویانی، بقایی و رهنما نیز حاکی از این آرزوی دست‌نیافتنی بود. دولت‌آبادی از رادی به عنوان برادر خود یا کرد زیرا معتقد است اهالی تئاتر خود را یک خانواده می‌دانند.

"اکبر رادی نمایشنامه نویسی است که آیندگان بهتر از ما او را با دقت بیشتری به جا خواهند آورد و در آینده وقتی بازیگران ما برای بازی نقش‌های زنده دلتنگ شوند به آثار اکبر رادی مراجعه خواهند کرد." دولت آبادی این را گفت و سنگلج باز هم دلتنگ رادی شد.

حمیده‌بانو عنقا یار و همدم استاد رادی اشک ریخت و آرزو کرد که ای کاش رادی در کالبد فیزیکی خود نیز در سالروز تولدش در کنار دوستدارانش حضور داشت و سنگلج باز هم دلتنگ رادی شد. سالروز تولد زنده‌یاد رادی به پایان رسید و سنگلج همچنان دلتنگ رادی است و این دلتنگی را تا پایان عمر خود در هر ساعت و هر روز به همراه خواهد داشت.